حدیث اما الحوادث الواقعة
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سند،
روایت، وثاقت، علمای شیعه.
پرسش: آیا میتوان با توجه به اشکال در سند
حدیث " اما الحوادث الواقعة" و عیوب دیگر به مضمون آن پایبند بود؟
پاسخ: در این روایت دو نفر یعنی محمدبن محمد و اسحاقبن یعقوب برای ما ناشناخته هستند، ولی درباره محمدبن محمدبن عصام، دو تن از بزرگترین محدثین شیعه (کلینی و شیخ صدوق) به ترتیب استاد و شاگرد وی بودهاند. وی را با توجه به دو قاعده رجالی "ثقه بودن مشایخ اجازات" و " کثرت نقل ثقات از شخصی دلالت بر ثقه بودن او دارد"، میتوان جزء ثقات دانست. اسحاقبن یعقوب نیز از مشایخ کلینی است. وی در امر مهمی مانند صدور توقیعات از
امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ که بسیار مهمتر از یک روایت عادی است و در آن زمان بسیار مهم و مورد توجه بوده است، به خبر او
اعتماد کرده است. علاوه بر اینکه خود حضرت در این
توقیع برای او دعای خیر کرده است.
سند و متن روایت "فاما الحوادث الواقعة" در
کتاب وسائل الشیعه به این ترتیب است:
ابن بابویه ( شیخ صدوق)، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِیَّ أَنْ یُوصِلَ لِی کِتَاباً قَدْ سَأَلْتُ فِیهِ عَنْ مَسَائِلَ أَشْکَلَتْ عَلَیَّ فَوَرَدَ التَّوْقِیعُ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَانِ ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ أَرْشَدَکَ اللَّهُ وَ ثَبَّتَکَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ أَمَّا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ عَنْ أَبِیهِ مِنْ قَبْلُ فَإِنَّهُ ثِقَتِی وَ کِتَابُهُ کِتَابِی.
همانطور که مشاهده میکنید، این حدیث را شیخ صدوق از شخصی به نام محمدبن محمدبن عصام کلینی نقل میکند و او از محمدبن یعقوب کلینی و وی از اسحاقبن یعقوب و وی از نائب
امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ محمدبن عثمان.
در وثاقت و جلالت شیخ صدوق هیچ
شک و تردیدی وجود ندارد. وی از بزرگان علمای شیعه است.
در کتابهای رجالی برای وی مدح یا قدحی وارد نشده است. پس بنابراین وی برای ما مجهول است.
در وثاقت و جلالت شأن وی همین مقدار که برترین کتاب از کتابهای چهارگانه شیعه به نام
کافی از اوست.
برای ایشان نیز در کتابهای رجال توصیفی نیامده و همانند محمدبن محمد مجهول است.
ایشان از نواب خاص امام زمان است.
بنابراین دو نفر یعنی محمدبن محمد و اسحاقبن یعقوب در این روایت برای ما ناشناخته هستند.
برخی از قرائن حکایت از وثاقت این دو شخص دارد که به آنها اشاره میشود:
ایشان از مشایخ شیخ صدوق است و در روایاتی که از او در
وسائل الشیعه و به نقل از کتابهای مختلف
شیخ صدوق نقل شده است، شیخ صدوق بدون واسطه از او نقل میکند و در تمام این روایات، محمدبن محمدبن عصام از شیخ کلینی نقل کرده است. به عبارت دیگر اگرچه وی شخص مجهولی است، ولی دو تن از بزرگترین محدثان
شیعه (کلینی و شیخ صدوق) به ترتیب استاد و
شاگرد وی بودهاند. بر این اساس وی را با توجه به دو قاعده رجالی " ثقه بودن مشایخ اجازات" و " کثرت نقل ثقات از شخصی دلالت بر
ثقه بودن او دارد"، میتوان جزء ثقات دانست.
ایشان نیز از مشایخ کلینی است. وی در امر مهمی مانند صدور توقیعات از امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ که بسیار مهمتر از یک روایت عادی است و در آن زمان بسیار مهم و مورد توجه بوده است، به خبر او اعتماد کرده است.
علاوه بر اینکه خود حضرت در این توقیع برای او
دعای
خیر کرده است، در آخر توقیعی که در کتاب
کمالالدین آمده است.
امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ میفرماید: السلام علیک یا اسحاق بن یعقوب و علی من اتبع الهدی."
برخی هم وی را برادر مرحوم کلینی دانستهاند.
اگر پرسیده شود: از کجا معلوم که اسحاقبن یعقوب توقیعی دریافت کرده است، شاید او در این ادعا دروغ گفته باشد؟
در پاسخ خواهیم گفت: کلینی که این توقیع را از او نقل میکند ـ با توجه به آنچه گذشت ـ حتماً او را مورد
اعتماد میدانسته و الا هرگز اقدام به این
عمل نمیکرده است. با این وصف، جای تردیدی در سند این روایت باقی نمیماند.
پس خود ارسال نامه از سوی حضرت ـ علیهالسلام ـ برای شخصی در آن دوران، دلیل وثاقت آن شخص میباشد.
بر فرض اینکه کسی این قرائن را به عللی نپذیرد، برخی شواهد نشان از اعتماد علما به این روایت و مقبولیت آن در طول
تاریخ فقه
تشیع دارد.
مرحوم صاحب جواهر دراینباره میگوید:"بر مضمون این
روایت بین علما
اجماع قولی و فعلی وجود دارد."
در کتابهای زیادی از
فقها، بدون آنکه به سند حدیث اشکال وارد کنند، از آن در مباحث خود استفاده کردهاند؛ از جمله این دانشمندان، مرحوم صاحب جواهر، شیخ اعظم مرتضی انصاری،
آقا رضا همدانی
، آیت الله سید محمدکاظم یزدی،
آیت الله میرزا محمدحسین نائینی
، آیت الله سید محمدهادی میلانی
و ... است.
بنابراین این
حدیث سنداً و مضموناً مورد قبول و اتفاق علمای
شیعه است.
پایگاه اسلام کوئست.