عظمت بهشت به وسعت آسمانها و زمین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بهشت،
جهنم،
زمین،
آسمان، سماوات،
دوزخ،
جنت.
پرسش: وسعت بهشت به گستردگی تمام آسمانها و زمین است، در این صورت پس دوزخ کجا است؟! نقل شده است که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پاسخ به این پرسش فرمود: زمانی که
روز میآید، پس
شب کجا است؟ آیا جابجایی شب و روز با تداخل مکانی دوزخ و بهشت قابل مقایسه است؟
پاسخ اجمالی: آیاتی که گستردگی بهشت را به وسعت آسمانها و زمین مقایسه میکند، در صدد بیان مبالغه در وسعت و گستردگی بهشت است؛ زیرا چیزی نزد مردم وسیعتر از آسمان و زمین شناخته شده نیست، تا بتوان بهشت را با آن مقایسه نمود و روایتی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این زمینه نقل شده، معنایش میتواند آن باشد که زندگی در آخرت جای
تزاحم و
تمانع نیست؛ یعنی این
روایت اشاره به آن دارد که عرصه
قیامت مثل
دنیا محل تزاحم نیست که اگر شیءای مکانی را اشغال کرد، جای دیگری نباشد، بلکه در آخرت آسمان و زمین در عین اینکه ظرف بهشتاند، در همان حال ظرف جهنم نیز هستند.
قرآن کریم انسانها را به بهشت مژده داده و در بیان یکی از ویژگیهای آن میفرماید: بشتابید به سوی بهشتی که وسعتش به اندازه آسمانها و زمین است: «وَ سارِعُوا اِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْاَرْضُ...»
و «و سابِقُوا اِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْاَرْضِ».
آنچه را که مفسران در ارتباط با این آیات گفتهاند؛ آن است که قرآن کریم در اینجا در صدد بیان مبالغه در وسعت و گستردگی بهشت است؛ زیرا چیزی نزد مردم وسیعتر از آسمان و زمین شناخته شده نیست، تا بتوان بهشت را با آن مقایسه نمود. نظیرش در جاوید بودن بهشت نیز آمده است: «خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْاَرْضُ»،
به دلیل آنکه طولانیترین چیزها از جهت بقا و جاودانگی نزد مردم همین آسمان و زمین است؛ لذا آنان را بر اساس شناختشان از آسمان و زمین مخاطب قرار داد؛
بنابراین منظور از عرض در این آیه، عرض در برابر طول نیست، بلکه کنایه از وسعت و عظمت بهشت است.
با توجه به این تفسیر، نیازی به توجیه دیگری برای آیات فوق نیست با این وجود روایت ضعیفی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که حضرتشان در پاسخ به اینکه اگر بهشت به اندازه آسمانها و زمین است، پس دوزخ کجا است؟ مطلب دیگری را بیان داشته و پاسخی نقضی ارائه فرمودند که آنگاه که روز فرا میرسد، شب کجا است؟!
بههرحال، صرف نظر از سند روایت، در نگاه محتوایی و با توجه به اینکه درک مقایسه بهشت و دوزخ با شب و روز دشوار است، توضیحاتی برای آن ارائه شده است:
شاید پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با توجه به قصور فهم پرسشگر که عالمی وسیعتر و عالیتر از همین عالم دنیا و وسعت آن برایش قابل درک نبود، اجمالاً میخواهد به او بفهماند که عالم آخرت و بهشت و جهنم و لو اینکه جسمانی است، لکن نمیتوان آنرا به عالم دنیا مقایسه نمود؛ زیرا که عالم آخرت فوق عالم دنیا و محیط بر آن است. حتی میتوان گفت که این تشبیهی که در آیه شده که عرض بهشت مثل عرض آسمانها و زمین است، کنایه از این است که وقتی عرض بهشت چنین باشد، طول آنچه قدر خواهد بود و مشعر بر این است که همانگونه که این عالم دنیا با ضیق و تنگی آن، هم روز روشن و هم شب تاریک را در بر دارد، عالم آخرت با وسعت و فراخی آن، چگونه گنجایش بهشت و جهنم را نداشته باشد!
