راهکارهای رفع اضطراب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اضطراب، استرس.
پرسش: راهکارهای اساسی برای رفع اضطراب و استرس کداماند، توضیح دهید؟
پاسخ:
قبل از بیان راهکارهای اساسی، تذکر دو نکته را لازم و ضروری میدانیم:
اضطراب و استرس با هم تفاوت دارند. استرس واژهای انگلیسی است که در زبان فارسی به معنای فشار آمده است. امروزه این واژه دربرگیرنده کلیه فشارهای روانی ـ اجتماعی است.
انواع موقعیتهایی که باعث
استرس میشوند، عبارتاند از: ناکامیها، محرومیتها، تضادها و همه ناراحتیهایی که امکان دارد، هم از منابع درونی و هم از منابع بیرونی ناشی شوند.
اما اضطراب یک نوع پریشانی و درعینحال روانی ـ بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیرهروزی در فرد آدمی به وجود میآید.
روانشناسان، اضطراب را به دو گروه تقسیم کردهاند:
اضطراب متعادل یا نرمال آن است که شدت واکنش با مقدار خطر متناسب باشد و این خود، مفید است؛ زیرا که شخص را وادار میسازد با
موفقیت، خطرات را از خود دفع کند. بنابراین مقدار متعادل اضطراب برای
رشد و تکامل
شخصیت لازم است.
این نوع اضطراب درجات گوناگونی دارد و ممکن است با فراوانیهای متفاوتی جلوهگر شود و شامل
احساسات و رفتاری است که از کارآیی
عمل فرد کاسته یا جلوگیری میکند. در اضطراب شدید و مزمن، شخص در یک حالت فشار و تنیدگی ناشی از تعارضات درونی قرار میگیرد که با به کار گرفتن انواع مکانیزمهای دفاعی هم، قادر به تخفیف آن نیست. اینگونه احساسات، مداوم است و فرد احساس شدیدی از ناکام شدن خود دارد، بدون آنکه بداند از چه میترسد. چنین ترسی ممکن است از چند دقیقه تا چند ماه طول بکشد.
ما در این نوشتار، در پی راه کارهای درمانی اضطراب دسته دوم هستیم؛ چراکه وجود اضطراب دسته اول برای انسانها مفید است.
«احساس تنهایی»، «احساس نداشتن پناهگاه»، «احساس پوچی و بیهدف بودن زندگی»، «تصویر جانکاهی از دوران
پیری»، «تصویر وحشتناکی از چهره مرگ داشتن»، «داشتن احساس ناخوشآیند و عدم اشباع کامل»، «
بدبینی آزاردهنده»، «
ترس از آینده»، «احساس
گناه و شرمساری»، «روی آوردن به زندگی تجملی»
و ... .
روانشناسان برای کنترل و
درمان اضطراب راهکارهای متعددی را بیان کردهاند. در ذیل به تعدادی از شیوههای تخصصی و غیر تخصصی آن اشاره میکنیم:
عمدهترین شیوه درمان، رواندرمانی است. رواندرمانی یا پسیکوتراپی، خود، از شیوههای مهم درمان اضطراب است که البته باید زیر نظر مشاور بالینی متخصص صورت گیرد. روش آن بهکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روانشناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است.
حال به برخی شیوههای درمان اضطراب میپردازیم.
این روشی است که «راجرز» و پیروان او برای درمان مراجع
عمل کردهاند. در این روش، روانشناس به مراجع نمیگوید که او چه باید بکند؛ بلکه از خود او میپرسد که به نظر شما چه باید کرد تا به
آرامش رسید و در نتیجه روانشناس و مراجع به یک جمعبندی میرسند و مراجع در واقع با
هدایت روانشناس، و با خواست و کمک خودش، راه نجات را مییابد و سعی دارد آن را مورد عمل قرار دهد.
در این شیوه، چند بیمار روانی در کنار هم هستند. مشکلات آنها مشابه است. آنها با راهنمایی و جهتدهی روانشناس با هم صحبت میکنند و در سایه آن درمییابند که همه، دردی شبیه به هم دارند و این دید، خود، مایه
سکون و آرامششان میشود.
در این موارد پزشک و بهتر بگوییم
روانپزشک است که در درمان دخالت کرده و از طرق مختلفی از جمله دادن داروها به درمان میپردازند. البته در این زمینه فقط پزشک متخصص است که میتواند نظر بدهد. طبیعی است که در این راه از اظهار نظر افراد غیر آگاه باید پرهیز کرد و به سوی هر دارویی نباید دست دراز کرد.
