تضاد اشتیاق به گناه با روح خدایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:انسان، گناه، میل به گناه، روح خدایی.
پرسش :آیا علت اشتیاق انسانها به
گناه با
روح خدایی که در کالبد آنها دمیده شده است، در تضاد نیست؟
پاسخ :
انسان از دو بعد و دو جنبه تشکیل یافته است؛ یکی جنبه
روح الهی و بُعد غیر مادی و دیگری بُعد مادی و جسمانی. کشش و اشتیاق به گناه به جنبههای جسمانی و مادی انسان برمیگردد. چنانکه
عشق و علاقه به امور معنوی به جهت دمیده شدن روح الهی در
کالبد انسان است. این مطلب که انسان از دو بُعد روحی و جسمی تشکیل یافته و این دو جهت در هم تنیده و مرتبط با هم هستند، هم از منظر قرآنی قابل تبیین است و هم بر اساس مبانی فلسفی میتوان آنرا اثبات کرد.
تشکیل یافتن انسان از دو جنبه روحی و جسمی و ارتباط این دو را، از آیات متعدد
قرآن میتوان اثبات کرد، و جالب اینکه همان آیاتی که به جنبه الهی انسان اشاره میکنند، در همان آیات به جنبه مادی و جسمانی نیز اشاره شده است.
«و همانا ما آدمی را از گل خالص آفریدیم. آنگاه او را
نطفه گردانیده و در جای استوار (صلب و رحم) قرار دادیم. آنگاه نطفه را
علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختیم و سپس بر استخوانها گوشت پوشانیدیم -و پیکری کامل کردیم- پس از آن -به دمیدن
روح پاک مجرد- خلقتی دیگرش انشا نمودیم آفرین بر -قدرت کامل- خدای که بهترین آفرینندگان است».
«و -به خاطر بیاور- هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت:من بشری را از گل خشکیدهای که از گل بدبویی گرفته شده، میآفرینم. هنگامی که کار آنرا به پایان رساندم، و در او از روح خود -یک روح شایسته و بزرگ- دمیدم، همگی برای او
سجده کنید!».
به بیان برخی مفسران؛ از این آیات به خوبی استفاده میشود که انسان از دو چیز مختلف آفریده شده که یکی در حد أعلای عظمت، و دیگری ظاهراً در حد أدنی از نظر ارزش. جنبه مادی انسان را گل بد بوی تیره رنگ (لجن) تشکیل میدهد، و جنبه معنوی او را چیزی که به عنوان
روح خدا از آن یاد شده است.
و به همین دلیل قوس صعودی این انسان آن قدر بالا است که بجایی میرسد که جز خدا نبیند، و قوس نزولیش آن قدر پائین است که از چهار پایان هم پائینتر خواهد شد (بَلْ هُمْ أَضَلُّ
) و این فاصله زیاد میان «قوس صعودی» و «نزولی» خود دلیل بر اهمیت فوق العاده این مخلوق است.
به بیان دقیقتر؛
روح انسانی ، همان بدنی است که خلقت دیگر به خود گرفته، بدون اینکه چیزی بر آن اضافه شده باشد. پس روح، امر وجودی است که فی نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است، و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد به طوری که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا میشود.
خلاصه اینکه؛ از نظر قرآن، انسان از دو بُعد معنوی و جسمی تشکیل یافته است. در نتیجه گرایشهای مادی و اشتیاق به گناه ناشی از جنبه مادی و جسمی او است.
بر اساس مبانی فلسفی نیز انسان از جسم و
روح تشکیل شده است و ارتباط محکمی بین این دو بر قرار است. این ارتباط در مکتب فلسفی
حکمت متعالیه به صورت عمیقتر بیان شده است؛ زیرا بر اساس این مکتب، نفس و روح در ابتدای پیدایش جسمانی بوده است و به تدریج و در سایه حرکت تکاملی به درجه تجرّد میرسد. بر این اساس گرایش بیشتر انسانها به سمت شهواتها و خواستههای حیوانی بهتر و راحتتر توجیه میشود؛ زیرا منشأ و منبع آن از نظر تکوین و پیدایش، مقدّم بر منبع و منشأ مسائل معنوی است. انسان از زمانی که پا به زمین گذاشته، لذتهای دنیایی را چشیده و به آن عادت کرده است.
صدر المتألهین نیز در تبیین چگونگی
پیدایش صفات انسانی و بیان ترتیب آن در عرصه
وجود انسان بیانی دارند که مبین این حقیقت است که صفات و نیرو هایی که مربوط به جنبه مادی انسان هستند زودتر از نیرو هایی که مربوط به جنبه معنوی و روحی انسان است رشد می کنند.
نتیجه اینکه؛ علاقه انسان به جنبههای مادی دارای علل و عوامل متعددی است. نیازهای جسم از درون و دم دست بودن خواستهها در بیرون را میتوان از ابتداییترین آن عوامل و به عنوان دو عامل درونی و بیرونی نام برد. البته عوامل دیگری نیز دارد که مهمترین آنها
غفلت از یاد خدا و
زندگی پس از مرگ است.
پایگاه اسلام کوئست