تدبیر خدا و نقش انسان در درمان بیماری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بیماری،
کرونا،
تدبیر جهان،
خدا،
معجزه.
پرسش: آیا خداوند تدبیر جهان را به انسان واگذار کرده است؟ اگر واگذار کرده پس چرا مشکلات را به گردن خدا میاندازیم و از او انتظار معجزه و مداخله در رفع بیماری کرونا داریم؟ اگر هم واگذار نکرده چرا خداوند مداخله نمیکند و بیماری کرونا را ریشه کن نمیکند؟
پاسخ اجمالی: همه چیز به اراده خداوند محقق میشود، اما خداوند نیز چنین اراده کرده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. به همین جهت، چه بسا خداوند بنا بر حکمتی که دارد، شفای برخی از بیماران را از طریق معجزه و علل غیرمتعارف انجام دهد، اما نباید چنین تلقی کرد که این
سنت الهی است و افعال اختیاری انسان و دارو و درمان هیچ تاثیری در این زمینه ندارند.
خداوند خالق و مدبر هستی است و هیچ چیزی از گستره خلقت و تدبیر او خارج نیست؛ اما نباید این حقیقت را به معنای آن گرفت که هر پدیدهای مستقیماً مخلوق خدا است و انسانها هیچ مسئولیت و اختیاری ندارند. در ادامه، با ارائه نکاتی، این مطلب را بیشتر توضیح میدهیم:
در ابتدا باید گفت هیچ تردیدی نیست که همه رخدادها در جهان خلقت به مشیت و اراده الهی صورت میگیرد و هیچ امری خارج از دایره
قدرت الهی نیست. به عبارت دیگر مؤثر اصلی در ساحت هستی در نهایت خداست و هر آنچه در این ساحت رقم میخورد، با اراده و
علم الهی است.
چنانکه
قرآن کریم حتی افتادن برگ از درخت را در دایره علم الهی معرفی نموده است:
«یعْلَمُ مَا فیِ الْبرَ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ اِلَّا یعْلَمُهَا...
؛ و
[
خداوند
]
آنچه در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرونمیافتد مگر
[
اینکه
]
آن را میداند».
در نتیجه هر کاری که از انسان سر میزند، به مشیت الهی است.
اما سخن به همین جا ختم نمیشود! چراکه خداوند اراده کرده است که انسان نیز اراده داشته باشد.
توضیح مطلب اینکه، انسان غیر از جماد، نبات و حیوان است و تفاوتی عمده و اساسی با دیگر موجودات دارد، چراکه دارای اختیار است و خداوند خواسته است که انسان با اختیار خویش، کارها را انجام دهد. اختیار انسان در طول مشیت الهی است؛ یعنی خداوند خواسته که انسان توان خواستن و انتخاب را داشته باشد. به همین خاطر اگر شما بتوانید تمام علل و عوامل مورد نیاز برای انجام کاری را فراهم نموده و بر آن اقدام نمایید، آن واقعه اتفاق خواهد افتاد.
از آنچه تاکنون بیان شد روشن میشود که هر رخدادی که به صورت ارادی از انسان حاصل میشود، هم مستند به اراده و اختیار انسان بوده و هم باید مشیت و خواست الهی، جواز و اذن آن را داده باشد.
در نتیجه آن دوگانهای که شما در سؤال بدان اشاره فرمودید که «یا تدبیر جهان به دست خداست یا به دست انسان» درست نیست، چراکه حالت سومی نیز برای این مسئله وجود دارد و آن این است که تدبیر جهان به دست انسان و با مشیت و اذن الهی باشد؛ این در واقع تفسیری است بر اساس حقیقتی که در لسان
اهل بیت (علیهمالسّلام) با عنوان «
امر بین الامرین» معرفی شده و در مقابل دو نظریه
جبر و
تفویض قرار دارد.
میتوانیم با یک مثال ساده این مطلب را بیشتر روشن کنیم. فرض کنید در زیر درخت سیب، فرزند کوچکی بر روی شانههای پدر خویش نشسته و بدین واسطه میتواند به سیبهای روی درخت دست یافته و آن را بچیند.
حال سؤال این است که اگر فرزند، سیبی را از درخت چید، این فعل اوست یا فعل پدر؟
پاسخ این است که هردوی ایشان به نحو توأمان و طولی در چیده شدن این سیب مؤثر بودند، اگر پدر امکان دسترسی کودک را فراهم نمیکرد، سیب چیده نمیشد و باز اگر کودک ارادهای برای چیدن سیب نداشت بازهم این اتفاق نمیافتاد. درنتیجه هر دو مؤثر در این فعل بودهاند.
بنا بر آنچه گذشت امر جلوگیری از گسترش یک بیماری تنها فعل انسان (بدون در نظر گرفتن خداوند) نیست تا گفته شود، دعا و عنایت الهی و درنهایت مداخله حضرت حق در این مسئله تاثیری ندارد؛ و از سوی دیگر این امر، تنها منوط به
فعل خدا (بدون لحاظ اختیار و اراده انسان) نیست تا دخالت انسان و تلاش او در این مسئله کاملاً بیتاثیر باشد.
بلکه باید هر انسانی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماریهای خطرناک انجام دهد و در ادامه از خداوند منان و عنایات او نیز استمداد بطلبد. همچنانکه قرآن کریم در این خصوص میفرماید:
«فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلینَ؛
و چون تصمیم گرفتی بر خدا
توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست میدارد».
«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ اِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ؛
و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههای خود را بر آنان مینماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.»
بنابراین، اگر کسی تلاش نکند و فقط چشم به راه اجابت دعا و معجزه باشد به تعبیر
امام علی (علیهالسّلام) همانند کسی است که «بی چله کمان، تیر میاندازد».
البته نباید از این نکته غافل شد که گاهی خداوند از طریق غیرعادی، کارهایی را انجام میدهد و مثلاً مردگان را زنده و یا بیماران را شفا میدهد؛ چنانکه
عیسی (علیهالسّلام) به اذن او چنین نمود و بیماران را شفا داد و مردگان را زنده کرد.
البته این معجزات و کارهای خارق العاده، در موارد نادری رخ میدهد و چون در محدوده علم ما نیست، نمیدانیم حکمت الهی چه زمانی، وقوع چنین معجزاتی را لازم میداند و چه زمانی نه.ازاینرو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چرا که ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد؛ چنانکه در روایتی آمده «ابی الله ان یجری الاشیاء الا بالاسباب فجعل لکل شئ سببا؛
خداوند اباء میورزد از این که کارها را جز از طریق علل و اسباب انجام دهد و به همین جهت، برای هر کاری سبب و علتی قرار داد».
بنابراین، خداوند
خالق و
مدبر هستی است و چون انسانها را مُختار آفریده، از آنها انتظار دارد برای تدبیر زندگی و رفع بیماری و مشکلات، کوشش و تلاش کنند و صرفاً چشمانتظار مداخله خداوند در هستی نباشند؛ اما نباید مسئولیت انسان در برابر زندگی خودش را به معنای استغنای از خدا دانست. برای رفع مشکلات هم باید تلاش و کوشش کرد و هم باید به خداوند توکل کرد و از او کمک خواست.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، برگرفته از مقاله «تدبیر خدا و نقش انسان در درمان بیماری» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱/۲۹.