عمر خطاب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عمر بن خطاب،
معاویه، چاه،
امام علی علیهالسلام.
پرسش: ۱. آیا نامۀ معروف
عمر بن خطاب به معاویه، سندیت دارد؟ ۲. ماجرای چاه «ذَاتِ الْعَلَمِ» و
جنگ امام علی ـ علیهالسلام ـ با اجنه سندیت دارد؟
پاسخ: ۱. نامهای در کتاب «
بحارالانوار» وجود دارد که از عمر بن خطاب به معاویه نوشته شده است. این
نامه در منابع معتبر روایی و تاریخی دیگر یافت نشد و در میان منابع موجود،
علامه مجلسی (ره)، اولین کسی است که این نامه را نقل میکند.
۲. روایتی مربوط به قضیه بئر ذَاتِ الْعَلَمِ در منابع ما وجود دارد که اولین شخصی که آن را بیان داشته،
کتاب مناقب ابن شهر آشوب است. این روایت دارای سند محکمی نیست؛ لذا نمیتوان بهصورت جدی بر سند
حدیث تکیه کرد. علاوه بر این،
داستان بئر ذات العلم مانند داستانهای دیگر از
شجاعت امام علی ـ علیهالسلام ـ چون فتح خیبر و... در کتابهای روایی موجود نیست. همچنین در قسمتهایی از متن روایت، مطالبی وجود دارد که قابل بحث و بررسی بیشتر است.
نامهای در کتاب «بحار الانوار» وجود دارد که از عمر بن خطاب به معاویه نوشته شده است.
این نامه در منابع معتبر روایی و تاریخی دیگر یافت نشد و در میان منابع موجود، علامه مجلسی (ره)، اولین کسی است که این نامه را نقل میکند.
علامه مجلسی در ابتدای این
روایت آورده که این حدیث را از شخص فاضلی در
مکه شنیده؛ اما اشارهای به نام آن شخص نمیکند. او پس از ذکر این حدیث طولانی، بیانی نسبت به آن دارد که برای نتیجهگیری در مورد سند این مفید است: «به غیر از این سند، هیچ سند دیگری برای این روایت نیافتم و در متن این روایت غرایبی وجود دارد؛
یعنی دارای معانی نامأنوس و دور از
ذهن است.
پس این حدیث دارای الفاظ و معانی غریب و نامأنوسی است که نمیتوان به آن اعتماد کرد.
علاوه بر مشکل سندی، عبارتهای ضد و نقیضی نیز در روایت وجود دارد که اعتبار آن را زیر سؤال میبرد؛ در بخشی از این روایت، عُمَر، خداوندی خدا را رد میکند و بندگی بتها را میپذیرد و به لات و عزی که دو
بت معروف در نزد
عرب جاهلی است،
قسم یاد میکند؛ اما درعینحال در صدر نامه،
کلام خود را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمن الرَّحِیمِ» آغاز میکند؛ درحالیکه مطالب نامه کاملاً خلاف این آغاز است و با سرّی بودن نامه، هیچ منعی بر
عمر نبوده که کلام خود را با
بسم الله آغاز نکند. تناقضاتی از این دست، تردید ما را در پذیرش این نامه بیشتر میکند.
در نهایت باید متذکر شد که اینگونه تناقضات همراه ضعف
سند، شاهدی بر ضعیف بودن روایت و عدم اعتماد به آن است. البته رد این روایت به معنای قبول
خلیفه دوم نیست؛ بلکه بر عملکرد او به حسب روایات و مستندات موثق، اشکالات بسیاری وارد است.
روایتی مربوط به داستان «بئر ذَاتِ الْعَلَمِ» در منابع اسلامی وجود دارد. اولین کتابی که آن را بیان داشته، کتاب «مناقب ابن شهر آشوب» است. این داستان از
زبان ابن عباس که به حسب روایت در این واقعه حضور داشته، نقل شده و مختصری از آن در اینجا ذکر میشود:
«در حدیبیه، مردم را تشنگی سختی فرا گرفت.
پیامبر فرمود: آیا کسی هست که با آبآوران رفته و از چاه ذَاتِ الْعَلَمِ آب آورد و من برای او بهشت را تضمین کنم. عدهای برخاستند و داوطلب این امر شدند... و برگشتند؛ درحالیکه ترسیده بودند و آبی نیز نیاوردند. دوباره پیامبر کلام قبل خود را تکرار کرد و برآورنده
آب، تضمین
بهشت را داد... سپس به امام علی ـ علیهالسلام ـ فرمود: بلند شو و با آبآوران به پیش آن
چاه برو و ان شاء الله با آب برگرد. ما (
ابن عباس و دیگر آبآوران) به راه افتادیم و
ترس تمام وجودمان را دربرگرفته بود، امام متوجه ما شد و گفت: به دنبال من بیایید و از چیزهایی که میبینید و میشنوید، نترسید که إن شاء الله آنها به شما ضرری نخواهند زد... در آنجا آتشی بود که بدون چوب میسوخت... سرهای جدا از بدن که ناله میزدند و
امام به ما میگفت: دنبال من بیایید و نترسید و به اطرافتان دقت نکنید... وقتی به آب رسیدیم، هر سطلی که در درون آب میانداختیم، بریده میشد... و از درون آب قهقههای بلند، شنیده میشد... امام به درون آب رفت و پایش لغزید و به درون آب افتاد و ما فریادهای وحشتناکی میشنیدیم؛ سپس ناگهان
فریاد امام بلند شد: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِ اللَّه... سپس به پیش پیامبر رفتیم. او از آنچه بر ما گذشت از امام سؤال کرد و امام نیز همه ماجرا را تعریف کرد...».
ادامه این
حدیث بیشتر کلام پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است که تمام آنچه آنها دیده بودند ـ از جمله آن کسی که امام علی ـ علیهالسلام ـ با او جنگید ـ
تفسیر میفرماید و اینکه خداوند آنها را بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بیان داشته و آن حضرت نیز آنها را بیان فرمود.
این روایت دارای سند محکمی نیست و بیشتر کتابهای بزرگ حدیثی و تاریخی فاقد آن هستند؛ لذا نمیتوان بهصورت جدی بر سند این حدیث تکیه کرد، علاوه بر این، این
داستان به مانند داستانهای دیگری که در
شجاعت امیرالمؤمنین وارد شده و کتابهای
شیعه و سنی نیز آن را نقل کردهاند، نیست؛ بلکه نقلهای محدودی از آن وجود دارد. البته در متن این روایت، قسمتهایی وجود دارد که قابل بحث و بررسی بیشتر است.
پایگاه اسلام کوئست.