تفکر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: رابطه تفکّر و عمل در
اسلام به چه صورتی تبیین میشود؟ و آیا اسلام همراه با خردورزی و تعقّل از اسلام بدون تفکّر و خردورزی بهتر نیست؟
پاسخ به این پرسش مستلزم تبیین رابطه عمل و خردورزی و نیز جایگاه هر یک در اسلام است.
تفکر و خردورزی به معنای اندیشه ورزی است و از ویژگیهای مختص به
انسان می باشد و موجودات دیگر همچون
حیوانات و
فرشتگان تنها آنچه را که
خداوند به طور غریزی و ذاتی در وجودشان نهاده است درک می کنند.
اعمال و کارهایی که از انسان صادر می شود به دو دسته تقسیم میشوند افعال طبیعی و افعال ارادی.
اموری هستند که به طوری غریزی و بدون خواست انسان صادر می شوند.
افعال اختیاری انسان اموری هستند که انسان با
اراده آنها را انتخاب کرده است و براساس خواستش آنها را انجام داده است هرچند ممکن است گاهی در این خواستش دچار اضطرار و اکراه شده باشد ولی بهرحال اموری هستند که تا اراده نکرده باشد از آدمی صادر نمیشوند.
یکی از ویژگی های انسان و تفاوتهای او با سایر موجودات آنست که افعال آدمی منحصر در کارهای طبیعی نیست بلکه می تواند به کارهای ارادی و انتخابی اقدام نماید در صورتی که افعال سایر موجودات براساس غریزه یا ذاتشان بطور غیراختیاری صادر می شود و توان و قدرت کار ارادی و
اختیاری را ندارند.
اعمال ارادی و اختیاری انسان می تواند برخاسته از
شهوات و نادانی باشد و می تواند از خردورزی و روی تفکر صادر شده باشد یعنی انسان می تواند پس از آنکه تفکر نمود و مصالح و مفاسدش را تشخیص داد کارهایی را انتخاب کند و اقدام به اعمالی نماید که برایش صلاح است و از کارهایی دوری نماید که برایش مفسده و زیان دارد.
البته توجه به این خردورزیها و اندیشه ها و عمل به مصالح و پرهیز از مفاسد زمینه مناسبی را در آدمی بوجود می آورد که بتواند به اندیشه های والاتر دست یابد و عملی کردن آنها برایش آسان تر شود.
از آنچه گفته شد روشن گردید رابطه عمل و خردورزی رابطه ای متقابل است یعنی هم عمل تأثیر در خردورزی دارد و هم خردورزی ریشه و اساس عمل می باشد و در انجام افعال متناسب با هویت انسان نقش بسزایی دارد. در نتیجه نمی توان گفت اسلام عملی، برتر از اسلام خردورزانه است یا به عکس بلکه اسلامی مطلوب و برتر است که مبتنی بر اندیشه صحیح و همراه با
عمل صالح باشد.
البته از آن جهت که خردوزی نقش بنیادی در عمل دارد تعقل و تفکر اهمیت بیشتری از عمل دارد زیرا با اندیشیدن است که عمل برتر، از میان چندین عمل مناسب معلوم می شود و از این جهت هرچه
اندیشه، دقیقتر و عالمانه تر باشد انسان با عمل برتر بهتر آشنا می شود.
آنچه گفته شد مطالبی است که مورد تأیید اسلام نیز می باشد و برای تبیین این مطلب به
آیات و
روایاتی در این زمینه اشاره می شود:
در آیات و روایات بسیاری بر عمل تأکید شده است و انسانی که خواهان
سعادت می باشد به عمل صالح دعوت شده است مانند:
۱ـ خداوند در
سوره عصر می فرماید: «به عصر
سوگند که انسانها همه در زیانند مگر کسانی که
ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند».
که عمل را لازمة سعادت و رهایی از زیان معرفی می نماید.
۲ـ
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز می فرماید: «ایمان بدون عمل و عمل بدون ایمان پذیرفته نیست».
جایگاه ایمان با اهمیت عمل در این روایت نیز بخوبی روشن شده است.
در آیات و روایات بسیاری انسانهایی که تعقل و تفکر نمی کنند مورد مذمت قرار گرفته اند. و بر اهمیت و نقش مهم
عقل تأکید شده است مانند:
۱ـ در کتاب خداوند، کسانی که نمی اندیشند کور و کرولال
و بدترین جنبنده
و آلوده به
رجس و
پلیدی معرفی شده اند
و
تسلیم در برابر
حق و ایمان به
توحید، رهآورد تعقّل است و استکبار در مقابل حق و توحید، حاصل عدم تعقّل است.
۲ـ پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید: «عقل نخستین آفریدة خداوند است»
و همچنین می فرماید: «خداوند چیزی برتر از عقل میان بندگان تقسیم نکرده است».
هرچند عمل لازمة سعادت است و ایمان بدون عمل رستگار بخش نیست اما از آنرو که ریشه عمل سعادتگر، اندیشه ورزی و تفکر و بکارگیری صحیح عقل است اسلام تفکر و بکارگیری عقل را از عمل مهم تر شمرده است که در ذیل به نمونه هایی اشاره می شود:
۱ـ امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: تفکر ساعة خیر من عبادة سنة.
یک ساعت تفکر از یک سال
عبادت بهتر است.
۲ـ
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: رکعتان خفیفتان فی تفکر خیرٌ من قیام لیلة.
دو رکعت
نماز اندک، که همراه با تفکر باشد بهتر از
شب زندهداری یک شب است.
نهایتاً باید گفت اسلام توأم با عمل و تعقّل از اسلام عملیِ بدون تعقّل بهتر است و در متون اسلامی هم به آن سفارش شده است.
۱ـ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (انسان شناسی و اخلاق در قرآن و راهنما شناسی)، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره).
۲ـ مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق (با نگارش احمد حسین شریفی) قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره)، فصلهای ۶ و ۷.
۳ـ مطهری، مرتضی، انسان کامل، تهران، انتشارات صدرا.
اندیشه قم.