علل و عوامل دروغگویی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دروغ، دروغگویی، عوامل دروغگویی.
پرسش: چرا بعضی آدمها همیشه دروغ میگویند، چه عواملی باعث میشود که دروغ بگویند؟
پاسخ: مهمترین عواملی که باعث دروغگویی در افراد میشود، عبارتاند از: الگوهای نامناسب، احساس حقارت و ضعف شخصیت، نیازهای ارضانشده،
ترس از مجازات، کمعقلی، برای ایجاد ارتباط و برای رسیدن به هدف.
هیچ انسانی فطرتاً دروغگو نیست؛ بلکه
دروغگویی را از محیط خود (
خانواده، مدرسه،
دوستان و به طورکلی اجتماعی که در آن
زندگی میکند) یاد میگیرد. این خوی ناپسند به مرور زمان تبدیل به
عادت شده و گاه کل
شخصیت فرد را
پوشش میدهد؛ بنابراین دروغگویی افراد، هم از نظر علت و زمینه پیدایش و هم از نظر میزان و شدت و ضعف با یکدیگر متفاوت است.
مهمترین عواملی که باعث دروغگویی در افراد میشود، عبارتاند از:
یکی از عواملی که باعث میشود افراد ـ به ویژه
کودکان و
نوجوانان ـ به دروغگویی
عادت کنند، وجود الگوهای نامناسب است. اگر در خانوادهای والدین یا دیگر کسانی که با کودک و نوجوان زندگی میکنند دروغ بگویند، ناخودآگاه و به طور غیر مستقیم زمینه دروغگویی را برای آنان فراهم ساختهاند. در واقع اولین درس دروغگویی را فرزندان از والدین و اطرافیان خواهند آموخت؛ زیرا خانواده اولین محیط تربیتی محسوب میشود و گفتار، رفتار و به طورکلی طرز زندگی والدین در
تربیت و شکلدهی رفتار فرزندان مؤثر است.
وقتی کودکان دروغگویی را از
والدین یاد گرفتند، به مرور زمان جزء شخصیت آنها شده و در بزرگسالی نیز رفتار دروغگویی در آنها ظاهر میشود.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «قلب کودک همانند زمین بکر و آمادهای است که هر چه در آن کاشته شود، پرورش مییابد».
و دروغ بذری است که توسط اطرافیان در این زمین حاصلخیز کاشته میشود و با آبیاری و پرورش مناسب
رشد میکند تا حدی که گاهی به صورت یک درخت تنومند درمیآید و در بزرگسالی نیز مشاهده میشود.
یکی دیگر از عواملی که باعث میشود افراد همیشه دروغ بگویند، ضعف شخصیت و احساس حقارتی است که در آنها وجود دارد. افرادی که احیاناً در جهات مختلف توانایی لازم را نداشته و خود را حقیر میببینند، میکوشند به هر نحوی که ممکن است توجه دیگران را به خود جلب و ناتوانایی خود را به این طریق جبران کنند؛ ازاینرو به رفتارهای مختلفی (از جمله دروغگویی) دست میزنند. اغلب درباره خود، دیگران و
حوادث و رویدادها دروغهای باورنکردنی میگویند.
رسول گرامی اسلام (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) در اینباره میفرماید:
«دروغگو،
دروغ نمیگوید، مگر به سبب حقارتی که در خود احساس میکند».
عدهای از روانشناسان معتقدند که دروغ نشاندهنده نیازها و تمایلات ارضانشده افراد است. به هر میزان نیازهای ارضانشده در افراد بیشتر باشد، احساس کمبود در آنان بیشتر است و چون ارضای آن نیازها به صورت طبیعی و واقعی نتوانسته است برای آنها محقق شود، میکوشند به صورت تخیلی و گفتن مطالب دروغ، خود را قانع سازند. این امر درباره افرادی که در زندگیشان کمتر مورد توجه و
محبت والدین قرار گرفتهاند، بیشتر صادق است. حتی دروغگویی در دوران بزرگسالی امکان دارد به سبب کمبود محبت در دوران کودکی باشد.
