طول عمر امام زمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: درمورد
غیبت امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) ، آیا
خداوند کاری کرده که
زمان بر
امام مهدی نگذره؟ و برای همین سنشون بالا نمیره و پیر نمیشن؟
پاسخ:
براى رسیدن به پاسخ این پرسش توجه به چند اصل کلى لازم است:
آنچه در
سالخوردگی انسان موثر است مسئله گذر زمان از
انسان است پس اگر تمهیدی اندیشید که زمان و در واقع نور از انسان عبور نکند، گذشت زمان صورت نخواهد گرفت و یا کندتر انجام خواهد پذیرفت لذا انسان نیز
سالخورده نخواهد شد. به طوری که گفته شده اگر یک از دو کودک توامان را در یک لحظه و ساعت مشخص یکی از آنها ثابت و دیگری با
سرعت نور به قصد درنوردیدن کره زمین به حرکت در آید، هنگامی که به محل مبدا خود باز می گردد شخص اول که در جای خود ثابت ایستاده پیر مردی سالخورده شده اما شخص دوم هنوز کودکی خردسال است.
اما با توجه به
روایاتی که صراحتا اعلام می کنند حضرت در میان مردم است ؛ علی الظاهر نمی توان گفت طول عمر حضرت به این دلیل باشد ...
براى رسیدن به پاسخ این پرسش توجه به چند اصل کلى لازم است:
۱.
طول عم ر, از شاخه هاى مسئله عمومى ترى به نام (
حیات) است. حقیقت و
ماهیت حیات, هنوز بر
بشر مجهول است و شاید بشر, هیچ گاه هم از این راز سر در نیاورد.بشرى که این اندازه ناتوان است و موضوع حیات را درست نمى شناسد و از ویژگیهاى آن, آگاهى کامل و همه جانبه ندارد, چگونه مى خواهد مسئله طول عمر و استبعاد آن را مطرح سازد و به دیده تردید به آن بنگرد؟
۲. اگر
پیری را عارض بر حیات بدانیم و یا آن را قانونى طبیعى بشناسیم که بر بافت واندام موجودات زنده, از درون, عامل نیستى را نهفته دارد و به مرور زمان, موجود زنده را خواه ناخواه, به مرحله فرسودگى و
مرگ مى رساند, باز معنایش آن نیست که این پدیده, قابل انعطاف پذیرى و در نتیجه تأخیر نباشد. بر همین اساس,
دانش بشری, گامهاى مؤثرى درباره
درمان پیری برداشته و هنوز هم براین مهم پاى مى فشرد و رشته هاى تخصصى براى این مسئله به وجود آورده است.
در اواخر قرن نوزدهم, براثر پیشرفتهاى علمى,
امید به زندگی طولانى تر، رونق بیشترى یافت و شاید در آینده نه چندان دور, این رؤیاى شیرین به واقعیت بپیوندد.
در مجموع, دانش بشرى در زمینه عقب انداختن پیرى, موفقیتهاى چشمگیرى به دست آورده و از رابطه تغذیه و پیرى تجربه هاى جدیدى کشف کرده و ارتباط تنگاتنگى بین
اسرار تغذیه در مقابله با پیرى و فرسودگى ارائه داده است.در پرتو آنچه اشاره شد,مى توان گفت: درباره
عمر طولانی مهدی موعود(علیه السلام) هیچ گونه شگفتى باقى نمى ماند و امکان علمى و نظرى آن, جاى تردید ندارد او, با
دانش خدادادی, بر اسرار خوراکیها, آگاهى دارد و بعید نیست که با استفاده از روشهاى طبیعى و علمى, بتواند مدتى دراز در این
دنیا بماند و آثار فرسودگى و پیرى, در وى پدیدار نگردد.
۳. اصولاً, وجود استثناها در هرامرى, ازجمله
امور طبیعی این
عالم, مسئله اى ست روشن و انکار ناپذیر. گیاهان, درختان, جاندارانى که در دامن طبیعت پرورده مى شوند واز سابقه کهن و زیستى طولانى برخوردارند, کم نیستند. چه استبعادى دارد که در
عالم انسانی هم, براى نگهدارى یک انسان و
حجت خدا, به عنوان ذخیره و پشتوانه اجراى
عدالت و نفى و طرد
ظلم و
ظالمان, قائل به استثنا شویم و او را موجودى فراتر از عوامل طبیعى و اسباب و علل ظاهرى بدانیم که قوانین طبیعت, دربرابرش انعطاف پذیرى دارند واو برآنها تفوق و برترى. این امرى است ممکن, گرچه عادى و معمولى نباشد.به گفته
علامه طباطبائی،(نوع زندگى
امام غائب را به طریق
خرق عادت مى توان پذیرفت. البته خرق
عادت, غیر از
محال است و از راه
علم, هرگز نمى توان خرق عادت را نفى کرد. زیرا هرگز نمى توان اثبات کرد که اسباب و عواملى که در جهان کار مى کنند, تنها همانها هستند که ماآنها رادیده ایم و مى شناسیم و دیگر اسبابى که ما از آنها خبر نداریم یا آثار و اعمال آنها را ندیده ایم, یا نفهمیده ایم, وجود ندارد; از این روى, ممکن است در فردى و یا افرادى از بشر, اسباب و عواملى به وجود آید که عمرى بسیار طولانى, هزار یا چندین هزار ساله براى ایشان تأمین نماید.
۴. از دیدگاه تاریخى,
معمّرین و
دراز عمران فراوانى با نام و نشان بوده اند که هر یک چند برابر افراد معمولى زمان خویش, زیسته اند. روشن ترین و در عین حال, مستند ترین آن,
حضرت نوح(علیه السلام) است.
قرآن تصریح مى کند که ۹۵۰ سال فقط
پیامبر بوده است(عنکبوت ۱۴) و حتماً عمر وى بیش از این بوده است. داستان
خضر پیامبر نیز, مصداقى دیگر از این اصل کلى است.
با توجه به این نمونه هاست که مى توان برخوردارى
حجت خدا را از عمرى طولانى پذیرفت و دلیل امکان آن را وجود
انسانهای دراز عمر در
تاریخ دانست که تا هزاران سال گفته شده است.
۵. از همه اینها گذشته, اگر از زاویه
ایمان به غیب, به این پدیده بنگریم, پاسخ همه اعتراضها و اشکالها داده مى شود و نیازى به
فلسفه بافی و ارائه شواهد دیگر نیست.
تأثیرگذارى علل و عوامل طبیعى, به دست خداوند است: (لامؤثر فى الوجود ا…لاّ الله).و اوست که اگر بخواهد شیشه را در بغل سنگ نگه مى دارد, چگونه از حفاظت وجود نازنین
حجت خدا و ذخیره
عالم آفرینش ناتوان است.
کریمى که جهان پاینده داردتواند حجتى را زنده دارد به گفته
شیخ طوسی،(براساس آیه شریفه: (یمحوالله مایشاء ویثبت وعنده ام الکتاب) هر آنى که مصلحت در تأخیر، تا زمان دیگر باشد, تداوم عمر آن حضرت, ضرورت مى یابد و این امر, تاآخرین زمان لازم, ادامه دارد و راز و رمز آن, به دست کسى است که
مفاتیح غیب و
ام الکتاب در نزداوست.)
شهر سؤال.