• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شبهه آسانتر بودن اعاده خلق برای خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سوره روم، خداوند متعال، معاد، قیامت.

پرسش: چرا در آیه شریفه ۲۷ سوره روم، خداوند متعال معاد را آسان‌تر از خلقت ذکر فرموده است؟ در صورتی که در مقابل قدرت خداوند سخت و آسان معنا ندارد، و هر آنچه را اراده کند موجود می‌شود!

پاسخ اجمالی: ابتدا باید گفت که در ارتباط با پروردگار نمی‌توان گفت که کاری برای حضرت حق آسان و کار دیگری دشوار است! اما آیه مورد اشاره در پرسش، استدلالی است در برابر کسانی که منکر معاد بوده، و برانگیختن انسان را با توجه به پوسیده شدن بدن و از بین رفتن آن، غیر ممکن می‌دانستند؛ لذا خداوند در این‌جا نسبت به اصول و موازین رایج بین مردم استدلال می‌کند، نه نسبت به واقع امر؛ چرا که مردم معتقدند تکرار شدن یک عمل هر چند یک‌بار باشد، سبب می‌شود برای این‌که تکرارش از بار اول آسان‌تر باشد. پس گویا گفته شده، تکرار خلقت برای خدایی که یک بار آفریده کاری ندارد.
برخی نیز معتقدند؛ کلمه "اهون" در آیه مورد بحث از معنای تفضیلی در آمده، و همان معنای "آسان" را می‌دهد، نه "آسان‌تر"؛ یعنی برانگیختن مخلوقات در قیامت برای خدا آسان است؛ نظیر «اللَّه اکبر» که در معنای «اللَّه کبیر» است.
گروهی نیز برآنند که آسان‌تر بودن معاد از آفرینش ابتدایی، از نظر مقایسه خود آن‌ دو فعل با هم است، نه این‌که نسبت به خدا باشد، و این تفضیل بین یک فعل با فعل دیگر خدا هیچ مانعی ندارد.



قرآن کریم بعد از استدلال بر یگانگی پروردگار در مورد حتمی‌بودن معاد، می‌فرماید:
«وَ هُوَ الَّذِی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَ هُوَ اَهْوَنُ عَلَیْهِ... ؛ او کسی است که آفرینش را آغاز می‌کند، سپس آن‌را بازمی‌گرداند، و این‌کار برای او آسان‌تر است.»
کلمه "یبدؤا" از "بدء" بوده و "بدء خلق" یعنی ایجاد و آفرینش ابتدایی و بدون الگو، و کلمه "یعیده" از اعاده است که به معنای آفرینش بعد از آفرینش است.
در جمله "وَ هُوَ اَهْوَنُ عَلَیْهِ"، ضمیر اولی (هو) به اعاده برمی‌گردد، که از کلمه "یعید" استفاده می‌شود، و ضمیر دومی (علیه) (به‌طوری که از سیاق به ذهن تبادر می‌کند) به خدای تعالی بر می‌گردد.
آنچه در این آیه (و نیز آیات مشابه) مورد بحث است؛ این است که بازگرداندن انسان‌ها در قیامت برای خدا آسان‌تر است، به چه معنا است؟! آیا لازمه این تعبیر آن است که آفرینش آنها بدون الگو در آغاز خلقت دشوارتر بود؟! چون هر آسان‌تری یک دشوارتری دارد و این با قدرت مطلقه و نامحدود خدا نمی‌سازد؛ زیرا قدرت نامتناهی وضعش نسبت به موارد گوناگون مختلف نمی‌شود، و تعلقش بر دشوار و آسان یک‌سان است، پس کلمه افعل تفضیل (آسان‌تر) در این‌جا معنا ندارد!


