• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بررسی حقانیت دین اسلام و بودا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دین اسلام ، آیین بودا ،
پرسش: مسلمانان معتقدند که خدا ، والاترین حق است، اما بودائیان اعتقاد دارند تعالیم بودا والاترین حق می‌باشد؛ چه تفاوتی میان این دو والاترین وجود دارد؟
پاسخ:انسان‌ها معمولاً راه و مسلک خود را راه حقیقی و درست می‌دانند و غیر خود را ناحق کامل یا ناحقی مختلط با حق فرض می‌کنند.



حق دانستن راه و مسلک خود، تنها یک ادعا است و نمی‌توان تنها با ادعا کردن، چیزی را ثابت کرد. علاوه بر این، نمی‌توان تمام این ادعاها را حق کامل دانست؛ زیرا حقیقت یک چیز است و نمی‌تواند در چند چیز منافی وجود داشته باشد. البته ما منکر این نیستیم که بیشتر مدعیان حقیقت، از جمله ادیان مختلف، شمه‌هایی از حقیقت و حقانیت را در خود جای داده‌اند و بر مفاهیم اصیل انسانی؛ مانند درستی، راستی، اخلاق و عدالت و... تأکید کرده‌اند، اما این عیار و اندازه حقیقت در آن‌ها متفاوت است، در یکی کم و در دیگری زیاد است.


اما چگونه می‌توان به حقیقت دست یافت و کلام مدعیان آن‌را نفی یا اثبات کرد؟ بهترین راه برای به دست آوردن حقیقت، فکر کردن و اندیشدن است، ادعا، هیچ حقیقتی را ثابت نمی‌کند و تنها راه رسیدن به حقیقت، تفکر و تعقل بدون تعصب است که در این صورت یا به حقیقت می‌رسیم که این مطلوب ما است و حتی اگر به حق نرسیدیم نیز در مقابل خداوند معذوریم.


برای نمونه، دو دینی را که در سؤال، بیان شد با هم مقایسه می‌کنیم تا ببینیم واقعا کدام یک والاترین‌اند.

۳.۱ - پایه و اساس آیین بودا

از آن‌جا که یک دین را در هدف آن دین می‌توان خلاصه کرد و برای فهم هدف یا اهداف دین لازم است، طریقی که دین پایه‌گذار آن است را بیابیم؛ باید به بنیان‌های دین اسلام و آیین بودا توجه کنیم تا تصوّر بهتری نسبت به هدف آن‌ها داشته باشیم:

۳.۱.۱ - عدم اعتقاد به وجود خدا

در آیین بودا «اعتقاد به خدا یا خدایان، از اصول اساسی ایمان به شمار نمی‌آید و به همین دلیل، غالباً گفته می‌شود دین بودا یک دین خدانشناسانه است.»
[۱] جامعه شناسی دین، همیلتون، ملکم، ترجمه ثلاثی، محسن، نشر ثالث، تهران، ص ۱۲۷.
در ادبیات بودایی، موقعیتی برای خداوند وجود ندارد و بود و نبود او در این آیین، یکسان است.

۳.۱.۲ - پیمودن راه هشتگانه

«در آیین بودا یکی از چهار حقیقت اصیل، این است که تنها از طریق پیمودن راه هشت‌گانه که همان راه بودایی است، می‌توان به هدف بالا دست یافت.»
[۲] جامعه شناسی دین، همیلتون، ملکم، ترجمه ثلاثی، محسن، نشر ثالث، تهران، ص ۱۲۷.
این هدف، اهمیت و کارایی بسیار بالایی در آیین بودا دارد.

