دلایل سکوت حضرت علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام علی،
حضرت فاطمه،
سکوت،
شجاعت،
عمر.
پرسش: مولویهای سنی میگویند که حضرت علی (علیهالسلام)
فاتح خیبر بود، چگونه ممکن است
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را بزنند و او هیچ واکنشی نشان ندهد؟! این دلیل شما با
عقل جور در نمیآید؟؛ برای جواب تفصیلی و از منابع آنها دال بر اذیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چه مدرک و سندی در دست است؟
کسی در
شجاعت و
دلیری حضرت علی (علیهالسلام)
شک نکرده است؛ در مورد وقایع حمله به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) قدر متیقن و حداقل مورد قبول مورخان اهلسنت، هجوم به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و «
تهدید» به آتشزدن خانه آن حضرت است. قضیه تهدید را اکثر
مورخان اهلسنت هم نقل و هم تلقی به قبول کردهاند (البته توجیه اقدام خلیفه) اما اقدامات بعد از آن (آتش زدن درِ خانه و کتک زدن حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و...) را هرچند در بعضی از
منابع تاریخی اهلسنت آمده است، ولی مضمون آن توسط خود اهلسنت تلقی به قبول نشده است! (ما در ادامه مستندات هر دو قضیه را خواهیم آورد.)
حال که هر دو طرف سؤال (هم شجاعت علی و هم حداقل حمله و تهدیدِ خانه زهرا (سلاماللهعلیها) مورد قبول
اهلسنت است، ما این سؤال را با مولویهای اهلسنت مطرح میکنیم: مطابق نقل و قبول مورخین به
خانه علی (علیهالسلام) حمله شد و حتی تهدید کردند که خانهاش را آتش خواهند زد، پس چرا هیچیک از مورخان، روایتی از دفاع عملی علی از مورد هجوم واقع شدن خانهاش نقل نکردهاند؟ آیا علی شجاعتش را از دست داده بود؟ و یا از اساس این قضیه را منکر شویم؟ برای رسیدن به پاسخ به بررسی منابع میپردازیم:
دلایل سکوت علی را با توجه به سخنان پیامبر و خود او میتوان به ترتیب زیر دانست:
توصیه پیامبر به امام علی در وقایع پیشرو::
«رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): یا عَلِی، انَّک لاقٍ بَعدی کذا وکذا. فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، انَّ السَّیفَ لَذو شَفرَتَینِ، و ما انَا بِالفَشِلِ و لَا الذَّلیلِ.
قالَ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): فَاصبِر یا عَلِی. قالَ عَلِی (علیهالسّلام): اصبِرُ یا رَسولَ اللّهِ؛
پیامبر خدا فرمود: «ای علی! تو پس از من، چنین و چنان خواهی دید».
علی (علیهالسّلام) گفت: ای پیامبر خدا!
شمشیر، دو لبه دارد و من، نه
[
از کشته شدن
]
باک دارم و نه ذلّت پذیرم.
فرمود: «ای علی! صبر کن».
علی (علیهالسّلام) گفت: ای پیامبر خدا! صبر خواهم کرد.»
علی (عليهالسلام) توانایی کافی برای دفاع از خود و احقاق حقش (خلافت) را نداشت؛ یعنی یاران همراه او بهشدت در اقلیت بودند و هرگونه اقدام عملی سبب از بین رفتن خود علی و همان عده معدود میشد.
«الامام علی (علیهالسّلام): اما وَ اللّهِ لَقَد تَقَمَّصَها فُلانٌ و انَّهُ لَیعلَمُ انَّ مَحَلّی مِنها مَحَلُّ القُطبِ مِنَ الرَّحی؛ ینحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ، و لا یرقی الَی الطَّیرُ، فَسَدَلتُ دونَها ثَوبا، و طَوَیتُ عَنها کشحا، و طَفِقتُ ارتَئی بَینَ ان اصولَ بِیدٍ جَذّاءَ، او اصبِرَ عَلی طَخیةٍ عَمیاءَ، یهرَمُ فیها الکبیرُ، و یشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، و یکدَحُ فیها مُؤمِنٌ حَتّی یلقی رَبَّهُ! فَرَاَیتُ انَّ الصَّبرَ عَلیهاتا احجی، فَصَبَرتُ، و فِی العَینِ قَذیً، و فِی الحَلقِ شَجاً؛ اری تُراثی نَهبا...فَصَبَرتُ عَلی طولِ المُدَّةِ، و شِدَّةِ المِحنَةِ؛
امام علی (علیهالسّلام): به خدا سوگند، فلانی آن را به تن کرد و او میدانست که جایگاه من به
خلافت، چون محور آسیاب است. سیل
[
دانش
]
از من سرازیر میشود و پرندهای به بلندای من نمیرسد. لباس خلافت را رها کردم و پهلو را از آن تهی ساختم.
با خود میاندیشم که آیا با دستی تهی یورش بَرَم یا بر ظلمت کوری مردم،
صبر کنم؛ صبری که بزرگتران را فرسوده و کوچکتران را پیر میکند و
مؤمن در آن، رنج میکشد تا به ملاقات پروردگارش رسد.
اندیشیدم که صبر کردن بر آن، خردمندانهتر است. بنابراین، در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، صبر کردم و میراث خود را از دست رفته میدیدم...در همه این مدّت طولانی، با همه رنج، صبر کردم.»
