رجعت در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
'''کلید واژه:''
'رجعت ،
مهدی ،
ظهورپرسش: کدام آیات قرآن و یا احادیث و روایات در تشیع و تسنن به «
رجعت » استناد دارد؟
پاسخ: رجعت، از نمونه تجلیات عدل الهی است. چرا اولاً وعده نصرت الهی به انبیا و رسل و ائمه اطهارش (ع) تحقق مییابد و ثانیا مؤمنی که به واسطه شهادت از ادامه حیات و بندگی پروردگار عالم در دنیا محروم شده بر میگردد و پس از گذران عمر با مرگ طبیعی از دنیا میرود و مؤمنی که شرایط زمانی و مکانی برای شهادتش مهیا نبود تا به این فیض برسد (اگر خواست) رجعت یافته و به فیض شهادت نایل میگردد.
خداوند گروهی از مردگان را به همان صورتی که در گذشته بودند، به دنیا برمیگرداند، و گروهی را عزیز و گروهی دیگر را ذلیل میکند و اهل حق را بر اهل باطل نصرت داده، مظلومان را بر ظالمان و ستمگران غلبه میدهد، این واقعه هنگام
ظهور مهدی آل محمد، علیهمالسلام ، رخ خواهد داد.
رجعت «مصدر مرّه از مادة
رجوع است». در قرآن کریم و احادیث نیز واژهای متفاوتی برای این معنا وجود دارد، مانند:رجعت،
ایاب ،
کرّه ،
ردّ ،
حشر که مشهورترین آنها در این بحث، همان «رجعت» میباشد. چنانچه در
لسانالعرب آمده است
رجعت مصدر مرّه
و بیانگر «یکبار
بازگشت » است.
شیخ مفید (ره) در معنا و منظور «رجعت» مینویسد:«خداوند گروهی از اموات را به همان صورتی که در گذشته بودند، به دنیا بر میگرداند، و گروهی را عزیز و گروهی دیگر را ذلیل میکند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت داده، مظلومان را بر ظالمان و ستمگران غلبه میدهد، این واقعه هنگام ظهور
مهدی آل محمد، علیهم السلام ، رخ خواهد داد.»
به تصریح
قرآن کریم ، رجعت در اقوام گذشته نیز واقع شده است و آیاتی نیز (با واژه های متفاوت) تصریح به رجعت در آینده دارد. مستندات بیان دارد که به
تفسیر ائمه اطهار (ع) ، حدود ۷۰ آیه به مقوله رجعت تصریح و اشاره دارد که به دو آیه ذیل اشاره میگردد:
«وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ؛
و روزی که از هر امتی گروهی از کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، محشور کرده و سپس آنها نگه داشته می شوند».
بدیهی است که منظور آیه، روز محشر و قیامت نمیباشد. چرا که در
قیامت همگان
محشور میگردند و نه گروهی از مردم یا گروهی از مکذبین.
«إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ»
در حقیقت ما فرستادگان خود و کسانی را که گرویدهاند در زندگی دنیا و روزی که گواهان برپای می ایستند قطعا یاری میکنیم.
مردی به
امام صادق علیه السلام عرضه داشت: که اهل سنت گمان کردهاند که آیه «روزی که از هر امتی گروهی را محشور می کنیم» مربوط به قیامت است حضرت در پاسخ فرمود: آیا چنین است که خداوند روز قیامت از هر امتی تنها گروهی را محشور کرده و بقیه را رها میسازد؟ خیر، اینگونه نیست ولکن آیه در مورد رجعت است. امّا آیه قیامت آن است که میفرماید:«همه را محشور ساخته و از احدی چشم پوشی نمی کنیم.»
امام صادق علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند این آیه(نَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ) در مورد رجعت است، مگر نمیدانید که پیامبران بسیاری در این دنیا کشته شدند و نصرت خداوند به آنان نرسید؟ امامان کشته شدند و نصرت خداوند شامل حال آنها نشد، این آیه در رجعت محقّق خواهد شد.
و نیز فرمودند:
از ما نیست کسی که ایمان به رجعت ما نداشته باشد و نیز متعه ما را حلال نشمرد.
و نیز فرمودند: روزهای الهی سه تاست:روزی که
قائم آل محمد(ص) قیام خواهد کرد، روز رجعت و روز قیامت.
