جوانان و امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جوانان.
پرسش: جایگاه جوانان در حکومت علی ـ علیهالسلام ـ چگونه بود؟
پاسخ: نگرش علی ـ علیهالسلام ـ نسبت به جوانان نگرش
مثبت بوده و دوره جوانی را با ارزشترین مقطع عمر برمیشمردند و در دوران حکومتشان هم از جوانانی نظیر محمد بن ابیبکر، عمرو بن ابیسلمه و دیگر جوانان به فراخور تواناییشان در بخشهای مختلف به کار میگرفتند.
ابتدا به نوع نگرش امیرالمؤمنین به جوانان میپردازیم، سپس به اصل سؤال میپردازیم.
امام ـ علیهالسلام ـ مقطع جوانی را از بهترین مقاطع عمر برمیشمردند؛ چنانکه فرمود: «شَیْئانِ لایَعْرِفُ فَضْلَهُما اِلاَّ مَن فَقَدَهُما، اَلشّبابُ وَ الْعافِیَةُ»؛
دو چیز است که ارزش و برتری آنها را نشناسد مگر کسی که آنها را از دست بدهد: جوانی و سلامتی.
و همینطور دوره جوانی را دوران شکلگیری شخصیت و
آمادگی برای پذیرش هر مطلب و
ایده و عقیدهای میدانستند؛ چنانکه فرمود: «و اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کَاالاَرْضِ الْخالِیَهِ ما اُلْقِیَ فیها مِنْ قَبِلَتْهُ»؛همانا قلب جوان همچون
زمین خالی (کاشته نشده) است که هر
بذر ی در آن پاشیده شود میپذیرد.
و با توجه به اهمیت این دوران، این توصیه را داشتند که باید فرصت جوانی را مغتنم شمرد و چنانکه فرمود: «بادِرْ شَبابَکَ قبل هَرَمِکْ و صِحَتِّکَ قَبْلَ سُقْمِکَ»؛
پیشی بگیرد (بهرهجو) از جوانی خود قبل از فرارسیدن پیری و از تندرستی خود قبل از بیماری.
اما در رابطه با جایگاه جوانان در حکومت آن حضرت، جوانان هم یکی از قشرهایی بودند که امام ـ علیهالسلام ـ در بخشهای گوناگون از وجودشان استفاده میکرد. برای نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
محمد بن ابیبکر از جوانان باایمان و از یاران
مخلص علی ـ علیهالسلام ـ بود، به
استانداری سرزمین پهناور و استراتژیک
مصر برگزید، و آنقدر این جوان مورد اعتماد و توجه امام ـ علیهالسلام ـ بود که وقتی محمد بن ابیبکر در مصر به دست ایادی معاویه به شهادت رسید و خبر
شهادت او به علی ـ علیهالسلام ـ رسید، در نامهای به
ابن عباس درباره
محمد چنین فرمود: «او فرزندی نیکخواه، کارگزاری کوشا، شمشیری برنده و رکنی استوار بود.»
و همچنین دربارهاش چنین فرمود: «اندوه ما (بهخاطر شهادتش) بهقدر شادمانی دشمنان است، جز آنکه از آنان دشمنی کاسته شد و ما دوستی را از کف دادیم.»
عمروبن ابیسلمه یکی دیگر از جوانانی بود که علی ـ علیهالسلام ـ او را به
امارت بحرین منصوب فرمود و هنگام
جنگ صفین او را
دعوت به همراهی کرد و در نامهای به او چنین نوشت: «میخواهم بر ستمکاران شامی بتازم، دوست دارم که تو هم با من باشی؛ زیرا تو از کسانی هستی که در جهاد با دشمن و بر پا نگهداشتن دین به تو پشتگرم توانم شد.»
در جنگهای گذشته
پرچم بهعنوان نماد
استواری و پابرجایی و ایستادگی هر لشکری محسوب میشد، به همین جهت علمداری سپاه به افراد لایق،
شجاع، مقاوم و جسور سپرده میشد. در نبرد جمل، علی ـ علیهالسلام ـ پرچم سپاه را به دست فرزند جوانش محمد حنفیه سپرد و به او اینچنین توصیه فرمود: «اگر کوهها به لرزه درآیند، تو پایدار بمان. دندانها را به هم بفشار و سرت را به عاریت به خدا بسپار...»
و نمونههای بسيار ديگری كه حاكی از آن است كه امام ـ عليهالسلام ـ اين قشر از جامعه را برای خدمت به مردم در جاهای گوناگون به كار میگرفتند.
اما ذكر اين نكته ضروری است كه امام ـ عليهالسلام ـ برای در خدمت گرفتن افراد در بخشهای مختلف ملاكی بهعنوان «جوانی» نداشتند؛ بلكه ملاكهای ديگری نظير:
ایمان،
صداقت،
تعهد،
امانتداری،
وفاداری، و در يك كلام «شايستگی» برای سمتهای مختلف در نظر داشتند و جوانانی كه اين ملاكها را دارا بودند، با توجه به اينكه علاوه بر دارا بودن آن ملاكها دارای شادابی و توانايی
جسمانی بودند، امام ـ عليهالسلام ـ از وجودشان استفاده میكردند.
سایت اندیشه قم