• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصلاح امت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اصلاح امت، علما، خواص، عوام، تجار، حاکمان.

پرسش: آیا پیامبر خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ اصلاح امور عوام را تنها در دست خواص دانسته است؟ (پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمود: «زمام‌داران چوپانان مردم‌اند، وقتی چوپان گرگ شود، گوسفندان چه‌گونه بچرند؟ و علماء طبیبان مردم‌اند، وقتی طبیب بیمار باشد، بیماران را چه کسی درمان کند؟ بندگانِ عابد خداوند راه‌نمای مردمند، اگر راه‌نما گمراه شد، چه کسی راه رونده را هدایت می‌کند؟ و تاجران امین مردم‌اند، وقتی که امین خیانت کرد، به چه کسی باید اطمینان نمود؟» المواعظ العددیه، ص‌ ۱۲۵؛ آیا این حدیث درست است؟ رسول خدا در جواب شخص چه فرمودند؟)

پاسخ:





۱.۱ - روایتی از پیامبر

در متنی منسوب به پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌خوانیم: «لا تصلح عوامّ أمّتی إلاّ بخواصّها. قیل:ما خواصّ أمتک؟ فقال: خواص أمتی أربعة:الملوک، والعلماء، والعبّاد، والتجار. قیل:کیف ذلک؟ قال:الملوک رعاة الخلق، فإذا کان الراعی ذئباً؛ فمن یرعی الغنم؟ و العلماء أطبّاء الخلق، فإذا کان الطبیب مریضاً، فمن یداوی المریض؟ و العبّاد دلیل الخلق، فإذا کان الدلیل ضالاً، فمن یهدی السالک؟ و التجّار أمناء الله فی الخلق، فإذا کان الأمین خائناً، فمن یعتمد علیه؟».

عوام امت مرا جز خواص اصلاح نکنند. پرسیدند: خواص چه کسانی هستند؟ آن‌ حضرت فرمود: «چهار دسته: حاکمان٬ علما٬ عبادت کنندگان و تجار». گفتند چه‌گونه این‌ها عوام را اصلاح کنند؟ فرمود: «حاکمان، چوپان‌های ملت هستند٬ اگر چوپان گرگ باشد، گوسفندان را چه کسی می‌چراند؟ دانشمندان، طبیب‌های خلق هستند٬ وقتی پزشک خود مریض باشد چه کسی بیماران را درمان کند؟ عابدان، راه‌نمای (عملی) مردم هستند٬ هرگاه راه‌نما خود گمراه باشد٬ رهروان را چه کسی رهبری نماید؟ تاجران، امین بندگان خدایند٬ در‌صورتی‌که امین خیانت کند، به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟».
حال به بررسی این روایت می‌پردازیم:




۲.۱ - اول

امروزه و به خصوص در سال‌های گذشته استفاده بسیاری از این روایت شده و عموماً به برخی کتاب‌های معاصر استناد داده می‌شود.
[۱] مشکینی اردبیلی، علی، تحریر المواعظ العددیه، شارح، معلق، احمدی میانجی، علی، ص ۲۱۴، قم، الهادی،‌ ١٣٨٢ ش.


۲.۲ - دوم

با جست‌وجویی که در منابع روایی شیعه و سنی انجام داده‌ایم، منبع قابل اعتمادی برای آن نیافتیم؛ لذا این حدیث از لحاظ سندی ضعیف است. اما متن روایت قابل استناد و مطالب قابل دفاعی دارد. محتوای روایت بر سیاقی پی‌ریزی شده که کم‌تر خدشه‌ای بر آن وارد است؛‌ لذا به لحاظ محتوای قابل استناد بوده و می‌توان آن‌ را بیان داشت.



۱. مشکینی اردبیلی، علی، تحریر المواعظ العددیه، شارح، معلق، احمدی میانجی، علی، ص ۲۱۴، قم، الهادی،‌ ١٣٨٢ ش.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار