• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زندگی‌نامه حضرت یونس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ترک اولی، حضرت یونس، زندگی‌نامه، شکم ماهی، ذاالنون، صاحب الحوت.

پرسش: لطفاً خلاصه‌ای از زندگی حضرت یونس (علیه‌السّلام) را بیان کنید.

پاسخ: حضرت یونس (علیه‌السّلام) فرزند «متی» از نوادگان «بنیامین»،
[۲] سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۲، ص۲۴۷، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
و یکی از پیامبران مرسل و مبعوث در میان بنی‌اسرائیل بود: «وَ اِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلینَ». در مورد این‌که «متی» نام پدر یونس بود یا مادر وی، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد. برخی او را پدر یونس دانسته و نام مادرش را «تنخیس» می‌دانند. برخی هم می‌گویند «متی» مادر یونس بود و این پیامبر هم مانند حضرت عیسی (علیه‌السّلام) از طرف مادر شناخته شده است.
[۵] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۶، ص۲۹۸، تحقیق، حکمت‌، علی اصغر، تهران، امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.




یونس (علیه‌السّلام) به دلیل آن‌که از مخالفت و سرپیچی قومش عصبانی و خشمگین شد و آنها را ترک کرد و ... در شکم ماهی قرار گرفت، ملقب به «ذوالنون»، (نون به معنای ماهی است.) و «صاحب الحوت» ‌شد. لقب ذاالنون برگرفته از آیه ۸۷ سوره انبیاء است. آن‌جا که خدای متعال در وصف یونس می‌فرماید:

«وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی‌ فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین؛ و یادآور صاحب ماهی را هنگامی خشم‌ناک رفت و گمان کرد هرگز بر او تنگ نمی‌گیریم، و در تاریکی خدا را خواند و گفت: خدایی نیست مگر تو و تو منزهی و من از ستم‌کارانم.»

همچنین لقب صاحب الحوت برگرفته از آیه ۴۸ سوره قلم است: «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ».


بر اساس گزارش‌های تاریخی، یونس حدود ۷۸۰ یا حدود ۸۲۵ سال قبل از میلاد، در نینوا، شهری در نزدیکی موصل می‌زیست و در همان‌جا به پیامبری مبعوث شد. (نینوا شهری باستانی که در گذشته بسیار دور یکی از روستاهای موصل بود.و رود دجله بین نینوا و موصل واقع شده بود.) به تصریح قرآن کریم منطقه نینوا جمعیتی بیش از صد هزار نفر داشت: «وَ اَرْسَلْناهُ اِلی‌ مِائَةِ اَلْفٍ اَوْ یَزیدُون؛ و یونس را به سوی جمعیت یک‌صد هزار نفری یا کمی بیشتر فرستادیم.»
مورخان می‌گویند یونس (علیه‌السّلام) بعد از حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) بر مردم نینوا برانگیخته شد. برخی هم معتقدند که حضرت الیاس، یسع و یونس (علیه‌السّلام) در یک زمان می‌زیستند.
[۹] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۳، ص۴۱۶.

حضرت یونس (علیه‌السّلام) در سی سالگی به نینوا رفت و ۳۳ سال، (میبدی از عبدالله بن مسعود نقل می‌کند که حضرت یونس ۳۳ ساله بود که به پیامبری مبعوث شد و ۳۳ سال قومش را دعوت کرد، در این مدت جز دو مرد کسی دیگر به وی ایمان نیاورد.)
[۱۰] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۶، ص۲۹۹.
در میان قومش در سرزمین نینوا، به دعوت و تبلیغ مردم مشغول بود، اما هرچه کوشش کرد، سخنان و تعالیمش در دل امتش مؤثر نیفتاد، و تنها دو نفر به نام روبیل (عالم) و ملیخا (عابد) دعوت او را پذیرفتند و ایمان آوردند.
در این‌که رسالت یونس از چه زمانی آغاز شد، اختلاف نظر وجود دارد. ابن عباس می‌گوید: بعد از آن‌که از شکم ماهی بیرون آمد وحی بر او نازل شد و مبعوث به رسالت گشت، و دلیل این ادعا را پیاپی آمدن آیات «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ»، و «وَ اَرْسَلْناهُ اِلی‌ مِائَةِ اَلْفٍ اَوْ یَزِیدُونَ»، مطرح می‌کند.
[۱۵] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۶، ص۲۹۸.
[۱۶] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۸، ص۳۰۷.

بر اساس این نظریه، یونس یا مبعوث به سوی مردمی غیر از مردم نینوا شد، و یا به سوی همان مردم برای بار دوم مبعوث شده، با شریعت جدید و مردم هم به او ایمان آورده‌اند.