«عن الامام علی (علیهالسّلام) فیما قالَهُ بَعدَ اخذِ البَیعَةِ عَلی مَن حَضَرَهُ لَمّا نَزَلَ بِذی قارٍ: قَد جَرَت امورٌ صَبَرنا فیها، و فی اعینِنَا القَذی؛ تَسلیما لِاَمرِ اللّهِ تَعالی فیمَا امتَحَنَنا بِهِ؛ رَجاءَ الثَّوابِ عَلی ذلِک، و کانَ الصَّبرُ عَلَیها امثَلَ مِن ان یتَفَرَّقَ المُسلِمونَ، و تُسفَک دِماؤُهُم؛
امام علی (علیهالسّلام) در هنگام فرود آمدن در
ذوقار، پس از
بیعت گرفتن و در جمع حاضران: حوادثی پیش آمد که به خاطر تسلیم بودن به فرمان الهی در آنچه ما را بدان امتحان میکرد و به امید ثواب
خداوندی، در آنها شکیبایی کردیم، حال آن که چون خاری در چشممان بود و صبوری بر این امور، از این که
مسلمانان پراکنده شوند و خونشان ریخته شود، مناسبتر بود.
همچنین علی (علیهالسلام) در اینباره در یکی از خطبههای
نهجالبلاغه میفرماید:
«الامام علی (علیهالسّلام): فَنَظَرتُ فَاِذا لَیسَ لی مُعینٌ الّا اهلَ بَیتی، فَضَنِنتُ بِهِم عَنِ المَوتِ، و اغضَیتُ عَلَی القَذی، و شَرِبتُ عَلَی الشَّجا، و صَبَرتُ عَلی أخذِ الکظَمِ، و عَلی امَرَّ مِن طَعمِ العَلقَ؛
امام علی (علیهالسّلام): نگریستم و دریافتم دیدم که جز اهلبیتم یاوری ندارم. دریغم آمد که آنان بمیرند. خار در چشم، پلک بر هم گذاشتم و استخوان در گلو، نوشیدم. جان به لب، شکیبایی ورزیدم و بر تلخی شرنگ حنظله، صبر کردم.»
در جای دیگری کسی از امام علی (علیهالسلام) پرسید: به نظر شما اگر
پیامبر فرزند پسری داشت که بالغ و رشید بود، آیا
عرب حکومت را به او میسپرد؟ امام پاسخ داد: «اگر جز آنچه کردم انجام میداد، او را میکشتند.»
در شرایطی که جامعه نوپای اسلام با خطر
ارتداد بعضی از قبایل و ظهور
مدعیان دروغین نبوت و همچنین خطر حمله احتمالی رومیان مواجه بود، هرگونه اقدام عملی بر ضد حکومت مصلحت نبود و چنین عملی دقیقاً در راستای خواسته دشمنانی چون
ابوسفیان بود که او را به
قیام علیه حکومت تحریک میکرد.
علی (علیهالسلام) در اینباره میفرماید: «به خدا
سوگند اگر
ترس از ایجاد
تفرقه در میان مسلمانان و بازگشت
کفر و نابودی اسلام نبود، با آنان بهگونهای دیگر رفتار میکردم.»
نکته دیگر، اینکه علمای
علم اخلاق،
شجاعت را اینگونه تعریف کردهاند: «اطاعت قوه غضبیه از قوه عاقله؛
یعنی نترسد، از آنچه باید ترسید و احتیاط کند، از آنچه باید احتیاط کند.»
آنان همچنین برای شجاعت حد افراطی به نام «
تهور» (بیباکی) تعریف کردهاند: «دوری نکردن از آنچه باید از آن بپرهیزد و انداختن خود به مهالکی که عقلاً و شرعاً ممنوع میباشد.»
از طرف دیگر حضرت علی (علیهالسلام) در
خطبه شقشقیه میفرماید: «فرأیت أن الصبر علی هاتا أحجی؛
دیدم صبر کردن به
عقل و
خرد نزدیکتر است.»
با اندکی
تفکر روشن میشود: همین سکوت و
صبر تلخ علی، در برابر اهانت به خود و همسرش و حتی مصالحه کردن با حکومت دقیقاً عین شجاعت بوده و علی شجاعانه سکوت کرده و خود را در مهلکه نابودی اسلام نیانداخته است. و نشان داده هدف آن حضرت حفظ دستاوردهای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و فداکاریهای ۲۳ ساله پیامبر و یارانش از جمله خود علی (علیهالسلام) و
شهدای بدر و
احد و ... بوده است.
منابع دال بر اذیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چه مدرک و سندی است؟
مصادر اذیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از
کتب تاریخی اهلسنت:
هجوم عمر و اطرافیانش به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و تهدید به آتش زدن خانه.
کتک زدن حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در منابع اهلسنت:
حضرت علی (علیهالسلام) در قضیه حمله به خانهاش و غصب حق خلافتش شجاعانه بر نفس خود غلبه کرد و بهدلیل نداشتن یار و انصار و حفظ اسلام از اقدام عملی بر ضد حکومت دوری کرد، همچنین هجوم عمر و اطرافیانش و تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در منابع اهلسنت نقل شده و مورد قبول نیز واقع شده است.
اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دلایل سکوت حضرت علی» تاریخ بازیابی۱۳۹۲/۹/۱۴ حدیثنت، برگرفته از مقاله «دلایل سکوت حضرت علی» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۹/۱۴.