رفتار درست با فرد وسواسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فرد وسواسی، رفتار درست، وسواس.
پرسش: رفتار درست با فرد وسواسی چهگونه است؟
پاسخ:
هر وسواسی ناهنجار نیست.
وسواس تا حدودی در همه هست. زمانی به تشخیص وسواس مرضی مبادرت میکنیم که وسواس یا رفتارهای وسواسی جنبه نامعقول، افراطی، اجباری و نامتناسب داشته باشد. انصراف از آنها مشکل باشد و درماندگی مشخصی را در فرد برانگیزد، وقت قابل ملاحظهای را به خود اختصاص دهد و بازده و کنشوری روزمره فرد را زیر تأثیر خود قرار دهد.
در وسواس مرضی و نابهنجار افکار و رفتارهای وسواسی «به رغم
اراده انسان» به هشیاری وی هجوم میآورد و سازمان روانی وی را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد.
با توجه به این مطالب اگر اطرافیان فرد وسواسی با این مباحث آشنا باشند، دیگر به ملامت او اقدام نمیکنند؛ چون میدانند که این افکار یا اعمال وسواسی بدون
اختیار فرد به او هجوم میآورند و خود فرد از این موضوع بسیار رنج میکشد. بیمار، خود به این اختلال هشیار است و آن را تحمیل شده و مرضی میپندارد و گاهی برای فرار از فشارهای درونی و روانی و تعارض، اقدام به «توجیهسازی»، «انکار» یا «دلیلتراشی» میکند؛
به عنوان مثال این کار را به
نظم و دقت خود و رعایت نظافت اسناد میدهد. اطرافیان باید آگاه باشند که ویژگیهایی مثل کمالطلبی افراطی،
نظم، انعطافناپذیری، رفتار خشک و رسمی فاقد مهارتهای اجتماعی، شوخطبعی، صمیمیت و توانایی
مصالحه و میل به
احتکار یا خساست و ... از تأثیر این
بیماری بر فرد رخ میدهد. پس نباید به خاطر این مسائل با بیمار کلنجار برویم یا احساس ناراحتی از نوع
تفکر بیمار داشته باشیم؛
چون این حالات ناخواسته به او تحمیل شدهاند.
اطرافیان لازم است این مطلب را بدانند که نوجوانان وسواسی به پنهان کردن رفتار وسواسی یا
اعمال بیاختیاری و وسواسی خود میپردازند و موارد نادری جهت درمان به مراکز درمانی مراجعه میکنند که این خود باعث تأخیر فرآیند درمان میشود.
پس اطرافیان میتوانند حسابشده و با اطمینانبخشی به فرد او را جهت درمان تشویق کنند.
برای درمان کمک اطرافیان ضروری است. نباید آنها با تشویق رفتارهای وسواسی یا اذیت او (مثل جابهجا کردن وسایل فرد وسواسی که به وسایل خود حساس است) بیماریش را تشدید کنند.
تحقیر و یا مسخره کردن آنها در نزد دیگران باعث میشود که آنها به خود نامطمئنتر شوند و بیماری را تشدید کنند.
بسیاری از بیماران وسواسی چون از نوع اختلال خود مطلع نیستند و راه درمان این مشکل را نمیشناسند، از روی اشتباه برای معالجه به مراکز عمومی رجوع میکنند اطرافیان لازم است او را کمک و تشویق کنند تا جهت درمان نزد
روانپزشک و روانشناس بالینی (هر دو با هم) بروند. دو سه سال اول خیلی راحتتر درمان صورت میگیرد.
برچسب (lable) نزنیم: در گفتوگوها به فرد وسواسی برچسب وسواسی نزنیم. این
عمل میتواند علاوه بر ناراحتی فرد از
قضاوت دیگران، باعث تشدید بیماری و
تلقین او گردد و فرد این مشکل را برای خودش بپذیرد و با خود بگوید که درمان من بسیار سخت است؛ اما اگر افراد در جهت مثبت او را تلقین کنند؛ مثلاً بگویند امروز نسبت به دیروز کمتر این عمل را انجام دادی و تشویق کنند، در او (افکار و اعمال او) اثر مثبت میگذارد.
یکی از مؤثرترین مؤلفهها در درمان، خواست خود فرد جهت درمان است. پس لازم است این خواست را تقویت کرد و به او کمک کرد تا تمرینهای خودیاریاش را (که از طرف روانشناس مطرح شده است) انجام دهد؛ مثلاً مراقب باشیم که او داروهایش (در صورت نیاز به دارو) را مصرف کند. همچنین در دیگر تمرینها به او کمک کرد؛ مثلاً به او کمک کنید و تشویقش نمایید تا هر روز یک مرتبه از کارهای تکراری
روز قبل را کم کند تا کمکم این کار را کنار بگذارد.