مفسران قرآن در جواب این اشکال مطالبی را بیان کرده‌اند که به صورت خلاصه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

۲.۱ - بازگشت ضمیر علیه به خلق

برخی معتقدند؛ ضمیر در "علیه" به خدا برنمی‌گردد، بلکه به خلق برمی‌گردد و معنایش این است که اعاده هر چیزی برای خلق آسان‌تر از ایجاد ابتدایی آن است؛ چرا که ایجاد ابتدایی الگو ندارد، ولی اعاده هر چند یک‌بار هم که باشد آسان‌تر است؛ چون الگو دارد، و چون اعاده برای خلق آسان‌تر است، در باره خدای تعالی چه اشکالی دارد؟

۲.۲ - معنای تفضیلی نداشتن کلمه اهون

بعضی می‌گویند؛ کلمه "اهون" در این‌جا از معنای تفضیلی در آمده و همان معنای "آسان" را می‌دهد، نه "آسان‌تر"؛ یعنی برانگیختن مخلوقات در قیامت برای خدا آسان است؛ نظیر «اللَّه اکبر» که در معنای «اللَّه کبیر» است.
عده‌ای بر آنند که آسان‌تر بودن معاد از آفرینش ابتدایی، از نظر مقایسه خود آن‌دو فعل با هم است، نه این‌که نسبت به خدا باشد، و این تفضیل بین یک فعل با فعل دیگر خدا هیچ مانعی ندارد، چنان‌که خود خدای متعال فرمود: «لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ اَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ، خلقت آسمان‌ها و زمین از خلقت مردم بزرگ‌تر است».
اگر کسی بگوید؛ چرا در جمله "ثُمَّ اِذا دَعاکُمْ..." اعاده خلق این‌قدر بزرگ شمرده شده، به‌طوری که گویی از قیام آسمان‌ها و زمین به امر خدا مهم‌تر است؟ اما همین اعاده در جمله "وَ هُوَ اَهْوَنُ عَلَیْهِ" آسان‌تر معرفی شده است؟ در جواب می‌گوییم: برانگیختن انسان‌ها در قیامت به خودی خود بزرگ است، اما با مقایسه نسبت به آفرینش ابتدایی آسان‌تر معرفی شده است.

۲.۳ - اصل رایج بین مردم

برخی نیز گفته‌اند؛ آسان‌تر بودن نسبت به اصول و موازین رایج بین مردم است، نه نسبت به واقع امر؛ این مردم‌اند که معتقدند تکرار شدن یک عمل هر چند یک‌بار باشد سبب می‌شود برای این‌که اعاده‌اش از بار اولش آسان‌تر باشد. پس گویا گفته شده، اعاده برای خدا کاری ندارد؛ چون از نظر اصول و موازین خود شما هم که باشد، بازگرداندن یک آفرینش ابتدایی برای خدایی که عالم را بدون الگو، و برای اولین بار آفریده، آسان‌تر است؛ این از نظر اصول و موازین خود شما است، و گرنه قدرت او نسبت به ایجاد ابتدایی و اعاده یک‌سان است.
البته به این اشکال از نگاه دقیق فلسفی نیز پاسخ داده شده است.
برخی گفته‌اند؛ آفرینش مانند تفضل است، که فاعلش در انجام و ترک آن مخیر است؛ یعنی می‌تواند چیزی را ایجاد کند، و می‌تواند ایجاد نکند، ولی بازگرداندن از قبیل واجب است، که به هیچ وجه نباید ترک شود؛ برای این‌که اعاده برای جزا و کیفر و پاداش است، و این بر خدای تعالی واجب است. بدین معنا که کارها انجامش به دست فاعل یا محال است، که محال قابلیت آن‌را ندارد که قدرت به آن متعلق شود و فاعل آن‌را بیاورد، و یا به دلیل وجود مانعی (مثل قبح) ممتنع است، که انجام این نیز برای حکیم مانند محال است، لکن محال عارضی است، نه محال عقلی، و یا تفضل است که فاعل می‌تواند آن‌را بیاورد و می‌تواند نیاورد، و یا واجب است که در این‌گونه کارها فاعل مجبور به آوردن آن است، و نمی‌تواند در انجام آن اخلال کند.
با توجه به این تقسیم، می‌گوییم دورترین افعال از محال بودن، فعل واجب است، چنان‌که نزدیک‌ترین آنها نسبت به تحقق، باز واجب است، و چون اعاده واجب است، پس دورترین افعال از امتناع است، و چون چنین است نزدیک‌ترین افعال است به تحقق، پس اعاده آسان‌ترین کارها است، و چون آسان‌ترین آنها است، در نتیجه از انشاء نیز آسان‌تر است.