لجاجت و مخالفت مردم بت‌پرست با دعوت‌ طولانی باعث خستگی و مأیوس شدن از هدایت آنها شد؛ لذا یونس غضبناک و خشمگین از میان آنها بیرون رفت. وی با آن‌که مامور نبود از آنها اعراض کند و از آن‌جا هجرت نماید، و معمولاً پیامبران الهی در ماموریت خود خستگی ناپذیرند، اما وی چون تصوّر می‌کرد خداوند بر او تنگ نمی‌گیرد، منطقه ماموریت خویش را ترک نمود، و مرتکب ترک اولی شد؛ مانند برخی از انبیا که ترک اولی نمودند.
[۱۸] ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج‌۳، ص۵۷۲- ۵۷۳، تهران، برهان، ۱۳۹۸ق.

بنابر‌این، از نظر این‌که یونس (علیه‌السّلام) در‌باره قوم متمرد خود نفرین کرد و بدون کسب دستور از مقام کبریائی، از قوم خود اعراض نمود و هنگام اجرای عقوبت آنان را رها نمود و به سوی آنان باز نگشت، با این‌که تمرد نبود، ولی یونس پیامبر آن‌را در‌باره خود لغزش شناخت در مقام توبه و عذرخواهی برآمد، در صورتی که مقام پیامبران منزه از خطا و لغزش است: «...فَنادی‌ فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین».


در فضیلت و عظمت یونس (علیه‌السّلام) همین بس که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او را برادر خود خواند.
[۲۰] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۹، ص۱۶۳.
و بر اساس برخی روایات، امام صادق (علیه‌السّلام) در حق وی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل فرمود: سزاوار نیست هیچ‌کس مرا برتر از یونس بن متی بداند؛ یعنی شایسته نیست کسی مرا به جهت معراج در آسمان از یونس بن متی بالاتر بداند؛ چون خداوند عجایب صنع خود در آسمان را به من نشان داد، امّا عجایب قعر دریاها را به یونس (علیه‌السّلام) ارائه نمود و من خدا را در آسمان عبادت کردم، امّا یونس او را در شکم ماهی عبادت کرد.
البته این‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود سزاوار نیست هیچ‌کس مرا برتر از یونس بن متی بداند، منظور تعظیم یونس بود، تا همگان او را به بزرگی یاد کنند، نه این‌که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برتر از یونس نبود؛ چرا که حضرتشان خاتم پیامبران و سرآمد آنها بود.
آری یونس مردی متعبّد و خوش آواز بود؛ هنگامی که کتاب می‌خواند، پرندگان و چرندگان بیابان به صدای او گوش می‌دادند.
[۲۲] میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۶، ص۲۹۸.

یونس (علیه‌السّلام) با این همه فضل و کمالات، اما نسبت به پیامبران دیگر، حوصله و شکیبایی‌اش کمتر بود؛ از این‌رو خدای تعالی به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سفارش می‌کند، در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و مانند صاحب ماهی مباش: «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ».


یونس (علیه‌السّلام) نیز مانند دیگر سفیران الهی، پس از سال‌ها مجاهدت و تبلیغ در راه توحید و یکتاپرستی، و تحمل سختی‌های طاقت‌فرسا، سرانجام دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار یار و معبود خویش شتافت و در روستای «حلحول» بین بیت المقدس و شهر الخلیل (قبر ابراهیم الخلیل) به خاک سپرده شد.


۱. ابن خلدون، عبد‌الرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۷۹، تحقیق، خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.    
۲. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج۲، ص۲۴۷، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۹.    
۴. ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۳۶۰، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.    
۵. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۶، ص۲۹۸، تحقیق، حکمت‌، علی اصغر، تهران، امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۷.    
۷. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۷.    
۸. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۱۰، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۹. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۳، ص۴۱۶.
۱۰. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۶، ص۲۹۹.
۱۱. راوندی، سعید بن هبة‌الله، قصص الانبیاء، ص۲۵۱، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، مشهد، مرکز پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۱۲. مقریزی، تقی‌الدین‌، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع‌، ج۸، ص۳۰۷، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.    
۱۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۵.    
۱۴. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۷.    
۱۵. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۶، ص۲۹۸.
۱۶. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۸، ص۳۰۷.
۱۷. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۲۶، ص۳۵۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۱۸. ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج‌۳، ص۵۷۲- ۵۷۳، تهران، برهان، ۱۳۹۸ق.
۱۹. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «ترک اولی حضرت یونس».    
۲۰. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۹، ص۱۶۳.
۲۱. جزائری، نعمت الله، ترجمه قصص الانبیاء، ص۶۱۸، مترجم، عزیزی، یوسف، تهران،‌هاد، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.    
۲۲. میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۶، ص۲۹۸.
۲۳. قلم/سوره۶۸، آیه۴۸.    
۲۴. یاقوت حموی، شهاب‌الدین، معجم البلدان، ج۲، ص۲۹۰، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه حضرت یونس»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱۱/۲۵.    


رده‌های این صفحه : حضرت یونس | مباحث حدیثی | مباحث قرآنی




جعبه ابزار