• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زندگی‌نامه یحیی بن زید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: زندگی‌نامه، زیدیه، علی بن حسین، یحیی بن زید، علویان.

پرسش: زندگی‌نامه یحیی بن زید را بیان کنید. آیا وی زیدی مذهب بود یا امامی؟ اگر امامی بود، آیا تلاشی برای تغییر مذهب علویان طبرستان انجام داد؟

پاسخ: یحیی بن زید بن علی بن حسین (علیه‌السّلام) نوه امام سجاد (علیه‌السّلام) بود. که بعد از زید بن علی بن حسین امام فرقه زیدیه شمرده می‌شود. نام مادرش ریطه دختر ابی‌هاشم عبدالله بن محمد حنفیه، بن علی بن ابی‌طالب‌ بود.



بر اساس گزارش‌های تاریخی، عبدالله،
[۶] بلعمی، تاریخ‌نامه ‌طبری، ج۴، ص۱۰۱۷، تحقیق، روشن، محمد، تهران، سروش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
عمر، محمد،
[۸] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۴۳۹، تحقیق، داغر، اسعد، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
عیسی، یحیی، داود، علی، احمد،
[۱۱] حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال‌، ص۳۷۴، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمدصادق، منشورات شریف رضی، بی‌جا، بی‌تا.
زینب و حسنه فرزندان یحیی بودند.


اگرچه مکتب زیدیه، بعدها ایشان را یکی از امامان خود معرفی کرده و می‌کند؛ اما برخی روایات و گزارش‌ها حاکی از آن است که یحیی بن زید به امامت دوازده امام اعتقاد داشت. در همین راستا متوکل بن‌ هارون از یحیی بن زید در مورد پدرش زید پرسید. یحیی گفت: پدرم امام نبود؛ اما از سادات کریم و زاهدان و مجاهدان در راه خدا بود. سپس گفت: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کسی که ادعای امامت کند را دروغ‌گو می‌دانست. پدرم عاقل‌تر از آن بود که چیزی را ادعا کند که در آن حقی نداشت. در ادامه یحیی گفت: من شما را به «الرضا من آل محمد» که عموی من جعفر بن محمد (علیه‌السّلام) است دعوت می‌کنم. متوکل از یحیی پرسید که آیا او صاحب الامر است؟ یحیی گفت بله؛ او فقیه‌ترین بنی‌هاشم است.
گزارش دیگر می‌گوید: یحیی از پدرش زید نام ائمه (علیه‌السّلام) را پرسید، و زید گفت: آن‌حضرات (علیه‌السّلام) دوازده نفرند که چهار نفر از آن‌حضرات (علیه‌السّلام)، امام علی (علیه‌السّلام)، امام حسن (علیه‌السّلام)، امام حسین (علیه‌السّلام)، و امام سجاد (علیه‌السّلام) هستند. آنها قبل از من بودند و هشت نفر بعد از من هستند و به نام آن‌حضرات (علیه‌السّلام) اشاره نمود.
با این وجود، برخی صاحب‌نظران متأخر دانش رجال‌، وی را پیرو امام صادق‌ (علیه‌السّلام) ندانسته و معتقدند وی در کارها و تصمیماتش به صورت مستقل عمل می‌کرد.


بعد از شهادت زید بن علی، مردم از اطراف یحیی پراکنده شدند و تنها ده نفر در کنارش ماندند. بر‌اساس برخی گزارش‌ها وی بعد از این اتفاق، نخست به کربلا و یا مدائن رفت. پس از آن‌جا به سمت خراسان و به نزد حریش بن عبدالرحمن رفت و در نزد وی ماند.
بعد از مدتی نصر بن سیار حاکم خراسان، حریش را تحت فشار قرار داد و شش‌صد تازیانه به وی زد تا مخفی‌گاه یحیی را اعلان نماید؛ اما حریش مخفی‌گاه یحیی را نشان نداد. در اثر این فشارها پسر حریش، قریش بن حریش جهت حفظ جان پدرش، مخفی‌گاه یحیی را به نصر نشان داد. به دنبال آن بود که یحیی اسیر شد؛ اما بعد از مدتی آزاد شده و به شهرهای سرخس، طوس، ابرشهر (نیشابور) و سپس به بیهق تبعید شد.


