اعیان ثابته
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عرش،
سرادق،
کرسی،
عین ثابت،
اعیان ثابته.
پرسش: «اعیان ثابته» به چه معنا و مفهوم است؟
پاسخ: اعیان ثابته همان صور
ماهیات و کثرات تفصیلی است که در تعیّن ثانی، معلوم حق قرار میگیرند.
بحث «اعیان ثابته» از مباحث مهم فلسفی - عرفانی است. یکی از محققان در این زمینه میگوید: «موضوع اعیان ثابته از لحاظ مختلفی اهمیت دارد. برخی آنرا از مهمترین نوآوریهای شیخ اکبر
محی الدین عربی به شمار میآورند. این بحث (بر خلاف مبحث اسما که پیش از محی الدین نیز مطرح بوده است) کمتر مورد توجه عارفان پیش از ابن عربی بوده است. اعیان ثابته همان صور ماهیات و کثرات تفصیلی است که در تعیّن ثانی، (
تعیین ثانی «در مقابل
تعیین اول» یکی مراتب عرفانی و به معنای تحقق صور علمی و تفصیلی در ذات حق تعالی است.) معلوم حق قرار میگیرند. به بیان دیگر؛ صور علمیحق در تعیّن ثانی را که به نحو معلومات تفصیلیاند و در واقع چیزی جز همان ماهیات نیستند، اعیان ثابته مینامند. پس اعیان ثابته همه اموری است که با اسامیماهوی از آنها یاد میکنیم؛ مانند
عقل اول،
نفس کلی،
فلک،
فرشته،
انسان،
اسب،
سنگ و.... حق تعالی به این امور علم پیشین دارد و ایجاد آنها نیز به واسطه همین علم پیشین است».
وی در مورد چگونگی پیدایش اعیان ثابته میگوید: «یکی از مباحث بسیار مهم در این زمینه آن است که این اعیان ثابته چگونه ایجاد شدهاند و نسبتشان با اسمای الهی در تعیّن ثانی چیست؟ در حقیقت اعیان ثابته صور و مظاهر اسمای الهیاند؛ بدین معنا که هر اسمیبرای خود، مظهر خاصی دارد و در شکل مظهری پیدا میشود. این مظهر همان عین ثابت یا ماهیت خاص مربوط بدان اسم است. به این ترتیب، میتوان گفت ارتباط اسما با اعیان، ارتباطی از گونه ارتباط ظاهر و مظهر است؛ با این بیان که اسم (یعنی ذات به همراه صفت خاص) همواره تعیّن خاصی به همراه دارد. همراهی با یک تعیّن خاص یا نسبت خاص، به معنای همراهی با نوعی محدودیت و تحدد است. تحدد مستلزم وجود یک حد است که اهل معرفت آن حد را عین ثابت مینامند».
به بیان استاد حسن زاده آملی: «عین ثابت که مرتبه حقیقت هر کسی است، در متن عالم اقتضای احکام خاصی دارد که چون رنگ وجود گرفت آن احکام و لوازم بر وی مترتب میشود».
وی در بیان دیگری میگوید: «عین ثابت مجعول بالتبع است نه بالذات و مجعول بالذات وجودات اشیاء هستند و عین ثابت که به تعبیر حکما
ماهیت است حد وجودی شیء است و مقتضیات عین ثابت که هر یک به لسان حال و استعداد خواهشی دارند، از این عینشان یعنی ماهیت و حدشان منتشئ است».
به بیان دیگر؛ «وجود از ناحیه حق بر عین (ثابت) افاضه میشود و عین مطابق قابلیت خود
فیض گرفته است، پس در عین دو لحاظ میشود، اگر
وحدت را
قاهر ببینیم وجود است و ظهورات او، و اگر کثرت را لحاظ کنیم اعیان است و مقتضیات و قابلیت آنها».
البته توضیح و تفصیل این بحث در اینجا ممکن نیست. علاقهمندان به منابع تفصیلی آن رجوع کنند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «سرادق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۵.