غضب حضرت زهرا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جضرت
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، غضب، بیحرمتی،
ظلم و
ستم.
پرسش: از آنجایی که
اصحاب پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ تا آخر عمر همواره
حرمت حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ را نگه داشتند، غضب فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ چه ربطی به
عمر و ابوبکر دارد؟
پاسخ: فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ تنها یادگار
نبی مکرم اسلام بعد از رحلتش بوده و یکی از بانوان بزرگ
عصر خویش و به عبارتی
سیدة نساء عالمیان بود.
فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ همیشه در حیات پدر بزرگوارشان مورد
لطف و
محبت آن حضرت بوده و در روایات زیادی که در منابع اهلسنت آمده،
تصریح شده است که فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ افضل زنان جهان بوده و پیامبر در این رابطه فرمودهاند: برترین زنان
بهشت خدیجه دختر خویلد و
فاطمه دختر
محمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و
مریم دختر
عمران و
آسیه دختر مزاحم
(همسر
فرعون) هستند. و در جای دیگر میفرمایند: بدانید که او (زهرا) بانوی تمام زنان در
قیامت است.
با توجه به مطالب گفته شده و دهها روایت و
حدیث دیگر از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در رابطه با مقام و
منزلت حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ و
منقبت آن حضرت وجود دارد و بیانگر این است که همیشه در دوران حیات پیامبر این بانوی بزرگ اسلام از طرف صحابه
مؤمن، مورد احترام واقع میشد و همچنین بعد از رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ صحابهای که در زمان
حیات پیامبر قدمی کج برنداشتند، نسبت به حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ حتی در سختترین شرایط حرمت نهادند و حریم اهلبیت را نشکستند.
اما متأسفانه از آنجایی که صحابه پیامبر از لحاظ
ایمان و
تقوا در یک اندازه و درجه نبودند و برخی بعد از رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ منافع شخصی خود را بر موقعیت و مقام اهلبیت ترجیح دادند و حتی نسبت به تنها یادگار پیامبر یعنی
فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ بیحرمتی کردند، لذا مورد غضب آن حضرت واقع شدند؛ در این میان مواردی را میتوان عنوان کرد که از طرف ابیبکر و عمر صادر شده و باعث غضب فاطمه از اینها شده بود:
وقایعی که بعد از رحلت پیامبر توسط برخی صحابه به سرکردگی ابوبکر و عمر رخ داد و باعث شد که حق مسلم اهلبیت و از جمله علی علیهالسلام، که
جانشین بلافصل پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود، ضایع شود و توسط دیگران غصب شود. حقی که بارها پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در حیات خویش در مکانهای مختلف به آن تصریح کرده بودند؛ از جمله در ابتدای دعوت علنی یعنی یومالدار و یا در لیلةالمبیت و یا در ادای
امانات و یا
سبقت در
اسلام و فداکاریهایی که علی در راه اسلام و در
دفاع از پیامبر از خود نشان داده بودند و یا در جریان
برائت از
مشرکین و یا از همه مهمتر در روز (
غدیر)
و موارد دیگر که بیانگر وصایت و جانشینی حضرت علی ـ علیهالسلام ـ بعد از پیامبر اکرم میباشند؛ ولی با وجود اینکه در زمان رحلت پیامبر از روز
غدیر مدتی زیاد نمیگذشت، اما متأسفانه منفعتطلبان آن را فراموش کرده و دنبال منافع خود رفتند و حق را از حقدار گرفتند.
در راستای بیعت گرفتن از علی ـ علیهالسلام ـ و بنیهاشم که در خانه حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ جمع بودند، به زور و تهدید
متوسل شدند؛ حتی تهدید به آتش زدن درب خانه فاطمه زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ کردند
و بیحرمتی را نسبت به زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ بهنهایت رساندند. وقتی ابوبکر و عمر با تنی چند از طرفداران خود برای بیعت گرفتن از علی با خشم و
خشونت خاص
خود به درب منزل حضرت زهرا آمد و تهدید به آتش زدن کرد؛ درحالیکه فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ و حسنین ـ علیهمالسلام ـ داخل خانه بودند. حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ بیرون آمده در کنار در خانه در برابر جمعیت ایستاد و فرمود: ای ابابکر، چه زود بر
اهلبیت رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هجوم و حمله آوردید! به خدا سوگند تا هنگامی که خدا را دیدار کنم، با شما سخن نخواهم گفت.
