تاثیر رفتار اهل بیت در جلب محبت مردم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اهلبیت،
عشق.
پرسش: زندگی شخصی اهل بیت (علیهالسّلام) چگونه بود که دلهای مردم را جذب میکرد؟
یکی از عوامل عشق و علاقه مردم به اهل بیت (علیهالسّلام) سیره آنها در زندگی شخصی و در دوران قدرت و حکومت است. آنها نه تنها از هرگونه امتیازطلبی دوری میجستند؛ بلکه مانند بینواترینِ مردم، زندگی میکردند.
یکی از یاران
امام صادق (علیهالسّلام) به نام
مُعَلّی بن خُنَیس میگوید: به ایشان عرض کردم: حکومت
[
بنی عبّاس و نعمتهای
]
آنان را به یاد آوردم و با خود گفتم اگر حکومت در دست شما بود، ما هم در کنار شما زندگی خوشی داشتیم! امام (علیهالسّلام) در پاسخ فرمود:
هَیهاتَ یا مُعَلّی! اما وَاللَّهِ ان لَو کانَ ذاکَ، ما کانَ الّا سِیاسَةَ اللَّیلِ وَ سِیاحَةَ النَّهارِ، وَ لُبسَ الخَشِنِ وَ اکلَ الجَشِبِ؛
ای معلّی، هرگز چنین نیست! به خدا سوگند، اگر چنان
[
که گفتی، حکومت در دست ما
]
بود، چیزی جز سیاستِ شب و تکاپو و روزهداری روز و پوشیدن لباس زِبْر و خوردن غذای ناگوار
[
نصیب ما
]
نمیشد.
در روایت دیگری،
مُفضّل بن عمر، یکی دیگر از یاران امام صادق (علیهالسّلام) میگوید: در
طواف نزد ایشان بودم. امام (علیهالسّلام) نگاهی به من کرد و فرمود:
«ما لی اراکَ مَهموماً مُتَغَیِّرَ اللَّونِ؟
چرا تو را اندوهناک و رنگ پریده میبینم؟!
گفتم: فدایت شوم، وقتی قدرت، سلطنت و عظمت بنیعبّاس و امکاناتی را که در اختیار آنهاست، ملاحظه میکنم، با خود میگویم که اگر حکومت در دستِ شما بود، ما هم در کنار شما از این امکانات، برخوردار بودیم.
امام (علیهالسّلام) فرمود:
یا مُفَضَّلُ، اما لَو کانَ ذلِکَ لَم یَکُن الّا سِیاسَةَ اللَّیلِ، وَ سِیاحَةَ (فی المصدر: «سباحة»، وما اثبتناه هو الصحیح کما فی بحار الانوار.) النَّهارِ، وَ اَکلَ الجَشِبِ، وَ لُبسَ الخَشِنِ شِبهَ امیرِ المُؤمِنینَ (علیهالسّلام) وَ الّا فَالنّارُ، فَزُوِیَ ذلِکَ عَنّا، فَصِرنا نَاکُلُ وَ نَشرَبُ، وَ هَل رَاَیتَ ظُلامَةً جَعَلَهَا اللَّهُ نِعمَةً مِثلَ هذا؟!
ای مُفضّل! اگر چنین روزی پیش بیاید، همانند سیره امیر مؤمنان (علیهالسلام)، چیزی جز سیاستِ شب و تکاپو و روزهداری روز و خوردن غذای ناگوار و پوشیدن لباس زِبْر
[
نصیب ما
]
نخواهد شد. در غیر این صورت،
[
کیفر عمل نکردن پیشوایان به وظیفه خود
]
آتش دوزخ است. اکنون که این حق از ما سلب شده، ما
[
هم مثل دیگران
]
میخوریم و میآشامیم
[
و زندگی میکنیم
]
آیا دیدهای که
خداوند، اینگونه ستمی را تبدیل به
نعمت کرده باشد؟!»
در حدیثی دیگر از شخصی به نام
عمرو بن شمر آمده است: نزد امام صادق (علیهالسّلام) بودم. خانه ایشان مملو از جمعیت بود. مردم، مرتّب از او سؤال میکردند و ایشان نیز به همه پرسشها پاسخ میداد. با دیدن این صحنه، گریهام گرفت. در گوشهای از خانه مشغول گریه کردن بودم که امام (علیهالسّلام) متوجّه شد و فرمود: «چرا گریه میکنی؟».
گفتم: فدایت شوم! چرا گریه نکنم؟! آیا در میان این امّت، کسی مانند شما وجود دارد؟
[
با این دانش گسترده
]
درِ خانه شما، بسته شده و پرده بر شما افکنده شده است
[
و جامعه نمیتواند بهطور شایسته از برکات وجود شما بهرهمند شود
]
.
امام (علیهالسّلام) فرمود:
لا تَبکِ یا عَمرُو، نَاکُلُ اکثَرَ الطَّیِّبِ، وَ نَلبَسُ اللَّیِّنَ، وَ لَو کانَ الَّذی تَقولُ لَم یَکُن الّا اکلُ الجَشِبِ وَ لُبسُ الخَشِنِ مِثلُ امیرِ المُؤمِنینَ عَلِیِّ بنِ ابی طالِبٍ علیه السلام، وَ الّا فَمُعالَجَةُ الاَغلالِ فِی النّارِ.
ای عَمرو! گریه نکن.
[
در شرایط کنونی که حکومت در دست ما نیست، میتوانیم مانند دیگران زندگی کنیم
]
، از بیشترِ غذاهای پاکیزه، استفاده کنیم و لباس نرم بپوشیم؛ ولی اگر شرایط به گونهای بود که تو میگویی، همانند امیرمؤمنان
علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، چیزی جز خوردن غذای ناگوار و پوشیدن لباس زِبْر
[
نصیب ما
]
نبود؛ وگر نه گرفتاری آتش
[
دوزخ
]
را در پی داشت.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «شیوه زندگی شخصیِ اهل بیت (علیهالسّلام) و جلب محبت مردم» تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۱۲/۶.