حضرت جرجیس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت جرجیس،
آیه،
سوره ابراهیم،
شهادت،
پیامبران بنیاسرائیل.
پرسش: حضرت جرجیس (علیهالسّلام) در چه زمانی بود و آیا آیه ۲۷ سوره ابراهیم در شان مقاومت و شهادت ایشان نازل شده است؟
پاسخ اجمالی: جرجیس (علیهالسّلام) یکی از پیامبران بنی اسرائیل از
فلسطین بود که
خداوند او را بعد از
حضرت عیسی (علیهالسّلام) به پیامبری برانگیخت و مامورش کرد تا به سوی پادشاه موصل رفته و او را به
توحید دعوت کند.
برخی مفسران، حضرت جرجیس را یکی از مصادیق آیه ۲۷ سوره ابراهیم میدانند که بر شدیدترین عذابها صبر کرد.
تاریخ دقیق رسالت جرجیس نبی معلوم نیست، اما گفتهاند، وی در فاصله زمانی میان عیسی (علیهالسّلام) و
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روزگار «
داذیانه» پادشاه موصل بود. پادشاه موصل حاکمی ستمگر بود و بتی داشت به نام «
افلون» که مردم را به زور به پرستش آن وامیداشت.
جرجیس از پیامبران بنی اسرائیل به فرمان الهی نزد پادشاه موصل رفت و گفت: پادشاها نصیحتم را بپذیر، شایسته نیست مردم غیر خدا را بپرستند و به غیر او تمایل بیابند. پادشاه گفت: تو اهل کدام سرزمینی؟ جرجیس گفت: من مردی از
روم و ساکن سرزمین فلسطین هستم، پادشاه دستور داد او را زندانی کردند، سپس بدن او را با شانههای آهنین خراشیدند، تا آنجا که گوشت بدنش تکه تکه ریخت، و آنگاه روی بدن او
سرکه ریختند و بدنش را با پارچهای خشن خراشیدند؛ پس از آن فرمان داد بدن او را با آهن داغ بسوزانند و چون هنوز زنده بود، فرمان داد میخهای آهنین در رانها و زانوان و زیر پایش بکوبند، ولی او همچنان زنده بود،... وقتی شب فرا رسید و مردم متفرّق شدند، اهل زندان دیدند فرشتهای نزد او آمد و گفت: ای جرجیس! خداوند تبارک و تعالی میفرماید: صبر کن و نترس، تو را بشارت میدهیم که خداوند همراه تو است و نجاتت میدهد. آنها تو را چهار بار خواهند کشت که هر بار خداوند تو را زنده میکند و درد و ناراحتی را از تو بر میدارد.
سر انجام پس از شکنجههای فراوان و پس از چهار بار کشتن جرجیس، پادشاه گفت: اگر این ساحر را رها کنم قوم مرا هلاک میکند، پس همگی اجتماع کردند و باز تصمیم بر کشتن او گرفتند، اینبار خواستند او را با شمشیر به قتل برسانند، جرجیس گفت: در کار من عجله نکنید، سپس گفت: خداوندا اگر تو این بتپرستان را هلاک کردی از تو میخواهم نام مرا در زمره حقپرستانی که در راه تو هر بلا و مصیبتی را تحمّل کردند ثبت فرما، اینجا بود که به او حمله کردند و سر از بدن او جدا نمودند، در همان لحظه عذاب بر آنها نازل شد و همگی هلاک شدند.
چون جرجیس از آن پادشاه نومید گشت، گفت پروردگارا، این مرد تسلیم تو نمیشود؛ او مرا چندین بار کشت و عذاب کرد، و تو به فضل خویش باز مرا زنده کردی. یا رب همه آنها را هلاک کن. خدای عزّ و جلّ نیز تقدیر کرد که نیمی از مردم آن شهر طرفدار پادشاه شدند، و نیمی دیگر طرفدار جرجیس. آنگاه آتشی از آسمان آمد و کافران را سوزاند. و آن نیم دیگر که به جرجیس
ایمان آورده بودند شمشیر به زمین نگذاشتند تا همه کافران کشته شدند.
به عبارتی تا مطمئن نشدند که تمام کافران دچار عذاب خدا شدهاند، از حالت آمادهباش خارج نشدند.
برخی از مورخان گفتهاند؛ هنگامی که همسر پادشاه موصل که به جرجیس ایمان آورده بود و بر اثر شکنجههای سخت پادشاه به شهادت رسید، جرجیس دست به
دعا برداشت و گفت «خدایا، چنین شکنجهای به من هم مرحمت فرمای تا بهترین مقام شهیدان را نیز به من بخشوده باشی. دیگر پایان روزگار من است؛ از اینروی میخواهم که پارهای از خشمها و کیفرهای خود را به این مردم بفرستی؛ زیرا این مردم منکر وجود و قدرت تو هستند، اگر چه یارای ایستادگی در برابر عذاب تو را ندارند».
هنوز نفرین او به پایان نرسیده بود که خداوند آتشی بر آنان فرو بارید و همه را سوزاند. همینکه آتش آنها را فراگرفت و در حال سوختن بودند، به جرجیس که چنین نفرینی کرده بود، حمله کرده و او را کشتند. و این چهارمین شهادت او بود.
شهر، پس از اینکه سراسر سوخت، از زمین برخاست و زیر و رو گردید و تا مدتی از آن دودی بد بوی بلند میشد. همه کسانی که به او ایمان آورده و کشته شده بودند، ۳۴۰۰۰ نفر میشدند که یکی از آنها همسر پادشاه بود.
برخی مفسران قرآن، جرجیس را یکی از مصادیق آیه «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَة»،
در
صبر بر
امتحان الهی و شدیدترین عذابها میدانند.
بر اساس گزارش برخی مورخان، قبر جرجیس نبی (علیهالسّلام) در
شهر موصل عراق است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حضرت جرجیس» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۱/۲۶.