خوف، خشیت و وجل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: «
خوف »، «خشیت»، «وجل»، «فزع»، «روع»، «شفق»، «حذر» و «رهب».
پرسش: تفاوت میان کلمات «خوف»، «
خشیت »، «وجل»، «فزع»، «روع»، «شفق»، «حذر» و «رهب» که همگی ترس معنا شدهاند، چیست؟
پاسخ: هرچند این واژهها به ظاهر به معنای ترس، هراس و وحشت است و تفاوتی بین آنها دیده نمیشود، اما با مراجعه به منابع لغوی و تفسیری قرآن کریم و دقت در آنها، روشن میشود که تفاوتهایی میان این کلمات وجود دارد. از میان این کلمات فقط کلمات خوف، رهب، فزع و روع به معنای
ترس و مراتب آن آمده است؛ اما کلمات حذر، خشیت، وجل و
شفق بهمعنای ترس نیستند؛ بلکه به نوعی با ترس در ارتباطاند.
زمانی که انسان با یک ضرری که مشکوک بوده و بهجهت نشانههایی گمان به واقع شدن آن در آینده وجود دارد، روبهرو شود، اضطراب پیدا کرده و
آرامش خود را از دست میدهد که به این حالت خوف میگویند.
یعنی پرهیز و دوری کردن از چیز ترسناک و هراسآور.
با مراجعه به موارد استعمال این واژه خواهیم دید که به معنای ترس نیست؛ بلکه به معنای پرهیز و
احتیاط از خطر آینده است؛
مانند آیۀ «
یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُم »؛
هر فریاد را علیه خود گمان میکنند، آنها دشمناند؛ پس از آنها بپرهیز. پس، با توجه به آنچه در معنای خوف گفته شد، ارتباط حذر با ترس در پرهیز و دوری از چیزی است که شخص از آن میترسد.
اگر همان ترسی که در خوف گفته شد، ادامه پیدا کرد و استمرار داشت، به آن
رهب گفته میشود؛ ازاینرو، به کسی که این حالت خوف را در خود تداوم میبخشد، «راهب» گویند.
اگر ترس و آثار آن در
انسان بهطور ناگهانی ایجاد شده و فرد نتواند آن را تحمل کند، این حالت را
فَزَع مینامند
که نوعی بیتابی است.
مراقبت و نگهداری
نفس همراه خوف و ترس را
خشیت نامند.
به بیان دیگر؛ خشیت ترسی است که با تعظیم و بزرگداشت چیزی همراه است و بیشتر این حالت از راه
علم و آگاهی نسبت به چیزی که از آن خشیت و بیم هست، حاصل میشود.
در برابر خشیت اهمال کاری،
غفلت و بیمبالاتی است.
یعنی شعور و درک ترس و خوف.
به دیگر سخن؛ وجل، حالت و احساسی است در انسان برخلاف طُمأنینه و آرامش
نفس که
قلب انسان به غَلَیان میافتد و آرامش خود را از دست میدهد.
هرچند وجل به معنای خوف نیست؛ اما در مفهوم با هم شبیهاند؛ زیرا هر دو موجب اضطراب میشوند و استفاده از وجل در مورد ترس استعاره است.
ترس سبک و خفیفی است که بر قلب چیره میشود، روع میگویند؛ خواه اینکه این حالت در اثر فزع و بیتابی باشد و یا اینکه به جهت شگفتی در
جمال و
کمال باشد.
معنای این واژه، روشنایی آخر روز است که به هنگام غروب خورشید با تاریکی شب مخلوط میشود.
همچنین به معنای یک نوع توجه و علاقه و عنایتی است که با خوف همراه باشد؛
چراکه شخص مشفق آن چیزی را که از آن میترسد در بیشتر مواقع، او را
دوست هم دارد.
هرگاه کلمه «مشفق» بهوسیله «مِن» به متعدی شود، معنای خوف در آن ظاهرتر است؛ اما هرگاه بهوسیله «فی» متعدی گردد، معنای علاقه و عنایت در آن بیشتر خواهد بود.
برخی نیز گفتهاند:شفق، به معنای خوف نیست؛ بلکه امر جامعی است بین رخوت، دقت و ضعف؛ در مقابل شدت، غلظت و قوت. و فرقی نیست که در امور مادی باشد یا در امور معنوی.
در نتیجه میبینیم که از میان این کلمات فقط کلمات خوف، رهب، فزع و روع به معنای
ترس و مراتب آن آمده است؛ اما کلمات حذر، خشیت، وجل و شفق به معنای ترس نیستند، بلکه به نوعی با ترس در ارتباطاند.
پایگاه اسلام کوئیست.