۳.۱.۳ - هدف بالا

اما نکته مورد نظر ما در این‌جا این است که این هدف بالا چیست؟ و آن‌چه که تمام آیین بودا برای رسیدن به آن، تمام زندگی خود را وقفش می‌کنند، چیست؟ بودا به مانند دین هندو، چنین آموزش می‌دهد که رستگاری راستین، رهایی از چرخه تولد مجدد
[۳] Rebirth
( تناسخ ) است.
[۴] Rebirth، ص ۱۲۸.
آن‌ها تناسخ را قبول دارند و این را عذابی برای خود می‌دانند و تمام تلاش خود را در نابودی این سلسله و چرخه ابدی، خرج می‌کنند. علاوه بر این‌ها، باید توجه داشت که بودا ادعایی بر پیامبری یا خدا بودن نیز نداشت.
البته ما منکر این نیستیم که برخی از فضایل انسانی که عقل بر آن‌ها نگاه اثباتی داشته نیز در آیین بودا قرار دارد؛ آموزه‌های اخلاقی چون صدق، درستی و... که بر آن‌ها تأکید شده است.

۳.۲ - پایه و اساس دین اسلام

حال ببینیم اسلام چگونه به انسان و زندگی او نگاه می‌کند و چه اعتقادی را هدف و پایه دین قرار داده است؟

۳.۲.۱ - اعتقاد به توحید

اسلام خلاصه خود را در توحید می‌بیند و اعتقاد به خدا را قوام و ستون پایداری دین مطرح می‌کند.

۳.۲.۲ - خلق حیات دنیوی

خداوند برای ما یک حیات در این دنیا قرار داده و هدف از خلقت را نیز بیان داشته است. برای زندگی بهتر و کنترل نفس در این حیات، راهنما‌هایی نیز فرستاده است.

۳.۲.۳ - اعتقاد به حیات ابدی

علاوه بر این حیات، در اسلام اعتقاد به حیات دیگری نیز وجود دارد که حیات ابدی انسان را ثابت می‌کند البته نه در درون این دنیا و گردش جبری، بلکه در حیات دیگر که خوشی و ناخوشی آن‌را خود رقم زده‌ایم و به درستی و نادرستی اعمال خود نعمت و نقمت می‌گیریم.

۳.۲.۴ - نگرش مثبت به دنیا و رد تناسخ

در اسلام نه تنها چرخه تناسخ رد شده است، بلکه نگاه و رویکرد اسلام به این دنیا نیز کاملاً مثبت بوده است. دین اسلام گزینه‌های اخلاقی بسیاری را نیز برای انسان‌ها، هم از جهت اثبات عقل و هم به جهت تأکید دین، ملزَم می‌داند.

۳.۲.۵ - تکیه گاه بودن خداوند

همچنین وقتی در نظر می‌گیریم که خداوند در ورای این الفاظ و اعتقادات است، خود تکیه گاه و برهانی برای پذیرش امور می‌شود؛ زیرا مطمئنا آن پروردگاری که منشأ این تعالیم است والاترین رتبه را دارا خواهد بود.


سخن کوتاه می‌کنیم و می‌گوییم: آری اگر خدا را با قلب خود احساس نکردیم و عقل ما نیز از درک او عاجز ماند، والاترین هدف در زندگی‌مان فرار از چرخه تناسخی می‌شود که ما خود آن را در ذهنمان خلق کرده‌ایم، اما اگر خداوند را قبول کرده و بدان اعتقاد پیدا کردیم و با اتصال به موجودی ماورائی، این جسم خاکی و مادی را به موجودی فرا مادی متصل کردیم و از محدودیت به نامحدودیت رسیدیم، آموزه‌های اسلام را والاترین خواهیم دید.
اما در این‌که هر دو گروه، خود را والاترین می‌دانند، به حسب اعتقاد، آموزه‌ها و ادعاهای خودشان است، ولی حقیقت یکی است و با اعتقادات، تغییر نمی‌کند.


۱. جامعه شناسی دین، همیلتون، ملکم، ترجمه ثلاثی، محسن، نشر ثالث، تهران، ص ۱۲۷.
۲. جامعه شناسی دین، همیلتون، ملکم، ترجمه ثلاثی، محسن، نشر ثالث، تهران، ص ۱۲۷.
۳. Rebirth
۴. Rebirth، ص ۱۲۸.



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : ادیان | ادیان غیر الهی




جعبه ابزار