امروز نقش مؤثر کار در درمان پذیرفته شده است. کار، توجه بیمار را از گرفتاری و بیماریاش منصرف میکند. پرداختن به کار مورد
علاقه موجب توجه فرد به تواناییها و بخش مثبت وجودش میگردد و درعینحال، احساس عزت نفس، کفایت کارآمدی، هدفداری و توجه به آینده، دل کندن از افکار معطوف به گذشته و ترک خیالپردازیهای طولانی و مضر در او نقش میبندد.
اگر بیماری مخصوصاً کسی که وسواس فکری دارد، به کار، به خصوص کار دستهجمعی مشغول شود، از این افکار کمتر به ذهنش میآید. پس باید او را تشویق به کار دستهجمعی کرد و از انزوا و گوشهگیر شدن او جلوگیری کرد و پیوسته جنبههای مثبت شخصیت او را برجسته نمود تا آن عیب کمکم برطرف گردد.
بیماری وسواس میتواند علت زیستشناختی، هورمونی، عصبشناختی و یادگیری و وراثتی داشته باشد.
در برخی، مصرف دارو در کنار انجام تمرینهای خودیاری و
رواندرمانی نقش مؤثری دارد؛ اما در برخی وسواسها، فرد از بزرگترها این امر را یاد میگیرد. اگر به عواقب این مشکل اشاره شود، میتوان بزرگترها را از دید کوچکترها دور کرد و توجه دیگران را به جنبههای غیر بیمارگونه فرد منصرف کرد تا این اختلال به آنها منتقل نشود.
ما هم ممکن است بیمار شویم: بیماریهای روانی مثل بیماریهای جسمانی است؛ یعنی همانگونه که احتمال سرماخوردگی برای همه وجود دارد و راههای درمانی خاصی نیز بر آن هست، احتمال مبتلا شدن به بیماری روانی برای همه مطرح است و هیچکس نمیتواند تضمین کند که او هرگز به فلان بیماری روانی مبتلا نمیشود.
پس باید در برخوردها به گونهای برخورد کرد که
انتظار داریم با ما (در صورت ابتلا) برخورد شود.
در مسائل دینی و احکام در بحث
نماز درباره افراد کثیرالشک بحث شده است و توضیح داده شده که این افراد نباید به
شک خود اعتنا کنند و از تکرار اعمال دینی خود پرهیز کنند؛ مثلاً اگر شک دارد
نماز ظه ر را سه رکعت خوانده یا چهار رکعت باید بنا را بر چهار رکعت بگذارد و نمازش را تمام کند یا اگر شک دارد چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت، بنایش را بر چهار رکعت (یعنی آنچه که نماز با آن رکعت صحیح است) بگذارد و نمازش را تمام کند و این مطلب یعنی انجام این عمل، مورد
رضایت خداوند است. برخی افراد میگویند مثلاً مطمئن نشدم یا به دلم ننشست، باید دوباره بخوانم. این افراد باید بدانند که اعمال پذیرفتهشده و مقبول آن چیزی است که خداوند فرموده، نه آن چیزی که فرد دوست دارد. برای اطلاع بیشتر از شرایط کثیرالشک و موارد آن به
کتاب توضیح المسائل مرجع تقلید خود رجوع فرمایید و فرد وسواسی را با آداب شرعیاش آگاه سازید و نیز او میتواند با سؤال از دفتر مرجع تقلید خود نسبت به انجام اعمال خود آگاه شود.
کلاسهای سایکواجوکیش (Psychoeducution) و خانوادهدرمانی: در بیمارهای شدید وسواسی لازم است اعضای
خانواده با هم نزد روانشناس بالینی و خانواده درمانگر رجوع کنند تا با دورههای ویژه، مطالبی یاد بگیرند که به تسریع در درمان فرد وسواسی کمک کنند و رفتارهای صحیح و برخوردی مناسب را آموزش ببینند.
۱. دکتر علی قائمی امیری، وسواس، انتشارات امیری.
۲. دکتر لی بایر، ترجمه مسعود محمدی، غلبه بر وسواس، انتشارات رشد.
۳. دکتر شکوه نوابینژاد، رفتارهای بهنجار و نابهنجار، نشر انجمن اولیا و مربیان.
بنیآدم اعضای یکدیگرند ••• که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار ••• دگر عضوها را نماند قرار
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رفتار درست با فرد وسواسی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۱۶.