این پاسخ معارضه به مثل است؛ یعنی کنایه از آن است که خدایی که قادر است شب را هر گاه و هر جا بخواهد بیاورد، قادر است جهنم را هر مکان که بخواهد و هر زمان که اراده کند، بیافریند و بیاورد.
زندگی در آخرت جای تزاحم و تمانع نیست؛ یعنی این روایت اشاره به آن دارد که عرصه قیامت مثل دنیا محل تزاحم نیست که اگر شیءای مکانی را اشغال کرد، جای دیگری نباشد، بلکه در آخرت آسمان و زمین در عین اینکه ظرف بهشتاند، در همان حال میتوانند ظرف جهنم نیز باشند.
توضیح اینکه آخرت با همه نعمتها و عذابهایش هر چند که شباهتی با دنیا و لذتها و دردهایش دارد؛ و انسانی که در آخرت مبعوث شده هر چند که همان انسانی است که به عینه در دنیا بود (همچنان که مقتضای
ظواهر قرآن و روایات این را میگوید) اما نظامی که در آخرت حاکم است، غیر از نظامی است که در دنیا حاکم بوده؛ زیرا که آخرت سرای ابدیت و جاودانگی است و دنیا دار زوال و فنا؛ و به همین جهت انسان در بهشت میخورد، مینوشد و... ولی در آنجا دچار عوارضی که در دنیا بر او وارد میشده نمیگردد. همینطور انسان جهنمی، در آخرت بین آتش میسوزد و سوزش آتش را میچشد و از خوردنیها و نوشیدنیها و همنشین دوزخیاش شکنجه میبیند ولی آثار سوختن دنیایی را ندارد (نه ذغال میشود، نه خاکستر و نه میمیرد) و نیز در آخرت عمری ابدی و بیپایان دارد ولی آثار طول عمر دنیایی از قبیل کهولت، پیری و سالخوردگی را ندارد و همینطور دیگر شئون زندگی دنیایی را دارد ولی آثار دنیایی آنرا ندارد و این نیست مگر به دلیل اینکه عوارض و لوازم ذکر شده از لوازم نظام دنیوی است، نه از لوازم مطلق نظام (چه دنیایی و چه آخرتی). پس دنیا دار تزاحم و تمانع است ولی آخرت چنین نیست؛ لذا میشود بهشت پهنای آسمانها و زمین را اشغال کرده باشد و در عینحال جهنم نیز آنرا اشغال کند.
از جمله دلایل این معنا آن است که: ما آنچه را که در ظرف مشاهده خود از حوادث و اتفاقات واقعه میبینیم وقتی حوادث دیگری را برای بار دوم میبینیم، حوادث بار اول از نظرمان غایب میشود، مثلاً حوادث امروز را وقتی میبینیم که حوادث دیروز از نظر ما غایب شده باشد، حوادث شب را وقتی میبینیم که حوادث روز گذشته باشد و همچنین مثالهای دیگر، اما نسبت به
خدای متعال چنین نیست؛ از نظر او حوادث شب و روز یکجا مشاهده میشود و حوادث آینده، حوادث گذشته را از محضر او غایب نمیسازد و این قسم حوادث مزاحمتی با یکدیگر ندارند، پس شب و روز و حوادث مقارن آن دو، به حسب نظام ماده و حرکت، متزاحماند و در یکجا و در یک لحظه جمع نمیشوند ولی در نظام آخرت هیچ تزاحم و تمانعی با هم ندارند.
بر اساس نظر دیگر که نزدیک به نظریه فوق است؛ دوزخ با تمام آتش و عذابش هم میتواند در اختیار بهشتیان باشد و آنان به آنجا ورود و خروج کرده و با دوزخیان به گفتوگو بپردازند، اما هیچ آسیبی از آتش و عذابهای آنجا نبییند. چنانچه برخی آیات به این مطلب تصریح میکند؛ مانند «... اَصْحابَ الْیَمینِ، فی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمینَ، ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ»؛
...
اصحاب یمین (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوایشان به دست راستشان میدهند؛ آنها در باغهای بهشتاند و سؤال میکنند، از مجرمان، چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عظمت بهشت به وسعت آسمانها و زمین»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۳/۹.