تضاد در نقلهای حدیث رد شمس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حدیث رد شمس،
حدیث.
پرسش: وجود تضاد در نقلهای حدیث ردشمس، نشانه ضعف این حدیث نیست؟
پاسخ اجمالی: با توجّه به اینکه گزارشها غالباً نقل به معنا بودهاند و ناقلان در چگونگی گزارشها، شیوهها و هدفهای متفاوت داشتهاند، ازاینروی، نقلها به لحاظ محتوا گونهگوناند. یکی حادثه را با تمام ابعاد، نقل کرده است و برخی صرفاً به متن حادثه پرداختهاند و.... لذا امکان نسیان و خطا نیز منتفی نیست. بدینسان گونهگونی گزارشهای یک حادثه (که گاه، امکان دارد بخشهایی از آن به
تضاد نیز منجر شود) طبیعی است و بیگمان، این نفی اصل حادثه را باعث نخواهد شد.
بررسی یک واقعه تاریخی، معیارها و ملاکهای خاصّ خود را دارد. ازاینروی، سخن ناقدانِ حادثه مبنی بر اینکه وجود ویژگیهایِ گاه متفاوت و گاه متنافی در نقلهای متفاوت احادیث نشان از کذب روایات است، بسی نادرست است.
علّامه شیخ محمّد حسن مظفّر، ابعاد این اشکال را بازگفته و به آن، پاسخ داده است، که سزامند است متن آن را بیاوریم:
متن روایات، از چند جهت، با یکدیگر منافات دارد، که دروغ بودن حادثه را میرساند:
نخست آنکه بعضی روایات، دلالت بر آن دارد که خورشید، طلوع کرد و بر کوهها و بر زمین تابید و در بعضی آمده است که تا وسط آسمان آمد و در پارهای روایات است که تا نصف مسجد رسید، و این، دلیل بر آن است که حادثه باید در
مدینه اتّفاق افتاده باشد؛ چون مقصود از مسجد،
مسجد مدینه است، و بسیاری از گزارشها دلالت بر آن دارند که حادثه در
جنگ خیبر و در
صهباء، روی داده است.
دوم آنکه در بعضی از روایات است که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حال دریافت
وحی بود و در بعضی آمده است که خوابیده بود و بیدار شد.
سوم آنکه در بعضی روایات میگویند
علی (علیهالسّلام) مشغول
[
پرستاری از
]
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و در برخی آمده است که وی مشغول تقسیم غنایم بود و ... و دیگر ویژگیهای متنافیای که در روایت وجود دارد.
پاسخ، این است که: اختلاف ویژگیهای روایات، به معنای دروغ بودن اصل داستان نیست و تنها بر بودن اشتباهاتی در نقل ویژگیها دلالت دارد؛ چون هیچ حادثه نقل شده از طرق گوناگون وجود ندارد که در نقل ویژگیهایش اختلافی نباشد. در داستان
شقّ القمر (در روایتی که از
ترمذی نقل کردیم) آمده است که: «ماه، دو نیمه شد و بر دو کوه تابید» و در گزارش دیگری از ترمذی است که: «ماه، دو نیمه شد؛ نیمی از بالای کوه و نیمی از پایین کوه، تابیدن گرفت» و در
صحیح بخاری است که نیمی از بالای کوه و نیمی از پایین کوه، نمایان گشت».
بااینحال، باید گفت که بین ویژگیها در داستان «ردّ الشمس» اختلافی نیست. چون در صورت نخست، مراد از همه آن خصوصیات، این است که: خورشید تا وقت عصر بازگشت، چنانکه درپارهای از روایات، بدان تصریح شده است؛ امّا در پارهای از نقلها مبالغه شده و گفتهاند که تا وسط آسمان رسید (مبالغه در سخن، کم نیست)، چنانکه وقوع ردّ الشمس در
جنگ خیبر، منافاتی با رسیدن آفتاب تا نیمه مسجد ندارد.
امّا ویژگیها در صورت دوم هم با یکدیگر اختلاف ندارند؛ چون ممکن است که خواب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بر ویژگی فراگیری وحی و بیداریاش را بر خروج از آن حالت، حمل کنیم. به همین جهت، در پارهای از گزارشها پس از ذکر فرود آمدن
جبرئیل (علیهالسّلام) و غلبه حالت وحی بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، تعبیر «استیقاظ (به خود آمدن)» آمده است.
امّا ویژگیها در صورت سوم، روشن است که منافاتی با یکدیگر ندارند؛ چون بعید نیست که مسئله تقسیم غنایم، حادثهای پیش از مشغول شدن علی (علیهالسّلام) به
[
پرستاری از
]
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)بود، نه هم زمان با آن.
توهّم تنافی در دیگر ویژگیهای گزارش هم از همین قبیل است.
سایت حدیثنت، برگرفته از مقاله «تضاد در نقلهای حدیث رد شمس» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۹/۹.