یکی از مهمترین علل دروغگویی در کودکان و بزرگسالان،
ترس از
مجازات، خدشهدار شدن آبرو و جایگاه اجتماعی افراد است.افراد بزرگسال از ترس اینکه اگر همیشه راست بگویند ممکن است موقعیت اجتماعیشان را از دست بدهند، لذا برای حفظ آن به دروغ متوسل میشوند؛ اما کودکان و نوجوانان از ترس مجازات و تنبیه والدین به دروغ پناه میبرند. مُچگیری و بازجوییهای والدین و مربیان گاه باعث میشود که
فرزندان و دانشآموزان واقعیتها را کتمان کرده و به تحریف واقعیتها روی آورند. تحقیقی که روی کودکان شش تا چهاردهساله انجام شده نیز، این مطلب را تأیید میکند. این پژوهش نشان میدهد که ۷۱ درصد علت دروغگویی افراد را ترس تشکیل میدهد.
یکی دیگر از عواملی که باعث میشود افراد دروغگویی کنند، کمعقلی آنان است. به این معنا که اگر
تعقل داشته باشند و پیآمدهای دروغ را در نظر بگیرند، هیچگاه دروغ نخواهند گفت؛ اما وقتی میبینیم مرتب دروغ میگویند و هیچ توجهی به پیآمدهای منفی
دروغ و
حکم اسلام درباره آن ندارند، میدانیم که این افراد از نیروی تعقل و
اندیشه سالم برخوردار نیستند.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در اینباره میفرماید: «
مَا کَذَبَ عاقلٌ؛ انسان عاقل دروغ نمیگوید».
گاهی افراد به دلیل ضعفهایی که در خود حس میکنند و آن را برای خود مجاز نمیشمارند، برای ارتباط با دیگران میکوشند روی این نقاط ضعف را بپوشانند؛ ازاینرو متوجه دروغ میشوند. اگر در یک جمع نوعی ارزش حاکم باشد و شخص برای پیوستن به آن جمع از آن
ارزش پذیرفتهشده بینصیب باشد، به نوعی میکوشد با بستن دروغ خود را دارای صلاحیت نشان دهد؛ مثلاً اگر در جمعی مدرک تحصیلی مهم باشد، شخصی به دروغ خود را آدمی تحصیلکرده و صاحب فکر جا بزند و کارهایی شبیه به آن.
اگر اشخاص به هدفی متوجهاند و میخواهند به هر قیمتی که شده به آن دست بیابند، یکی از راههای پیشرو و دمدستی خود را دروغ میدانند و به آن متوسل میشوند؛ مثل افرادی که در
خواستگاری از یک دختر خود را پولدار و صاحب نفوذ و امثال آن جا میزنند.
راههای درمان دروغگویی بدین شرح است:
اصلیترین راه درمان دروغگویی این است که فرد دروغگو نخست در
آیات و اخباری که در مذمت دروغ وارد شده، بیندیشد تا بداند که اگر آن را ترک نکند، هلاکت گریبانگیرش خواهد شد و به یاد بیاورد که شخص دروغگو بهتدریج ارزشمندی و آبرویش از بین رفته، پیش مردم رسوا خواهد شد.
توجه داشته باشد که اگر دروغگویی را ترک نکند، فرد دروغگو بر اثر
فراموشی، در بعضی موارد، گفته خود را تکذیب کرده، خلاف آن را بیان میکند و در نتیجه بین مردم رسوا میگردد.
فرد دروغگو اگر به طور پیوسته زیانهای دروغ گفتن را به یاد آورد، خود این امر مانع از دروغ گفتن او میشود.
در پایان لازم است به این نکته توجه شود که درمان دروغگویی احتیاج به تصمیم جدی و گذشت زمان دارد؛ زیرا از بین بردن یک رفتار زشت و جایگزین کردن خُلق نیک و شایسته، با یکبار و چند بار امکانپذیر نیست، باید افراد را تشویق کرد تا مدتی به
اعمال نیک و شایسته بپردازند و از کار زشت مانند دروغ دست بردارند.
۱. یوسف صدیق عربانی، گوش و چشم و زبان از دیدگاه اخلاق اسلامی، نشر دانشگاه گیلان، ۱۳۷۵ش.
۲. سیدمحمد شفیعی، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، ج۱، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰ش.
۳. گناهان کبیره، شهید دستغیب شیرازی، شیراز کانون تربیت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علل و عوامل دروغگویی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۱/۲۵.