یحیی در ایام تبعیدش در ابرشهر با هفتاد نفر به جنگ عمرو بن زراره حاکم آنجا رفت و او را شکست داد. پس از پیروزی در این جنگ، یحیی به سمت هرات و جوزجان رفت. نصر بن سیار، سلم بن احوز را به جنگ یحیی فرستاد. در این جنگ غلامی به نام عیسی سنگی به پیشانی یحیی زد و وی را کشت. آنها سر یحیی را از تنش جدا و برای ولید بن یزید فرستادند، و پیکر یحیی را به دار آویختند.
بر اساس برخی گزارش‌ها پیکر یحیی به آتش کشیده شد و سپس کوبیده شد و در ظرف خرمایی گذاشته شد و سوار کشتی‌اش کردند تا در نهایت خاکسترش را در رودخانه فرات ریختند؛ اما گزارش دیگری می‌گوید: خالد بن ابراهیم، ابوداود بکری، حازم بن خریمه و عیسی بن ماهان پیکر یحیی را از دار پایین آوردند و به خاک سپردند.
در برخی گزارش‌های متأخر نقل شده است که ابومسلم پیکر وی را از بالای دار به پایین آورد و دفن کرد.
امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «خاندان ابوسفیان، حسین بن علی (علیه‌السّلام) را کشتند، خداوند حکومت را از آنان گرفت. هشام، زید بن علی (علیه‌السّلام) را کشت، خداوند حکومت او را نیز برانداخت. و ولید یحیی بن زید را کشت، خداوند ملک او را به خاطر کشتن فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نابود کرد.»
این روایت امام (علیه‌السّلام) به وسیله ابومسلم محقق شد، و او تمام افرادی که در شهادت یحیی نقش داشتند را از بین برد.


یحیی در روز جمعه ماه شعبان سال ۱۲۵ هجری و در سن هجده سالگی به شهادت رسید. در فاصله یک و نیم کیلومتری شهر سرپل (در شمال افغانستان بین بلخ و میمنه) مرقدی منتسب به یحیی وجود دارد که کتیبه‌ای به خط قدیم کوفی با این متن بر آن نگاشته شده بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم هذا قبر السید یحیی بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (رضوان‌الله‌علیه)، قتل بارغوی فی یوم الجمعه فی شهر شعبان المعظم سنه خمس و عشرین و مائة، قتله سلم بن احوز فی ولایت نصر بن سیار فی ایام الولید بن یزید لعنهم الله».
البته امروزه در مناطق دیگری مانند استان گلستان نیز مزاری به نام یحیی بن زید وجود دارد که دلیلی بر دفن ایشان در آن منطقه وجود ندارد.


۱. ابن کثیر دمشقی‌، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۵، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.    
۲. بغدادی، عبدالقاهر، ‌الفرق بین الفرق‌، ص۲۵، بیروت، دار الجیل - دار الافاق‌، ۱۴۰۸ق.‌    
۳. ابن عنبه حسنی، سید احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب‌، ص۲۴۰، شریف الرضی، چاپ دوم، ۱۳۸۰ق.    
۴. واقدی، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۵۰‌، محقق، عطا، محمد عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۵. ابن عنبه حسنی، سید احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب‌، ص۲۴۰، شریف الرضی، چاپ دوم، ۱۳۸۰ق.    
۶. بلعمی، تاریخ‌نامه ‌طبری، ج۴، ص۱۰۱۷، تحقیق، روشن، محمد، تهران، سروش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
۷. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۵۳، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.    
۸. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۴۳۹، تحقیق، داغر، اسعد، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
۹. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۵۱۳، محقق، احسان عباس، بیروت، دارالغرب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۱۰. مروزی ازوارقانی، سید عزالدین، الفخری فی انساب الطالبیین‌، ص۲۳۶، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‌، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۱۱. حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال‌، ص۳۷۴، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمدصادق، منشورات شریف رضی، بی‌جا، بی‌تا.
۱۲. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۳، ص۶۷، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.    
۱۳. زبیری، مصعب بن عبدالله‌، نسب قریش‌، ص۶۶، مصحح، لوی پرووانسال، اواریست، قاهره، دارالمعارف‌، چاپ چهارم، ۱۹۹۹م‌.    
۱۴. خزاز‌رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الائمة الاثنی عشر، ص۳۰۷-۳۰۸، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.    
۱۵. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الائمة الاثنی عشر، ‌ ص۳۰۴.    
۱۶. موسوی خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۵۴، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق.    
۱۷. ابو‌الفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، ص۱۴۶-۱۴۷، محقق، صقر، سید احمد، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.    
۱۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۲۲۸-۲۲۹، تحقیق، ابراهیم، محمد ابو الفضل، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.    
۱۹. طبری، محمد بن جریر، ج۷، ص۲۲۸-۲۲۹.    
۲۰. طبری، محمد بن جریر، تااریخ طبری، ج۷، ص۲۳۰.    
۲۱. ابو‌الفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، ص۱۵۰.    
۲۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۵۲-۵۳، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۲۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۲۳۰.    
۲۴. ابو‌الفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، ص۱۵۰.    
۲۵. جزائری، نعمت الله، ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار، ج۲، ص۴۰۵، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.    
۲۶. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۲۲۰، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.    
۲۷. ابو‌الفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، ص۱۵۰.    
۲۸. منهاج سراج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، ج۲، ص۳۸۷-۳۸۸، تحقیق، عبد‌الحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه یحیی بن زید»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۴/۱۲.    






جعبه ابزار