در دعا و زیاراتی که از
معصومین (ع) رسیده است، به مسئله «رجعت» تصریح شده است، چنان چه
دعای عهد برای مسئلت همین رجعت در زمان ظهور و حکومت آن حضرت میباشد:
«اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذی جَعَلْتَهُ عَلی عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنی مِنْ قَبْری مُؤْتَزِراً کَفَنی، شاهِراً سَیْفی، مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَالْبادی.»
پروردگارا اگر میان من واو موت که بر تمام بندگانت قضای حتمی قرار داده ای جدایی افکند پس مرا از قبر بر انگیز در حالی که کفنم را ازار خود کرده و شمشیرم زا از نیام بر کشیده و لبیک گویان دعوتش را که بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم الاجابه است اجابت کنم.
و یا در زیارات وارده، مانند
زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام می خوانیم:«إنّی بکم و بإیابکم من المؤمنین»
یعنی من از ایمان آورندگان به شما و بازگشتتان هستم.
در
احادیث و
روایات تصریح شده است که بر جنازه مطهر امام معصوم (ع)، جز
امام معصوم (ع) نماز نمیخواند و کسی او را جز معصوم (ع) تدفین نمینماید. و هم چنین تصریح شده آخرین کسی که از دنیا میرود، امام است و ابلیس در نهایت به دست رسول خدا (ص) کشته میشود و نیز تصریح شده که
امام حسین (ع) حکومت خواهند داشت...، و تحقق این امور، ضرورت رجعت را به اثبات میرساند.
رجعت، از نمونه تجلیات
عدل الهی است. چرا اولاً وعده نصرت الهی به انبیا و رسل و
ائمه اطهارش (ع) تحقق مییابد و ثانیا مؤمنی که به واسطه شهادت از ادامه حیات و بندگی پروردگار عالم در دنیا محروم شده بر میگردد و پس از گذران عمر با مرگ طبیعی از دنیا میرود و مؤمنی که شرایط زمانی و مکانی برای شهادتش مهیا نبود تا به این فیض برسد (اگر خواست) رجعت یافته و به فیض شهادت نایل میگردد.
اگر چه در میان اهل سنت، خلیفه دوم
عمر ، اولین کسی بود که بر «رجعت» اذعان کرد و گفت
رسول خدا (ص) نمرده، بلکه چون
عیسی (ع) به آسمان رفته و باز میگردد، اما قریب به اتفاق علمایشان (چون
طبری ) به رجعت اعتقادی ندارند و برخی نیز چون «
ابن کثیر » به صورت گذرا به آن اذعان کردهاند.
اعتقاد به رجعت از اصول دین نیست و معتقد نبودن به آن هم موجب کفر و خروج از دین نیست، بلکه از اصول مذهب
امامیه است، به طوری که اعتقاد به آن ضروری است. هرچند که باور داشتن به جزئیات مسائلی که در رجعت اتفاق میافتد، لازم و ضروری نیست. به هر حال اعتقاد به رجعت، همسنگ اعتقاد به صراط و میزان است.
مرحوم «
شبّر » در این باره میگوید: اصل رجعت حق است و شبههای در آن نیست و اعتقاد نداشتن به آن موجب خروج از جرگة مؤمنان و شیعیان میشود. چرا که رجعت از امور ضروری مذهب شیعه بوده و روایاتی که در مورد صراط و میزان و غیر آن دو به دست ما رسیده است، از جهت تعداد و نیز صحت مدارک و وضوح دلالت، افزونتر از روایات رجعت نیست. آنگاه ایشان ادامه میدهند که ایمان به رجعت به طور کلی واجب و لازم است.
در زیارت امام حسین(ع)، میخوانیم: من المؤمنین برجعتکم.
من به بازگشت شما اهل بیت(ع)، ایمان و اعتقاد دارم.
در روایتی که قبلاً بیان شد، امام صادق(ع) میفرمایند: هر کس به هفت چیز معتقد باشد، مؤمن است و از میان هفت چیز ایمان به رجعت را بیان فرمود.
در سخنان بسیاری از اندیشمندان کلامی، رجعت به عنوان یک امر اعتقادی مطرح شده به طوری که اعتقاد به آن را ضروری شمردهاند، مرحوم شبّر دراینباره میفرماید: «پس اعتقاد به اصل رجعت به طور اجمالی واجب است... هر چند که تفاصیل آن موکول به ائمة اهل البیت(ع) میشود».
