دعای علقمه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: دعای علقمه، لعن، نفرین
پرسش: بخشی از دعای علقمه بصورت نفرین می باشد من توضیحی راجع به این بخش از دعا می خواستم با نظر به این که لعن و نفرین در دین ما بعنوان یک ضد ارزش تلقی می شود.
پاسخ:
لعن و
نفرین ، دشنام و بي ادبي نيست، بلكه دعا و
طلب عذاب و ناكامي در
دنیا و
آخرت براي افرادي است كه آن ها را
دشمنان حق، خدا، دين و مردم مي دانيم. لعن و طلب عذاب دشمنان خدا و رسول و بندگان خدا كه
علم حق ستيزي برداشته اند نه تنها بد و ضد ارزش نيست بلكه بسيار پسنديده است و خود خدا اولين
لعن كننده است:
لعن به دو صورت است:
ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره
الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يؤمنون بالجبت و الطاغوت و يقولون للذين كفروا هؤلاء اهدي من الذين آمنوا سبيلا اولئك الذين لعنهم الله
ان الذين يكتمون ما انزلنا من البينات و الهدي من بعد ما بيناه في الكتاب اولئك يلعنهم الله و يلعنهم اللاعنون
با توجه به اين آيات، لعن آزار دهندگان
خدا و
رسول و
دروغ بافان بر خدا و
رسول و كتمان كنندگان
آیات و حقايق و...، كار
جایز و ارزشمند است.
آنچه از نگاه
قرآن و وجدان ناپسند است،
توهین ، "
سبّ " و بدزباني است:
توهین به
مقدسات ديگران و خود آنان كار پسنديده اي نيست، به خصوص اگر از جانب انسان هايي سر بزند كه در مقام هدايت و رهبري مردم و مدعي هستند كه
دین و مذهبشان بهترين دين و
مذهب است. علماي
شیعه به پيروي از
قرآن و
هدایت رهبرانشان، يعني
رسول خدا و
امامان معصوم ،توهين و دشنام به دشمنان خود را
جایز نمي شمرند. شيعيان را به دنباله روي از تعليمات امامان به ادب و حرمت نگه داري سفارش مي كنند.
ادب كلام داشتن و دوري از
فحش و توهين در
کلام و مخاطبه، از ارزش هاي متعالي است و معمولا افراد داراي مكارم اخلاق و بهره مند از فضايل و دور از
رذایل ،
ادب و
عفت كلام دارند و بي ادبي و توهين و فحش از اخلاق
اراذل و اوباش و آدم هاي بي مقدار است. خدايي كه جامع اسم هاي
نیکو و كمال
مطلق است و انسان ها را به
مکارم اخلاق دعوت مي كند و از
رذایل اخلاق تحذير مي دهد، به طريق اولي در كتابش مكارم اخلاق را رعايت كرده و مي كند. خدا حق مطلق است و باطل با حق مطلق هم راستا نيست و سازگاري ندارد.
"سب"، فحش، دشنام و توهين، كلامي است كه براي تحقير و شكستن طرف مقابل و نسبت دادن نقص و عيبي به او (كه واقعا در او وجود ندارد) صادر مي شود تا طرف مقابل را از ميدان به در كرده و به سكون يا تسليم وا دارد.
ناسزا و توهين و
دشنام نشانه بي ادبي،
ضعف و بي منطقي است و از افراد مسلح به
منطق و
برهان وادب و پشتگرم به
حق صادر نمي شود. به همين دليل هم با اين كه در بحث
نهی از "سب" و فحش، با اين كه در
آیات قبل از نهي،
رسول خدا مخاطب است، ولي در
آیه نهي از سب و دشنام، ايشان
مخاطب نيست و مسلمانان مخاطب مي باشند:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُون؛
(به معبود) كسانى كه غير خدا را مىخوانند دشنام ندهيد، مبادا آن ها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اين چنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مىكردند، آگاه مىسازد (و پاداش و كيفر مىدهد).
