بر حق بودن امام علی در تمام جنگها
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام علی (علیهالسّلام)،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).
پرسش: به چه دلیل امام علی (علیهالسّلام) در تمام جنگها برحق بود؟
پاسخ اجمالی: روایات بسیاری از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از قبیل: «عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ» و غیره در منابع فریقین وارد شدهاست که بر حقانیت امام علی (علیهالسّلام) در هر منازعهای اشاره دارند؛ این احادیث از هر ایراد سندی مبرّا هستند و دلیلی بر بطلان صدور آنها نیست؛
شیعه و
اهلسنّت حقانیت این مطلب را تایید کردهاند.
ابوعبداللّه محمّد بن محمّد بن نعمان، معروف به «
شیخ مفید» روایاتی را از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این زمینه نقل میکند:
از دلایل آنکه امیرمؤمنان در تمامی جنگهایش بر حق بود و مخالفانش در گمراهی بودند، روایتهای فراوانی است که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به این تعبیر رسیده است که: «حَربُکَ یا عَلِیُّ حَربی، وسِلمُکَ یا عَلِیُّ سِلمی؛
ای علی! جنگِ تو، جنگِ من است و صلحِ تو،
صلح من» نیز این سخن که: «یا عَلِیُّ، انَا حَربٌ لِمَن حارَبَکَ، وسِلمٌ لِمَن سالَمَکَ؛
ای علی! من با کسی که با تو پیکار کند، در جنگم و با آنکه با تو در آشتی باشد، در آشتیام».
این دو حدیث، از طریق اهل سنّت و شیعه و نیز محدّثان منسوب به اهل سنّت و محدّثان منسوب به شیعه، روایت شده است و هیچ یک از عالمان، در سند آنها ایرادی وارد نساختهاند و هیچ فرد حدیث شناسی ادّعا نکرده است که راویان این دو حدیث، دروغگو بودهاند.
سخنانی که وضعشان چنین است، باید آنها را پذیرفت و به آنها عمل کرد؛ چرا که هر یک از آنها اگر سخنی ناصواب بود، امّت اسلامی از دانشمندی که آن را رد کند و راویانش را تکذیب نماید، تهی نبود. چنین سخنی از طعن و ایراد، مصون نمیماند و انگیزههای ساختگی بودنش روشن میگشت و نشانههای
خداوند سبحان بر بطلانش اقامه میگردید. بدین ترتیب، صحّت و سلامت این دو حدیث از تمام آنچه گفته شد، خود، دلیلی روشن است بر ثابت بودن آنها.
از همین قبیل است روایتی
مستفیض از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که به امیرمؤمنان فرمود: «تُقاتِلُ یا عَلِیُّ عَلی تَاویلِ القُرآنِ، کَما قاتَلتُ عَلی تَنزیلِهِ؛
ای علی! تو برای
تاویل قرآن میجنگی، چنانکه من برای
تنزیلش جنگیدم».
نیز این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خطاب به
سهیل بن عمرو و همراهان او (که برای درخواست بازگرداندن بردگانی که به
اسلام گرویده بودند به
مکّه، نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده بودند (که: «ای گروه
قریش!
[
یا از این کارها
]
دست بر میدارید، یا اینکه خداوند، مردی را به سوی شما برمی انگیزد که برای تاویل قرآن با شما بجنگد، چنانکه من برای تنزیلش با شما جنگیدم. برخی از یاران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او گفتند: ای پیامبر خدا! او کیست؟ آیا فلانی است؟ فرمود: «نه». گفتند: پس فلانی است؟ فرمود: نه؛ بلکه او همان وصله کننده کفش است که اکنون درون اتاق است. نگاه کردند و علی (علیهالسّلام) را در اتاق یافتند که کفش پیامبر خدا را وصله میزد.»