در آن، فرد را در آرامشی قرار میدهند و از او میخواهند که در آرامش کامل عضلانی و در استراحت مطلق باشد. آنگاه صحنههای اضطرابآور را در نظر خود مجسم کند و بهآسانی و در سایه القاآت، بر خود تسلط یابد و اضطراب خود را تحت کنترل درآورد.
مذهب اگر دارای ریشه الهی و فطری باشد، در درمان افراد مؤثر است و راه و روشی مهم و چارهساز به حساب میآید و روانکاوان بزرگی چون «یونگ» آن را مورد توجه قرار دادهاند. در
اسلام نیز به این امر توصیه شده و
آیه شریفه
قرآن که میفرماید: «
اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »
اشارهای به همین امر است. تقویت معنویت در افراد، زمینه را برای از میان بردن اضطراب از جهاتی متعدد فراهم میآورد و هم استفاده از روش
توبه در اسلام، خود میتواند از میان بردارنده اضطراب و لااقل کاهش دهنده آن باشد.
این روش به واقع نوعی القا به خود است در عرصه
قدرت، و به تبع آن خود را قدرتمند کردن. به خود القا کند: من میتوانم چنین و چنان کنم، من میتوانم مدیر خود باشم. من میتوانم بر مشکل غلبه کنم و... فرد در ضمن این القاآت، آهنگ سخن و
کلام خود را قاطع میکند و در واقع به نوعی امردهی به خود بپردازد.
گاهی فردی از موشی میترسد، علت شاید آن باشد که مثلاً پدر یا مادرش موشی را در خانه دیده و فریاد کشیدهاند. کودک از آن ترسیده و از آن بابت در اضطراب است که نکند موش مجدداً حضور یابد. کودک به آن
فریاد و آن دیدار، شرطیشده است. حال باید عکس آن، مورد عمل قرار گیرد. این بار که موشی را ببینند، بخندند و ابراز شادی و اعلام سلطه کنند و در نتیجه آموخته قبلی کودک را خنثی نمایند.
طفل از وارد شدن در صحنهای وحشت دارد و مضطرب است. در این حال میتوان فردی را نشان داد که در حال پیشروی به سوی همان صحنه است و با جرئت، به سوی آن گام برمیدارد. این دیدار اگر چند بار تکرار شود، زمینهساز جرئت او خواهد شد.
نام دیگر این روش «خود آموخته» که در چهار مرحله صورت میگیرد:
ـ تبیین اینکه اضطراب او ناشی از چیزهای ناراحتکنندهای است که خود او آنها را بد میداند.
ـ شناسایی و بیان خاص بیمار از احوال اضطرابآمیز.
ـ متقاعد کردن او که اضطرابش غیر منطقی است.
ـ قرار دادن الگو و تقویت بیانات سازنده او.
سبک خاصی از
زندگی فشارزا که در آن گرفتاریم به ایجاد و تداوم اضطراب کمک میکند. آموزش شیوههای مقابله با فشارهای زندگی برای رفع اضطراب مفید خواهد بود؛ به عنوان مثال، اگر کفّه انتظارات سنگینتر از منابع و تواناییهای ما باشد فشار روانی ایجاد خواهد کرد و همین امر تا وقتی که ما در جهت تقویت منابع و تواناییهای خود یا کاهش انتظاراتی که از ما دارند و یا هر دو عمل کنیم، ادامه خواهد داشت. فشار روانی، با زمانی که کفّه انتظارات سنگینتر از منابع باشد، حفظ خواهد شد.
البته روشهای فراوان دیگری نیز وجود دارد که از آنها صرف نظر میکنیم
و فقط در پایان به ذکر پارهای اصول اشاره میکنیم:
۱. تقویت مذهب؛
۲.
عادت به
دعا؛
۳.
خواب و استراحت کافی؛
۴. پرهیز از عوامل فشار؛
۵. اصلاح محیط.
۱. مسئلة ترس و اضطراب کودکان، علی قائمی، ج۱، تهران، انتشارات امیری، ۱۳۷۶ ش.
۲. مشکلات نوجوانی و جوانی، ابوالقاسم اکبری، ج۱، تهران، نشر ساوالان، ۱۳۸۱ ش.
۳. مشکلات تربیتی را چگونه حل کنیم، محمدرضا شرفی، چ ۲، تهران: انتشارات تزکیه، ۱۳۷۶ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «راهکارهای رفع اضطراب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۲۴.