اين گرداندن روي كلام از پيامبر به
مؤمنان ، بدين جهت است كه فحش و توهين و ناسزا از ادب و خلق عظيم ايشان، به دور است و مؤمنان هم بايد به سيره ايشان اقتدا كنند و از اين روش غلط و جاهلانه دوري جويند. رسول خدا
خلیفه و نشان دهنده اخلاق خدايي است.
توهين ذاتا نامطلوب است. زيرا هم خلاف ادب و روش صحيح تبليغ است و هم باعث جريحه دار شدن احساسات طرف مقابل مي گردد. او را در روش غلط خود محكم تر مي سازد و از حق دورتر مي كند. هم اين كه فرد با اين كار باعث در معرض توهين قرار گرفتن مقدسات حق مي گردد و اين خود شرك پنهان است كه بدان گرفتار شده است.
خداوند نه در كلامش به بندگان توهين مي كند و اصولا بندگان در قبال خدا عددي نيستند تا بخواهد با توهين بندگان را بشكند و نه بندگان را به توهين اجازه مي دهد و اين روشي است كه با دين و اخلاق جور در نمي آيد.
چون فحش و اهانت و بي ادبي كار پسنديده اي نيست و خدا و پيامبر بندگان را مؤدب و خوش اخلاق و بري از زشتي ها و ناپسندي ها مي خواهند، از اين رو قرآن ، پيامبر و امامان از بدزباني و دشنام حتي نسبت به دشمنان نهي كرده اند. به آيات و روايات زير توجه كنيد:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك؛
به (بركت)
رحمت الهى، در برابر آنان
[۶] نرم (و مهربان) شدى! اگر
خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مىشدند.
"فظّ"
خشونت در
کلام و تندى و زنندگى در زبان است.
رسول خدا خطاب به عربي كه او را مي جست فرمود: خدا مرا در
تورات اين گونه معرفي كرده است:"...ليس بسخاب و لا فحاش؛ نه فحش مي دهد و نه بر سر كسي فرياد مي كشد".
در قرآن فرموده: لو كنت فظا... .
فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل ؛
پس صبر كن آن گونه كه پيامبران «اولو العزم» صبر كردند.
فَاصْبِرْ صَبْراً جَميلاً؛
پس
صبر جميل پيشه كن.
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلا؛
در برابر آنچه (دشمنان) مىگويند شكيبا باش و به طرزى شايسته از آنان دورى گزين.
آيات بالا همگي رسول خدا را به صبر و تحمل بد اخلاقي ها و بد زباني هاي كافران و مشركان و منافقان دعوت كرده و از مقابله به مثل باز مي دارد.
وقتي
امام حسن(ع) توصيف رسول خدا را از دايي خود هند ابن ابي هاله پرسيد، گفت:
َكَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الْخُلُقِ لَيِّنَ الْجَانِبِ لَيْسَ بِفَظٍّ وَ لَا صَخَّابٍ وَ لَا فَحَّاشٍ وَ لَا عَيَّابٍ وَ لَا مَدَّاحٍ يَتَغَافَلُ عَمَّا لَا يَشْتَهِي؛
ايشان هميشه چهره اي گشاده و بشاش و خلقي نرم و گيرا داشت. نه اهل فرياد بود و نه فحش و نه عيبگويي و ثناخواني.
تملق و خود را از سخناني كه خوش نداشت، به نشنيدن مي زد.
امام صادق (ع) مي فرمايد: امام علي
شهادت فرد بد زبان فحش دهنده را نمي پذيرفت.
با وقتي در جنگ
صفین یاران امام به
معاویه و يارانش دشنام دادند،
امام خطاب به آنان فرمود:
رسول خدا فرمود:
إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَحَّاشٍ بَذِيءٍ قَلِيلِ الْحَيَاءِ لَا يُبَالِي مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ لَه؛
خداوند بهشت را بر هر بد زبان فحش دهنده و كم حيا كه برايش اهميت ندارد چه مي گويد و به او چه مي گويند، حرام كرده است.
با توجه به توضيحات بالا، از آنجا كه لعن و نفرين دشمنان خدا و رسول و اهل بيت عملي پسنديده است، در اين زيارت براي آنان لعن و طلب عذاب شده است
سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی