دوستی دختر و پسر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه:
دوستی دختر و پسر،
نامحرم،
نیاز جنسیپرسش: آیا دوستی دختر و پسر اشکال دارد؟
پاسخ: رابطه و دوستی پسر و دختری که نامحرم هستند، به گونهای که امروز در جامعه ما وجود دارد و مرزها و
احکام شرعی مراعات نمیشود،
حرام و دارای اشکالات متعدد است. چرا که این نوع دوستیها، مانند دوستی دو دختر، یا دو پسر با هم نمیباشد. آنچه در این دوستیها مبادله میشود، غیر از دوستیهای با همجنس خواهد بود.
در آغاز نوجوانی به علت بیداری
غرایز و شدت حالات هیجانی، گرایش دختران و پسران به دوستی با جنس مخالف، بیشتر میشود. داشتن دوست،
اعتماد به خود را تأیید و تقویت میکند. نیازهای عاطفی و احساسی را تا حدی تأمین مینماید؛ در صورتی که پیوند دوستی گسسته شود، شخص نسبت به ارزشهای وجودی خود دچار
شک و
تردید میشود.
بعضی از
نوجوانان و
جوانان، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و موفقیت برای خود محسوب میکنند. در شرایطی که توانایی تشکیل
خانواده از طریق
ازدواج را ندارند، عدهای از آنان، نیازهای جنسی و عاطفی خود را از طریق دوستیهای
افراطی برطرف مینمایند.
متقابلاً برخی دختران، ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی میکنند، متأسفانه اکثر قریب به اتفاق این دختران، تصور میکنند که این دوستیها به ازدواج منتهی میشوند.
اصولاً تحول عاطفی دختران، متفاوت از پسران است. دختران در این دوستیها معمولاً به دنبال
عشق آرمانی و
رمانتیک هستند. آنها این عشق را آسمانی و پاک میدانند.
خیانت در آن را
گناهی بخشش ناپذیر میشمارند.
پسران نسبت به جنبه غریزی تخیلات خود، غافل باقی نمیمانند. پسر جوان در جست و جوی لذتهای جنسی خود، با وعدههای فریبنده و دروغین، دختر جوان را
تسلیم خواستههای خود میکند. پس از مدتی روابط نامشروع و در پی آن، تسلیم نشدن پسر برای ازدواج، دختر جوان، دچار آسیب
روانی میشود و احساس
افسردگی، پوچی و بیارزشی میکند.
متأسفانه در فرهنگ ما، آسیبهای اجتماعی، تربیتی و روانی چنین دوستیهایی بیشتر متوجه دختران است. پسران بدون هیچ گونه محدودیتی، تجربههای متنوع این دوستیها را پشت سر میگذارند. اما دختر، اگر یک نمونه، چنین دوستی با جنس مخالف را تجربه کند، تا پایان عمر، شأن و
حرمت خویش را از دیدگاه خانواده و جامعه از دست میدهد. برچسب ناشایست بودن را با خود حمل میکند.
آثار سوء این تجربهِ منفی پس از ازدواج هم، به نوعی در زندگی فرد نمایان میشود:
۱) دوستیهای خیابانی، عاری از شکوفایی محبت و عشق واقعی است. بیشتر، یک پیوند غریزی است.
۲) این دوستیها اگر هم به ازدواج منتهی شود، پشتوانه عشق و
محبت ندارد.
۳) چنین ازدواجی چندان دوامی پیدا نمیکند؛ زیرا پسر و دختر جوان، بیشتر، شریک لذتهای جنسی یکدیگر بودهاند. زندگی واقعی پس از ازدواج، امری فراتر از
ارضای غرایز جنسی است.
۴) در تجربه این دوستیها، فرصتی برای
انتخاب و شناخت صحیح یکدیگر به وجود نمیآید، زیرا در اوج هیجانات ناشی از غرایز جنسی، افراد نمیتوانند عاقلانه و آگاهانه یکدیگر را بشناسند و انتخاب کنند. اگر هم اجباراً ازدواجی صورت گیرد، پس از مدتی کوتاه، به جدایی و
طلاق منتهی میشود.
به طور کلی دوستی دختر و پسر آسیب های فراوانی دارد از جمله؛
معمولا
ادعا می شود این گونه روابط و دوستی ها به انگیزه ازدواج شکل می گیرد، ولی با کمی دقت فهمیده می شود، روح حاکم بر این دوستیها عشق ورزی کور است، نه خردورزی. این نوع انتخاب که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می گیرد، به دلیل عدم شناخت عمیق و واقع بینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
دختر و پسر نسبت به هم پس از ازدواج، اعتماد نداشته و احتمال وجود رابطهای دیگر را میدهند.
به علت تمرکز و توجه صرف، به دیدارها و ملاقات حضوری و تلفنی، مانع بزرگی برای رشد و ترقی علمی ایجاد میشود.
این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنن و سرگرمی شکل میگیرد. در خلال آن از خود باوری و زود باوری دختران سوء استفاده میشود. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند.
در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، به علت مقاومت خانواده و جامعه در برابر این مسئله، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگون از جمله؛
اضطراب و تشویش همراه است. وجود افکار دیگری چون
احساس گناه و نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر، صورت میگیرد، یک
تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
دخترانی که در پی این روابط هستند، معمولا به
جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست میدهند. البته این گونه روابط ناسالم، حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد میکند.
پایگاه شهر سوال