بنابراین در تمامی روایات یاد شده و روایات متعدد دیگر، رجعت به عنوان یک مسئلة
اعتقادی مطرح شده است.
شاهد دیگر آنکه پیوسته علمای کلام، موضوع رجعت را در کنار سایر مباحث اعتقادی بحث کردهاند. نکتة دیگر آنکه صرف تحقّق رجعت در آینده موجب قضیة تاریخی بودن آن نمیشود زیرا اگر چنین باشد، معاد هم که در آینده محقق میشود، صرفاً یک قضیة تاریخی خواهد بود.
مساله رجعت با مساله ظهور در یک جهت اشتراک دارند و آن اینکه هر دو در آخرالزمان و قبل از قیامت اتفاق میافتند، امّا فرقشان این است که خداوند برای برچیدن ریشههای ظلم و ستم و ایجاد عدالت در روی زمین، ولیّ خویش را پس از غیبتی طولانی، آشکار میسازد. ولی رجعت آن است که در هنگام ظهور، برای یاری حضرتش و نیز استمرار حاکمیت حق بعد از برقراری عدالت، خداوند گروهی از مؤمنان را که از دنیا رفتهاند، به دنیا باز میگرداند.
رجعت یکی از وقایع مهمی است که در زمان ظهور، نه قبل و نه بعد آن، واقع شده که برخی پیامبران الهی و ائمة اطهار(ع) و
مؤمنان صالح به دنیا برمیگردند تا شاهد اعتلای کلمة اسلام در روی زمین باشند. امّا نباید چنین تصور کرد که رجعت همان ظهور است، رجعت یعنی بازگشت عدهای از مؤمنان و کفّار، ولی ظهور به معنای آشکار شدن و قیام دوازدهمین ذخیرة الهی پس از غیبت طولانی است.
یکی از
مستشرقان به نام «
دویت نلسون » در کتاب
عقیدة الشیعه از ظهور امام زمان(ع) به رجعت تعبیر میکند، که این خلاف معنای رجعت در اصطلاح کلام شیعه است.
بدیهی است که زمان دقیق رجعت را با ذکر سال و ماه و روز همانند زمان ظهور و معاد نمیتوان معلوم کرد، امّا به طور کلی میتوان گفت که رجعت در عصر ظهور حضرت مهدی(ع) رخ خواهد داد. چنانکه در برخی از کلمات علما از زمان رجعت به «بعد ظهوره» تعبیر شده است، یعنی بعد از ظهور ولیعصر(ع) رجعت اتفاق خواهد افتاد؛ و نیز در دو روایت به این مطلب تصریح شده است. از جابر جعفی نقل شده که گفت از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: به خدا سوگند که او مردی از اهل بیت ما را پس از سیصد و نه سال از وفاتش قدرت میدهد. جابر گفت: پرسیدم این واقعه چه زمانی خواهد بود؟ فرمودند: بعد از رحلت قائم (ع) پرسیدم قائم تا هنگام مرگش چند سال در جهان حکومت میکند؟ فرمود: نوزده سال از هنگام قیامش تا وقت مرگش به طول میانجامد. پرسیدم: آیا بعد از او جهان دچار آشوب میشود؟ فرمودند: بله مدت پنجاه سال و اضافه کردند و بعد از آن منصور (امام حسین(ع)) به دنیا برمیگردد تا انتقام خون خود و یارانش را بگیرد. تا اینکه سفاح قیام کند، که همان امیرالمؤمنین علی(ع) است.
روشن است که منظور از«
بعد از ظهور » این نیست که وقتی ظهور تمام شد، رجعت اتفاق میافتد، بلکه مقصود آن است که اندکی پس از ظهور حضرت؛ و نیز در برخی روایات داریم که وقتی حضرت ظهور میکند، به بعضی از مؤمنان در قبر خطاب میشود که: حضرت ظهور کرده، اگر مایلید میتوانید امروز حضرتش را یاری دهید.
البته بعضی از ائمه(ع) ممکن است رجعتشان مدتی بعد از ظهور باشد.
خلاصة سخن آنکه رجعت یکی از وقایع همزمان با ظهور است و نباید آنها را دو نام برای یک واقعیت پنداشت.
سایت:ایکس -شبهه