عمل غیر صالح بودن فرزند نوح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اهل،
حضرت نوح (علیهالسّلام)، پسر نوح، عمل غیر صالح،
سوره هود.
پرسش: بر اساس
آیه ۴۶ سوره هود، چگونه پسر نوح (علیهالسّلام) از خانوادهاش محسوب نشده؟! و عمل غیر صالح به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی: قرائتهای مختلفی در عبارت «عمل غیر صالح» موجود در آیه ۴۶ سوره هود وجود دارد. مشهور آنرا به صورت اسمی «عَمَلٌ غَیْرُ صالِح» یعنی به رفع «راء»
قرائت نموده و معتقدند، اگر چه پسر نوح از خانواده او است، ولی صالح نیست؛ برای اینکه او از نظر عمل، غیر صالح است و اگر
خدای تعالی او را عمل غیر صالح خوانده از باب
مبالغه است. همانطور که وقتی بخواهی در
عدالت شخصی مبالغه کنی، میگویی او سرا پا عدالت است: «هو عدل»، یعنی او آنقدر دارای عدالت است که میتوان گفت او خود عدالت است. فرزند نوح (علیهالسّلام) نیز آنقدر با بدان نشست و در اعمال زشت و افکار نادرستشان غوطهور شد که گویی وجودش تبدیل به یک عمل غیر صالح شد.
اما گروهی دیگر آنرا به صورت فعلی و به کسر "میم" و فتح "لام" و به فتح "راء"، قرائت کردهاند: «عمِلَ غیرَ صالح». و تقدیر آن چنین است: «عمِلَ عملا غیرَ صالح». در این قرائت
موصوف حذف شد و
صفت جایگزین آن شد؛ یعنی او عمل غیر صالح انجام داده است؛ عمل مشرکانه، کفرآمیز و تکذیب که همه اینها اعمال غیر صالح است و بدینسبب از مجموعه اطرافیان نوح (علیهالسّلام) که خصوص صالحان از خواص حضرتشان بودند خارج شد.
در جریان طوفان نوح زمانی که آنحضرت از خداوند درخواست نمود که خدایا فرزندم از اهل من است و او را نجات ده، پاسخ شنید که او از اهل تو نیست، او عمل غیر صالح است: «قالَ یا نُوحُ اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ اِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِح».
چند قرائت در عبارت «عمل غیر صالح» وجود دارد:
مشهور قراء؛ مانند
ابن کثیر،
نافع،
ابو عمرو،
ابن عامر، و
حمزه، آنرا به صورت «عَمَلٌ غَیْرُ صالِح»؛ یعنی به رفع «راء» قرائت کردهاند.
براساس این قرائت منظور از عبارت "او از اهل تو نیست"، این است که او از آن افرادی که خدا وعده نجاتشان را داده نیست که خدا در مورد آنان فرموده بود: «اهل خودت را نیز سوار کشتی کن!»؛ زیرا اهلی که قرار است نجات یابند اهل صالح و پرهیزگار تو میباشند و نه پسر نااهلت! چون او در عین اینکه پسر و به ظاهر از خانواده تو است ولی صالح نیست؛ برای اینکه او از نظر عمل، غیر صالح است و اگر خدای تعالی او را عمل غیر صالح خوانده، یا از باب مبالغه است، همانطور که وقتی بخواهی در عدالت زید مبالغه کنی، میگویی زید عدالت است: «زید عدل»، یعنی زید آنقدر دارای عدالت است که میتوان گفت او خود عدالت است.
گاهی انسان در انجام یک کار آنچنان پیش میرود که گویا عین آن عمل میشود. در ادبیات زبانهای مختلف به هنگام مبالغه این تعبیر فراوان دیده میشود، مثلاً گفته میشود فلان کس سرا پا عدل و
سخاوت است و یا فلان شخص سرا پا دزدی و فساد است، گویی آنچنان در آن عمل غوطهور گشته که ذات او عین آن عمل شده است. فرزند نوح نیز آنقدر با بدان نشست و در اعمال زشت و افکار نادرستشان غوطهور گشت که گویی وجودش تبدیل به یک عمل غیر صالح شد.
و یا به تقدیر مضاف است و ضمیر در "انه" به "ابن" بر میگردد و تقدیر اینگونه است: "ان ابنک ذو عمل غیرِ صالح" که در اینجا مضاف حذف شد.
و معنایش این است که او دارای اعمال غیر صالح است.
