• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اطمینان قلبی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ایمان ، اطمینان قلبی.
پرسش: رابطه ایمان و اطمینان قلبی در قرآن به چه صورت مطرح شده است؟ ذکر سوره و آیه مربوطه.
پاسخ:



ایمان در لغت عبارت است از:تصدیق در مقابل تکذیب .


ایمان در اصطلاح عبارت است از:اقرار به زبان، تصمیم و پیمان قلبی و عمل با اعضا و جوارح
[۳] برای اطلاع بیشتر از معنای ایمان و فرق آن با اسلام و علم به نمایه‌های «فرق ایمان و علم شماره ۵۳۸۲ (سایت:۵۶۵۱)» مراجعه نمایید.



"اطمینان" و طمأنینه در لغت به معنای آرامش خاطر بعد از بی‌تابی و اضطراب است.
[۴] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، خسروی، غلام‌رضا، انتشارات مرتضوی ـ تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.



گاهی انسان به‌وسیله استدلال و برهان علمی و منطقی ممکن است به چیزی ایمان و یقین داشته باشد و با این استدلال، عقلش راضی شود، ولی آرامش خاطر نداشته باشد؛ اما اگر نسبت به آن چیز اطمینان قلبی داشت این اطمینان باعث آرامش خاطر و سکون قلب او می‌شود که در این صورت هیچ‌گونه وسوسه و اوهام ذهنی در او راه ندارد؛ به‌عنوان مثال، همه ما یقین داریم که از انسان مرده هیچ کاری بر نمی‌آید و این را با استدلال و دلیل باور داریم؛ اما در جان ما رسوخ نکرده؛ لذا ممکن است کسی از مرده خصوصاً در شب بترسد. اما افرادی هستند چون سروکار آنها با مردگان است، هرگز چنین ترسی ندارند.
بنابراین وقتی که انسان به مرحله شهود رسید، دلش آرام می‌گیرد. ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ هم ایمان کامل و خالص به بعثت و زنده‌ شدن مردگان داشت و هیچ شکی در دل نداشت؛ اما خواست به اطمینان قلبی برسد.

۴.۱ - روایتی از امام رضا

در روایتی همین سؤال از امام رضا ـ علیه‌السلام ـ شد که آیا در قلب ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ شک و تردیدی بود. امام رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمودند:نه، بلکه ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ یقین داشت و از خداوند زیادی در یقین را خواست.
[۶] عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج ۱، ص ۳۳۰، ناشر مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ هجری.



برخی روایات بر این ذهنیت که ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ شک داشت، پس ما هم اگر شک داشتیم معذوریم و اگر ایمان و یقین نداشتیم، هیچ اشکالی و ایرادی بر ما وارد نیست، خط بطلان می‌کشد.


در روایتی نقل شده:شخصی به امام موسی کاظم ـ علیه‌السلام ـ نامه‌ای نوشت و گفت:من در حال شک هستم و ابراهیم هم به خداوند فرمود:به من نحوه زنده شدن مردگان را نشان بده، من هم دوست دارم که چیزی به من نشان بدهی، امام ـ علیه‌السلام ـ در جواب نوشت:همانا ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ مؤمن بود، فقط دوست داشت ایمانش زیاد شود؛ ولی تو در حال شک هستی و در انسان شاک خیری وجود ندارد.
[۷] عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج ۱، ص ۳۳۶، ناشر مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ هجری.



انسان باید نسبت به اصول دین اعتقاد و ایمان و یقین داشته باشد و برای به دست آوردن ایمان و یقین، راه‌های استدلالی و برهانی وجود دارد که دیگر برای انسان شکی باقی نماند و برای دفع شبهاتی که القا می‌شود، می‌توان به علما ی دین رجوع کرد.


به‌هرحال، با اندک تأمل و تعمق در آیات قرآن به این حقیقت پی می‌بریم که رفع نگرانی‌های روحی و روانی در سایه تقویت ایمان به خدای حکیم و دادگر و ایمان به روز واپسین و بهشت و جهنم ، میسر است و نیز اعمال عبادی مثل نماز برای رسیدن انسان به این مرحله طراحی شده است. مؤمن زمانی که دست لطف و حمایت خدا را پیوسته بر سر خویش احساس می‌کند، دیگر خوف و اضطراب و غمی به دل راه نمی‌دهد:" و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید، اگر ایمان داشته باشید. خداوند در این آیات می‌فرماید:اگر با خدا باشید، تمام قوای زمین و آسمان در اختیار توست و خداوند نیازها و مشکلات و گرفتاری‌هایت را می‌داند و از تلاش و اطاعت و بندگی تو باخبر است و با ایمان به این نویدهای الاهی چگونه ممکن است آرامش خاطر بر وجود انسان حاکم نگردد؟ قطعاً با این منش و معرفت، امور نگران‌کننده و اضطراب‌آور روحی از جان و دل بشر رخت بر‌می‌بندد.


۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۲۱، ناشر دار صادر، بیروت‌، چاپ سوم‌، ۱۴۱۴ ق‌، الإِیمان:بمعنی التصدیق، ضدُّه التکذیب.    
۲. کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۷، ح ۱، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ هجری شمسی. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:الْإِیمَانُ هُوَ الْإِقْرَارُ بِاللِّسَانِ وَ عَقْدٌ فِی الْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ.    
۳. برای اطلاع بیشتر از معنای ایمان و فرق آن با اسلام و علم به نمایه‌های «فرق ایمان و علم شماره ۵۳۸۲ (سایت:۵۶۵۱)» مراجعه نمایید.
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، خسروی، غلام‌رضا، انتشارات مرتضوی ـ تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
۵. شیرازی، ناصر مکارم، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۳۰۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.    
۶. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج ۱، ص ۳۳۰، ناشر مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ هجری.
۷. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج ۱، ص ۳۳۶، ناشر مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ هجری.
۸. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۳۹.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | ایمان




جعبه ابزار