شهاب مبین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه :
شیطان ، شیاطین، شهاب مبین
پرسش :منظور از زدن شیاطین با شهاب
مبین چیست؟
پاسخ :
«وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَیْطانٍ رَجیمٍ • إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبینٌ؛
و آن را از هر
شیطان رانده شده اى حفظ كردیم • مگر آن كس كه استراق سمع كند (و دزدانه گوش فرا دهد) كه «
شهاب مبین » او را تعقیب مى كند (و مى راند)»
بعضى مانند نویسنده" تفسیر فى ظلال" به راحتى از این
آیات و مانند آن گذشته و به عنوان اینكه اینها حقایقى است كه درك آن براى ما ممكن نیست و باید به آنچه در عمل واقعى ما در این زندگى مؤثر است بپردازیم به
تفسیر اجمالى قناعت كرده، و از توضیح و تبیین این مساله صرف نظر نموده است. او چنین مى نویسد: شیطان چیست؟ و چگونه مى خواهد استراق سمع كند؟ و چه چیز را
استراق مى كند؟ همه اینها از غیبهاى الهى است كه از خلال نصوص نمى توان به آن دست یافت، و پرداختن به آن نتیجه اى ندارد، زیرا بر عقیده ما چیزى نمى افزاید، و جز اشتغال
فکر انسان به امرى كه به او ارتباط خاصى ندارد و او را از انجام
عمل حقیقیش در این زندگى باز مى دارد ثمره اى نخواهد داشت، به علاوه درك تازه اى نسبت به
حقیقت جدیدى به ما نمى دهد!
جمع قابل توجهى از مفسران، مخصوصا
مفسران پیشین، اصرار دارند كه معنى ظاهرى آیات را كاملا حفظ كنند:
"سماء" اشاره به همین
آسمان است، و"
شهاب " اشاره به همین شهاب است (همین سنگریزه هاى سرگردانى است كه در این فضاى بیكران در گردشند و گاه گاه كه در حوزه
جاذبه زمین قرار مى گیرند و به سوى زمین كشیده مى شوند و بر اثر سرعت برخورد با امواج هوا، داغ و سوزان و شعله ور و خاكستر مى شوند). و" شیطان" همان موجودات خبیثه متمردند كه مى خواهند به
آسمانها بروند و گوشه اى از اخبار این عالم ما كه در
آسمانها منعكس است، از طریق استراق سمع (گوش دادن مخفیانه) در یابند، و به دوستان خود در زمین برسانند، ولى شهابها همچون تیر به سوى آنها پرتاب مى شوند و آنها را از رسیدن به این هدف باز مى دارند.
جمعى دیگر از مفسران مانند مفسر عالیقدر" مؤلف
المیزان " و"
طنطاوی " در تفسیر" الجواهر" تعبیرات
آیات فوق را از قبیل تشبیه و كنایه و ذكر امثال و به اصطلاح بیان"
سمبولیک " دانسته، و این تشبیه و كنایه را به صورتهاى گوناگونى بیان داشته اند:
در تفسیر
المیزان چنین مى خوانیم: منظور از
آسمان كه جایگاه فرشتگان است، یك عالم ملكوتى و ما وراء طبیعى است، كه از این جهان محسوس، برتر و بالاتر است، و منظور از نزدیك شدن شیاطین به این
آسمان براى استراق سمع و پرتاب كردن شهب به آنها آنست كه آنها مى خواهند به جهان فرشتگان نزدیك شوند تا از
اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهى یابند، ولى آنها
شیاطین را با انوار
معنوی ملكوتى كه تاب تحمل آن را ندارند مى رانند.
" طنطاوى" در تفسیر معروف خود، گاه مى گوید: " آن گروه از
دانشمندان حیله گر و ریاكار و مردم عوامى كه از آنها پیروى مى كنند شایستگى و اهلیت آن را ندارند كه از
عجائب آسمانها و شگفتیهاى عالم بالا و
کرات بى كرانش و
نظم و حسابى كه بر آنها حكومت مى كند، آگاه شوند، خداوند این علم و دانش را از آنها ممنوع ساخته، و این
آسمان پر ستاره زیبا و مزین را با آن همه اسرارش در اختیار كسانى گذاشته كه
عقل و هوش و
اخلاص و
ایمان دارند. طبیعى است كه گروه اول از نفوذ در
اسرار این
آسمان منع مى شوند، و هر شیطان رانده شده درگاه الهى، خواه از جنس
بشر باشد یا غیر بشر، حق وصول به این حقایق را ندارد، و هر گاه به آن نزدیك شود رانده و مطرود مى گردد، این گونه افراد ممكن است سالها زندگى كنند و بعد بمیرند ولى هرگز به این اسرار، دست نیابند، آنها چشمهاى باز دارند و لیكن چشم آنها
قدرت دید این حقایق را ندارد، مگر نه این است كه
علم را جز عاشقانش و جمال را جز عارفانش درك نمى كنند و نمى بینند"
بعضى دیگر گفته اند كه اكتشافات اخیر نشان داده كه یك سلسله امواج نیرومند رادیویى از فضاهاى دور دست، مرتبا پخش مى شود كه مى توان آنها را در كره زمین با دستگاههاى گیرنده مخصوص به خوبى گرفت، هیچكس بدرستى نمى داند سرچشمه این امواج فوق العاده نیرومند كجاست؟ ولى دانشمندان مى گویند احتمال قوى دارد كه در
کرات دور دست
آسمانى موجودات زنده فراوانى هستند كه از نظر
تمدن از ما بسیار پیشرفته ترند و به همین دلیل مى خواهند اخبارشان را در جهان پخش كنند و در آن
اخبار مسائلى است كه براى ما تازگى دارد، موجوداتى كه آنها را پرى مى نامیم مى كوشند، از این امواج استفاده كنند، ولى اشعه نیرومندى آنها را بدور مى راند.
ممكن است منظور از
آسمان در اینجا كنایه از مقام قرب خدا بوده باشد همانگونه كه در آیه ۱۰ سوره
فاطر مى خوانیم «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ؛
سخنان پاكیزه به سوى او بالا مى روند و
عمل صالح را ترفیع مى دهد». روشن است كه
اعمال صالح و سخنان پاكیزه چیزى نیستند كه به سوى این
آسمان بالا روند بلكه به سوى مقام
قرب خدا پیش مى روند و
عظمت و رفعت
معنوی مى یابند.
نجوم (
ستارگان ) نیز یك مفهوم مادى دارد كه همین ستارگانى هستند كه در
آسمان دیده مى شوند، و یك مفهوم معنوى كه اشاره به دانشمندان و شخصیتهایى است كه روشنى بخش جوامع انسانى هستند، و همان گونه كه مردم راه خود را در شبهاى تاریك در بیابانها و بر صفحه اقیانوسها بوسیله ستارگان پیدا مى كنند، توده هاى جمعیت در اجتماعات انسانى نیز راه زندگى و
سعادت و
حیات را به كمك این دانشمندان و
رهبران آگاه و با
ایمان مى یابند.
سایت شهر سوال