در مقابل
کسائی،
یعقوب و سهل «عمل غیر صالح» را به کسر "میم" و فتح "لام" و به فتح "راء"، قرائت کردهاند: «عمِلَ غیرَ صالح». بر اساس این قرائت تقدیر جمله چنین است: «عمِلَ عملا غیرَ صالح». در اینجا موصوف حذف شده و صفت جایگزین آن شده است؛ یعنی او عمل غیر صالح انجام داده است؛ عمل مشرکانه و کفرآمیز و تکذیب که همه اینها اعمال غیر صالح است.
البته برخی از مفسران احتمالات دیگری را در تفسیر آیه مطرح کردهاند که دور از مقام و جایگاه
انبیاء (علیهمالسلام) است، و با روایات سازگاری ندارد. (
شیخ صدوق در
معانی الاخبار از
حسن بن موسی وشّاء نقل میکند: من در
خراسان در مجلس
حضرت رضا (علیهالسّلام) بودم،... حضرت متوجه من شد و فرمود: ای حسن! این آیه را چگونه قرائت میکنید: قال یا نوح انه لیس من اهلک، انه عمل غیر صالح؟ گفتم: بعضی از مردم میخوانند: انه عمل
[
بفتح عین و لام و کسر میم
]
غیر صالح و بعضی میخوانند: انه عمل
[
بفتح عین و میم و دو ضمه لام
]
غیر صالح، بنابر قرائت دوم پسر نوح را از پدرش ندانسته است. حضرت رضا فرمود: ابدا اینطور نیست، بلکه وی پسر حضرت نوح بود. ولی عصیان کرد خداوند او را از پدرش ندانست. همینطور هر کس از خاندان ما که اطاعت از خداوند نکند از ما نخواهند بود و تو اگر حضرت حق را اطاعت نمایی از ما
اهلبیت خواهی بود.
)
لازم به یادآوری است که اگر کسی بگوید لازمه آنچه را که در اینجا مطرح شد، این است که پسر نوح از همسرش به وی بیگانهتر باشد و به عبارت دیگر، همسر نوح داخل در اهل او بوده و از پسر نوح به وی نزدیکتر باشد؛ به دلیل آنکه همسر نوح در جمله «قُلْنَا احْمِلْ فِیها مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ اَهْلَکَ»،
داخل در کلمه اهل بود، ولی جمله استثنای «اِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ» او را استثنا کرد؛ یعنی موضوعاً داخل بود، اما بعد با استثنا خارج شد، ولی پسر نوح بنابر این تفسیر، اصلاً و موضوعاً داخل در کلمه "اهل" نبود، و بدون نیاز به استثنا، خارج بوده، و این بعید است!
در پاسخ باید گفت؛ «اهل» دارای چند معنا میباشد و منظور از اهل در جمله "وَ اَهْلَکَ اِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ"، اهل به معنای اختصاص است؛ یعنی در جمله مزبور دستور داده شد که حضرت نوح (علیهالسّلام) افرادی که به نحوی با حضرتشان مرتبطاند را سوار بر کشتی کند، و منظور از مستثنا یعنی جمله "مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ" افراد مرتبط غیر صالح از خواص نوح (علیهالسّلام) است که مصداقش همسر و پسر نوح بودهاند که با وجود ارتباط ظاهری، اما در واقع از اهل حضرت نبودهاند.
یکی از آموزههای انسانی و تربیتی که در این آیه نهفته است، این است که پیوندهای مادی (نسب، خویشاوندی، دوستی) در مکتبهای الهی همیشه تحتالشعاع پیوندهای معنوی است. در این مکتب، نورچشمی و امتیاز خویشاوندی در برابر پیوند مکتبی و معنوی مفهومی ندارد. آنجا که رابطه مکتبی وجود دارد،
سلمان فارسی که نه از خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نه از
قریش، و نه حتی از اهل
مکه بود، بلکه اصولاً از نژاد
عرب نبود، طبق حدیث معروف "سلمان منا اهل البیت"،
جزو خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) محسوب شده، ولی فرزند واقعی پیامبری مانند نوح (علیهالسّلام) بر اثر گسستن پیوند مکتبیش با پدر، آنچنان طرد میشود که با "اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَهْلِکَ" روبرو میگردد.
از دیگر درسهایی که آیه به ما میآموزد این است که انسان باید در برابر اوامر و تقدیرهایی که حکمت آنها را نمیداند رضایت کامل داشته و نسبت به آنها تسلیم مطلق باشد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عمل غیر صالح بودن فرزند نوح»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۲/۲۸.