و از همین قبیل است سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به امیرمؤمنان که: «تُقاتِلُ بَعدِی النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ؛ پس از من با
ناکثین،
قاسطین و
مارقین میجنگی». سخن درباره این حدیث هم مانند دیگر احادیثی است که گذشت. این حدیث نیز از هر ایراد سَندی مبرّاست و دلیلی بر بطلان صدور آن نیست و ثبوتش مسلّم است و شیعه و اهل سنّت، تسلیم نقل و روایت آناند و این، دلیلی دیگر است بر درستی آن حدیث.
و از همین نمونههاست سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که: «عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ، اللّهُمَّ ادِرِ الحَقَّ مَعَ عَلِیٍّ حَیثُما دارَ؛
علی با حق است و حق با علی است. بار خدایا! حق را بر محور علی بچرخان، هر کجا که او چرخید».
این را نیز
محدّثان اهل سنّت روایت کردهاند و از جمله احادیث صحیح خود به شمار آوردهاند و کسی بر سندش اعتراض نکرده است و هیچ یک از آنان بر تکذیب راویانش اقدامی نکرده است و
دلیل عقلی یا
نقلی بر باطل بودنش یافت نمیشود. پس اعتقاد به درستی آن، لازم است و از همینهاست این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): «اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ، وعادِ مَن عاداهُ، وَانصُر مَن نَصَرَهُ، وَاخذُل مَن خَذَلَهُ؛
بارخدایا! دوست بدار آن را که علی را دوست بدارد، و دشمن باش با آنکه با علی دشمن است، و یاری کن آن را که علی را یاری رسانَد، و درمانده کن آن را که از یاری علی دست بدارد.» این روایت، مشهورتر از آن است که نیازمند جمع سند باشد و این حدیث نیز نزد ناقلان اخبار، مسلّم است.
و نیز سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به علی (علیهالسّلام) که: «قاتَلَ اللّهُ مَن قاتَلَکَ، وعادَی اللّهُ مَن عاداکَ؛
خدا بکُشد آن را که با تو میجنگد و دشمن باشد با کسی که با تو دشمنی میکند». این روایت نیز مشهور است و نزد محدّثان و اهل روایت، شناخته شده است و در کتب آنان ذکر شده است.
و نیز این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که: «مَن آذی عَلِیّا فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَی اللّهَ تَعالی؛
آن که علی را اذیت کند، مرا اذیّت کرده است، و کسی که مرا اذیت کند، خداوند متعال را اذیّت کرده است».
پیامبر خدا با این سخن، حکم کرد که آزُردن علی (علیهالسّلام) آزردن
خداوند است و آزردن خداوند (که نامش شکوهمند است)، هلاک کننده و بیرون برنده از
ایمان است. خداوند (عزّوجلّ) فرمود: «اِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْاَخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا؛
بیگمان، کسانی که خدا و پیامبر او را آزار میرسانند، خدا آنان را در
دنیا و
آخرت لعنت میکند و برایشان عذابی خفّتآور آماده ساخته است».
از اینگونه احادیث که آوردیم، با همان مضامینی که بر حقّانیت امیرمؤمنان و خطاکاریِ مخالفانش دلالت کنند، بسیار است که اگر بخواهیم همه را گرد آوریم، کتابی قطور میشود و سخن به درازا میکشد و آنچه در این جا آوردیم، برای اثبات حقّانیت و هدفی که آرزو میکنیم، بس است (اگر خداوند متعال بخواهد).
همچنین در پی گفتار شیخ مفید، این سخن
ابن ابیالحدید، درخورِ توجّه است که میگوید:
«امامتِ پس از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، حقّ
امام علی (علیهالسّلام) بود و اگر او
[
پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
]
مشیر میکشید، بیتردید ما حکم به خطاکاری و هلاکت تمام کسانی میکردیم که با او مخالفت کردند؛ زیرا از پیامبر خدا احادیث صحیحی به اثبات رسیده است که: «علی با حق است و حق با علی است و حق، آنجا میچرخد که علی بچرخد» و بارها به علی (علیهالسّلام) فرمود: «جنگ با تو، جنگ با من است و آشتیِ با تو آشتیِ با من»».
سایت حدیثنت، برگرفته از مقاله «بر حق بودن امام علی در تمام جنگها» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۷/۲۳.