تفاوت عبادت همراه با خوف طمع یا عبادت برای رضوان الهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دعا،
خوف،
عبادت،
طمع،
رضوان الهی،
رجاء،
سوره اعراف،
سوره توبه،
تفسیر المیزان.
پرسش: در
تفسیر المیزان، ذیل
آیه ۵۶ سوره اعراف آمده که عبادت باید همراه با خوف و طمع باشد تا هرکدام از خوف و طمع بتوانند مفسده طرف مقابل را برطرف کنند و از طرفی در همان تفسیر، ذیل آیه ۷۲ سوره توبه آمده است که عبادت باید تنها برای رضوان خدا باشد، نه طمع
بهشت و ترس از آتش که این نوع عبادت، در واقع، راضیکردن
نفس خویشتن است! این دو آیه و این تفسیرهای ارائه شده از طرف صاحب تفسیر المیزان چطور قابل جمع و توجیه است؟
پاسخ اجمالی: آیه «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» ظاهراً در مقام تذکر این نکته است که در مسئله دعا نباید آنچنان از اعمال خود راضی بود که گمان کرد هیچ نقطه تاریکی در زندگی انسان وجود ندارد که این خود عامل عقبگرد و سقوط است و نه آنچنان ناامید بود که خود را شایسته
بخشش خدا و اجابت دعا ندانست که این
یأس و نومیدی نیز خاموش کننده همه تلاشها و کوششها است، بلکه باید با دو بال «بیم» و «امید» به سوی
خدای متعال پرواز کرد؛ اما آیه «وَرِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ اَکْبَرُ»،
ظاهراً در مقام تذکر این نکته است که بهشتهای وعده داده شده، با آن همه نعمتها و زیباییها، نسبت به رضوان الهی بسیار ناچیز و کوچک است.
برخی معتقدند
قرآن کریم در آیاتی مانند «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»؛
در صدد این توصیه به
مؤمنان است که عبادتشان نباید مانند عبادت
بتپرستان، تنها از یکی از دو راه خوف و طمع باشد؛ یعنی تنها به دلیل ترس از
جهنم و
عذاب، و یا تنها به طمع رسیدن به بهشت، خدا را عبادت نکنند، بلکه هنگام عبادت، خوف و طمع را توامان داشته باشند؛ بر خلاف بتپرستان که بتهای خود را یا تنها از ترس و برای محفوظ بودن از شرشان میپرستیدند و یا به طمع خیرات و برکات آنها در برابرشان
خضوع میکردند.
در همین راستا
علامه طباطبائی معتقد است، بر اساس تجربه، عبادت اگر تنها با انگیزه طمع و یا تنها با انگیزه خوف باشد، در نهایت انسان را به ترک عبادت وادار میکند؛ زیرا عبادتی که تنها با انگیزه خوف بوده و امید در آن جایگاهی نداشته باشد، معمولا انسان را دچار ناامیدی کرده و او را از ادامه عبادت باز میدارد. همانگونه که عبادتی که تنها با انگیزه امید بوده و خوف در آن جایگاهی نداشته باشد نیز انسان را به وقاحت و بیرون شدن از زی عبادت وا میدارد؛ لذا فرمود: «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»، یعنی عبادت را با هر دو انگیزه خوف و طمع انجام دهید تا هر یک از آن دو، مفاسد دیگری را جبران نموده و عبادت نیز مانند سایر کائنات در مجرای ناموس عام جهانی، یعنی ناموس جذب و دفع قرار گیرد.
به عبارت دیگر، در مسئله دعا نباید آنچنان از اعمال خود راضی بود که گمان کرد هیچ نقطه تاریکی در زندگی انسان وجود ندارد که این خود عامل عقبگرد و سقوط است. و نه آنچنان ناامید بود که خود را شایسته بخشش خدا و اجابت دعا ندانست که این یاس و نومیدی نیز خاموش کننده همه تلاشها و کوششها است، بلکه باید با دو بال «بیم» و «امید»، امید به
رحمت الهی و بیم از مسئولیتها و لغزشها، به سوی خدای متعال پرواز کرد.
اما آیه «وَرِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ اَکْبَرُ»،
ظاهراً در مقام تذکر این نکته است که بهشتهای وعده داده شده، با آن همه نعمتها و زیباییها، نسبت به رضوان الهی بسیار ناچیز و کوچک است.
بهطوری که از سیاق آیه برمیآید، خوشنودی خدا از عبادت کنندگان از همه این نعمتها بزرگتر و ارزندهتر است و اگر رضوان را
نکره آورد، برای اشاره به این معنا است که معرفت انسان نمیتواند رضوان الهی و حدود آنرا درک کند؛ چون رضوان خدا محدود نیست تا وهم و خیال بشر بدان دست یابد و شاید برای فهماندن این نکته بود که کمترین رضوان خدا هرچه هم کم باشد از این بهشتها بزرگتر است.
البته نه از این جهت که این بهشتها نتیجه رضوان او و گوشهای از رضای او است (هر چند این مقدار ناچیز در واقع صحیح است) بلکه از این جهت که حقیقت عبودیت که قرآن کریم، بشر را بدان دعوت میکند، عبودیتی است که برای محبت به خدا انجام شود، نه برای طمعی که به بهشت و یا ترسی که از عذابش وجود دارد و بزرگترین
سعادت و رستگاری برای یک فرد عاشق و دوستدار، این است که رضایت معشوق خود را جلب کند، بدون اینکه در صدد ارضای نفس خویش باشد.
در همین راستا باید گفت؛ شاید به منظور اشاره به این نکته است که آیه را با جمله «ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»، ختم نموده است. این جمله دلالت بر معنای حصر دارد و چنین افاده میکند که این رضوان الهی حقیقت هر فلاح و رستگاری بزرگی است، حتی رستگاری بزرگی هم که با رسیدن به جنت خلد دست میدهد، حقیقتش همان رضوان است؛ زیرا اگر در بهشت، حقیقت رضای خدا نباشد همان بهشت هم عذاب خواهد بود، نه
نعمت.
با توجه به آنچه گفته شد این دو عبارت منافاتی با هم ندارند؛ چرا که عبادت با خوف و طمع نیز درجهای از عبادت است که انسان را به بهشت میرساند؛ اما در ردیف عبادتی نیست که تنها رضوان خدا در آن مورد نظر باشد که جز تعداد کمی از
مقربان، توان انجامش را ندارند.
در یک نگاه دیگر میتوان «عبادت از روی خوف و طمع» را تنها به «خوف از دوزخ» و «طمع در بهشت» تفسیر نکرد، بلکه چنین برداشت نمود که عبادت انسان مؤمن، باید عبادتی باشد که هم ترس و هم امید در آن وجود داشته باشد، اما نه تنها «امید به بهشت» و «ترس از دوزخ»، بلکه «امید به رضوان خدا» و «ترس از دست نیافتن به آن».
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تفاوت عبادت همراه با خوف طمع یا عبادت برای رضوان الهی»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۷/۱۰.