شک در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شک، قرآن، تردید، جهل، شک در قرآن، ریب
پرسش: با وجود بعضی از تعابیر در قرآن مثل «لَا رَیبَ فِیهِ»؛ چرا بعضی از انسانها در قرآن شک میکنند؟
پاسخ: آیه شریفه به این نظر ندارد که مردم در آن شک میکنند یا خیر، بلکه این نبود شک و تردید برگشت به خود قرآن مینماید. به این بیان که هیچ گونه شک و تردیدی در
قرآن کریم وجود ندارد که از سوی خداست، و آن چنان آثار
صدق و شیرینی و
فصاحت لغات و تعبیرات در آن نمایان است که هر گونه
وسوسه و شک را از خود دور میکند. قرآن حکیم آن چیزی را که به عنوان علت برای انکار یا شک این افراد ذکر میکند، نبود علم به حقایق و معارف دینی است.
آیه شریفه به این نظر ندارد که مردم در آن شک میکنند یا خیر، بلکه این نبود شک و تردید برگشت به خود قرآن مینماید. به این بیان که هیچ گونه شک و تردیدی در قرآن کریم وجود ندارد که از سوی خداست، و آن چنان آثار صدق، عظمت، انسجام، استحکام، عمق معانی و شیرینی و فصاحت لغات و تعبیرات در آن نمایان است که هر گونه وسوسه و شک را از خود دور میکند، و قرآن کریم یک نوع بیان و راهنما و حق و معجزه مخصوصی است. بنابراین، «لا ریب فیه» مربوط به حقانیت خود قرآن کریم از سوی پروردگار جهانیان است. همان طور که در قرآن کریم میخوانیم: «و هنگامی که گفته میشد:
وعده خداوند حق است، و در
قیامت هیچ شکی نیست، شما میگفتید: ما نمیدانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این باره داریم، و به هیچ وجه یقین نداریم!»؛
با این که شکی در رسیدن قیامت نیست و وعده حقی از سوی خدای متعال است، باز انسانهایی در آن شک میکنند و این نقض حقانیّت قیامت را نمی کند.
در طول تاریخ، همواره پیامبران مردم را به سمت خدا دعوت کرده و از ارائه هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات مدعای خود دریغ نکردهاند، امّا همیشه افرادی بودهاند که با این دعوتها و معارف الهی مخالفت، و سعی در رد یا دشمنی با آنها میکردند.
در چگونگی برخورد با کتابهای آسمانی از جمله قرآن نیز، بعضی به ایجاد شک و شبهه و در نهایت به رد آن روی میآوردند؛ قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «آیا آنها میگویند: او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟! بگو: اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر کس را می توانید (به یاری) طلبید!»
و «اگر دربارۀ آنچه بر بندۀ خود
[۳] نازل کردهایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را - غیر خدا- برای این کار، فرا خوانید اگر راست میگویید!».
در همین راستا قرآن حکیم در آیهای به شناسایی علت این امر پرداخته و نبود
علم در این افراد را به عنوان مشخصه اصلی معرفی میکند: « (ولی آنها از روی علم و دانش قرآن را انکار نکردند) بلکه چیزی را
تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین گونه تکذیب کردند پس بنگر عاقبت کار
ظالمان چگونه بود».
بنابراین، خداوند متعال، علت این انکارها و شک و شبههها را نداشتن علم و آگاهی میداند؛ یعنی چون آنها احاطه علمی بر گفتههای پیامبران نداشتهاند در نتیجه یقین به آن مطالب هم پیدا نمیکردند، و تا
یقین نباشد از تصدیق هم خبری نیست؛ لذا
جهل این افراد به حقیقت آنچه به آن دعوت می شدند، آنان را به تکذیب مدّعای پیامبران وادار می کرد.
در این رابطه
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «مردم دشمن جهل و ناآگاهی های خود هستند».
مردم پیش از
اسلام نیز این گونه، پیامبران خود را تکذیب میکردند، و بدون این که به معارف ابلاغ شده از سوی پیامبر خویش در هر دین پرداخته شود، آن معارف توسط
ستمکاران آن قوم، مورد هجمه شبهات واقع شده و از پذیرفتن آن خودداری میکردند، و این روند به خاطر نبود علم و آگاهی در افراد بوده است.
لذا خداوند متعال میفرماید وقتی که این افراد در قیامت به حقیقت قرآن پی می برند آن را تأیید کرده و بر خطا و جهل خود اعتراف می کنند: «آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانی سودی ندارد و) کسانی که قبلًا آن را فراموش کرده بودند می گویند: فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند آیا (امروز) شفیعانی برای ما وجود دارند که برای ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالی غیر از آنچه انجام میدادیم، انجام دهیم؟!...».
بنابراین، برای تقویت باورهای دینی، باید از جهت علمی این
باورها را مستدل کرده و ساحت
اعتقادات را از مسائل خرافاتی مبرا ساخته و برای کلیه شبهات عقیدتی احتمالی پاسخ مناسب تهیه کرد. در عرصه عملی نیز باید انجام
عبادات شرعی و ت
هذیب نفس از اهمیت خاص برخوردار باشند؛ زیرا
کردار پاک
ایمان را تقویت میکند همانطور که کردار بد و ناپاک
انسان را سست ایمان میکند، همچنین از بُعد عاطفی نیز، باید
عواطف و
محبت بر پایه
شناخت را در خود تقویت کرد؛ زیرا از نظر آموزههای دینی، دین مساوی محبت قرار داده شده است. این عرصههای سه گانه باید هماهنگ و متوازن جلو بروند تا به تقویت پایههای ایمانی صحیح منجر شوند.
اسلام کوئست