۲.۴ - آسانی محض امور برای خدا

بعضی نیز معتقدند؛ از جمله "وَ هُوَ اَهْوَنُ عَلَیْهِ"، برمی‌آید که هر صفت کمالی که تک تک موجودات آسمان و زمین به آن متصف می‌شوند؛ مانند حیات، قدرت، علم، جود، و...، در حقیقت‌ اندکی است که بالاترین رتبه و عالی‌ترین حد آن در خدای متعال وجود دارد؛ زیرا هر موجودی هر قدر هم بزرگ باشد، بالاخره محدود و متناهی است. پس به قدر ظرفیت خود، آن صفت را فرا گرفته و نشان می‌دهد، ولی خدای تعالی نامحدود و نامتناهی است. چنان‌که خود فرمود: «وَ لِلَّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنی؛ برای خدا است اسماء حسنی».
توضیح این مطلب این‌گونه است که: هر صفتی از صفات کمال که در موجودی از موجودات زمین و آسمان ببینیم، باید بی‌درنگ منتقل به صفتی در مقابل آن شویم؛ چون صفت کمال او از خدا است، و مقابل آن از خود او است، مثلاً وقتی موجودی زنده می‌بینیم، ذهنمان می‌رود به این‌که او در ذات خود مرده است، و یا اگر قادر می‌بینیم، می‌فهمیم که او در ذاتش عاجز است، پس صفت کمالی که دارد محدود و مقید به حالی و وصفی است که در غیر آن حال، آن صفت را ندارد.
به عنوان مثال، علم در موجودات و مخلوقات، مطلق و نامحدود نیست، بلکه محدود و آمیخته با جهل است، جهل به غیر مسائل معلوم، و همچنین حیات، قدرت، ملک، عظمت و... همه مقید و محدودند. ولی خدای سبحان که افاضه کننده آن صفت کمال است، صفت مذکور در او محدود نیست، بلکه مطلق است، و آمیخته با ضدش نیست؛ یعنی خالص است، پس با علمش جهلی، و با حیاتش مرگی نیست؛ لذا خدای متعال از آنچه غیر او بدان متصف می‌شود، از صفات کمال (که آمیخته و محدود است) نامحدود و خالصش را دارد.
با توجه به آنچه بیان شد، باید گفت؛ اعاده‌ای که متصف به آسانی است (در وقتی که قیاس شود با ایجادی که نزد خلق است) نزد خدا آسان‌تر است؛ یعنی آسان محض است، و خالص از سختی و مشقت است. بر خلاف آسانیِ نزد خلق، که در عین آسانی خالی از دشواری نیست. پس دیگر لازم نیست که آفرینش برای خدا سخت‌تر از بازگرداندن باشد؛ برای این‌که مشقت و سختی مربوط به فعل است که فعل هم تابع قدرت فاعل است، هر چه قدرت کمتر باشد، مشقت فعل بیشتر، و هر چه قدرت بیشتر باشد، مشقت فعل کمتر خواهد بود، تا آن‌جا که قدرت، غیر متناهی شود که در آن‌صورت دیگر مشقتی تصور ندارد؛ و چون قدرت خدای تعالی غیر متناهی است، هیچ عملی برای او مشقت ندارد. چنان‌که مستفاد از جمله «اِنَّ اللَّهَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ»، همین است؛ چون وقتی خدا بر هر چیز قادر بود، و قدرتش به هر چیز تعلق گرفت، دیگر متناهی نخواهد بود.
بنابر این، نتیجه این شد که اعاده خدا آسان‌ترین اعاده، و آفرینش او آسان‌ترین آفرینش، و هر کمال دیگرش کامل‌ترین کمال است.


۱. روم/سوره۳۰، آیه۲۷.    
۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۶، ص۱۷۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۳. آلوسی، سید‌محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۳۷، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۷۲، مقدمه، بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۵. غافر/سوره۴۰، آیه۵۷.    
۶. روم/سوره۳۰، آیه۲۵.    
۷. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۴۷۶-۴۷۷، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۷۳.    
۹. فخررازی، محمد، مفاتیح الغیب، ج۲۵، ص۹۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۱۰. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‌۳، ص۴۷۷.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.    
۱۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۷۵.    
۱۳. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۶، ص۲۵۹-۲۶۳، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «شبهه آسانتر بودن اعاده خلق برای خدا»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۲/۱۵.    






جعبه ابزار