و خطاب به مردم حاضر فرمود: من قومی را نمیشناسم که مثل شما بد برخورد باشند، جنازه رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را در دست ما رها کردید، و امر خود را بین خود بریدید (و مسئله رهبری را نزد خودتان بدون
مشورت با ما پایان دادید) پس با ما مشورت نکردید، حق ما را نادیده گرفتید، گویا اصلاً به جریان روز (غدیر) آگاهی ندارید و سوگند به خدا، رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در آن روز،
دوستی و
ولایت و
سرپرستی علی ـ علیهالسلام ـ را از مردم عَهد گرفت، تا امید شما را از دستیابی به مقام
رهبری قطع کند؛ ولی شما رشتههای پیوند خود با پیامبرتان را بریدید. «خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما را حکم و داوری کند.»
۳) بعد از رحلت پیامبر، بجای اینکه اصحاب در فکر تجهیز و
تشییع جنازه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ باشند دنبال مقام و
منصب بودند و مشغول منافع خود بودند و این امر باعث شد که جنازه پیامبر (بنا به گفته
مورخین مثل ابن عبدالبر در استیعاب، شیخ مفید در ارشاد ج ۱ و سید بن طاووس در کشف الغمه و طبری در تاریخش ج ۳ و ابراهیم ثقفی در المعرفة ج چهارم) سه روز روی زمین باقی بماند؛ زیرا مردم مشغول کشمکش در تعیین رهبری بودند و حضرت علی ـ علیهالسلام ـ نه میتوانست از جنازه پیامبر جدا گردد و نه میتوانست قبل از نماز مردم بر جنازه، آن را دفن کند، و ایمن از این نبود که اگر آن را دفن کند، او را بکشند و یا قبر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را نبش نمایند و جنازهاش را از
قبر بیرون آورند و به این بهانه که علی او را قبل از وقتِ دفنش، دفن کرده است و یا این بهانه که در غیر آن مکانی که لازم بود دفن شود، دفن شده.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها این لحظات را میدید و با چشمی گریان در
فراق پدر و با دلی سوزناک از اتفاقات رخ داده میفرمود: «آه! چه روز بدی است، امروز که پدرم را از دست دادم.»
۴) بعد از غصب حق خلافت درحالیکه پیامبر در حیات خود فدک را به حضرت زهرا بخشیده بود، ابوبکر دستور غصب و
اخراج کارگران حضرت ـ سلاماللهعلیها ـ را از آن داد و وقتی که فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ همراه علی ـ علیهالسلام ـ و عباس و امأیمن برای گرفتن آن پیش ابوبکر آمدند ابوبکر در جواب گفت که پیامبران از خود
ارث نمیگذارند. علی ـ علیهالسلام ـ فرمودند: این را پیامبر در حیات خویش به فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ بخشیده و امأیمن هم
شهادت دادند که پیامبر بعد از
نزول آیه «و آت ذالقربی حقه» فدک را به دخترش به دستور خداوند بخشیده،
ولی ابوبکر این شهادت را قبول نکرده، با وجود اینکه عباس و علی ـ علیهالسلام ـ هم شهات دادند بر حقانیت ادعای زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ ولی
قبول نکرد. همچنین روایات فراوانی گواه آن است که پیامبر فدک را به دخترش فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ بخشیده و این برخلاف ادعای ابوبکر است که گفته پیامبر فرموده: ما از خود ارث بجا نمیگذاریم. نمیتوانسته ارث باشد؛ بلکه حق مسلم حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ بوده که توسط ابیبکر و با تحریکات عمر غصب شده.
آیا با این همه اجحاف در حق حضرت زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ و شوهرش علی بن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ میتوان گفت که صحابه همهشان تا آخر عمر حضرت زهرا، حرمت ایشان را نگه داشتند.
ابیبکر در لحظات آخر عمرش ابراز ندامت و پشیمانی میکرد که چرا با دختر پیامبر چنان معاملهای کرد و ای کاش که این کار را نمیکرد.
روایت دیگری که از آن حضرت است از ظلمی که به زهرا ـ سلاماللهعلیها ـ میکنند خبر میدهند: هرگاه که فاطمه را مینگرم به یادم میآید ستمی و ظلمی که بعد از من به او روا خواهند داشت. گویا با فاطمه حاضرم و مینگرم که ظلم و
ذلت داخل سرای او میشود و
هتک حرمت او میگردد و حق او را غصب مینمایند و او را از فدک منع میکنند و پهلوی او را میشکنند و
جنین او را
سقط میکنند و او فریاد میکند یا محمدا، و کسی به فریاد او نمیرسد.
سایت اندیشه قم