ازدواج موقت در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ازدواج موقت، متعه، ازدواج دائم.
پرسش: آیا قرآن
ازدواج موقت را تأیید میکند؟ و آیا ازدواج موقت موجب جلوگیری از ازدواج دائم نمیشود؟
پاسخ: ازدواج موقت از آن جهت
تشریع شده است که ازدواج دائم بهتنهایی قادر نبوده است در همه شرایط و احوال، احتیاجات بشر را رفع کند و انحصار به ازدواج دائم مستلزم این است که افراد یا به
رهبانیت موقت
مکلف گردند و یا در ورطة
کمونیسم جنسی غرق شوند. بدیهی است که هیچ پسر یا دختری آنجا که زمینه یک ازدواج دائم و همیشگی برایش فراهم است، خود را با یک امر موقتی سرگرم نمیکند.
«
متعه» یا ازدواج موقت، از جمله موضوعاتی است که از جهات گوناگونی درباره آن بحث شده است.
مفسران قرآن برای اثبات مشروعیت متعه از نظر قرآن به آیه ۲۴
سوره نساء استناد نمودهاند و پیرامون آن بحث کردهاند. ما نیز به منظور بررسی دیدگاه
قرآن و آرای مفسران، موضوع را پیرامون آیه شریفه دنبال مینماییم.
در
آیه شریف ۲۴ سوره نساء قرائنی وجود دارد که بر دلالت این آیه بر ازدواج موقت تأکید میکند. جملة «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فاتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً...» به این موضوع اشاره دارد و میگوید: «زنانی را که متعه میکنید، مهر آنها را به عنوان یک
واجب باید بپردازید».
از این جمله استفاده میشود که اصل
تشریع ازدواج موقت، قبل از نزول این آیه برای
مسلمانان مسلم بوده که در این آیه نسبت به پرداخت مهر توصیه میشود. درباره دلالت آیه بر ازدواج موقت نباید نکات زیر را از نظر دور داشت.
کلمه «متعه» که «استمتعتم» از آن گرفته شده است، در
اسلام به معنی ازدواج موقت است، گواه بر این مطلب این است که این کلمه «متعه» با همین معنی در
روایات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلمات
صحابه مکرر به کار برده شده است.
و اگر «متعه» به معنی مزبور نباشد، باید به معنی لغوی آن یعنی «بهرهگیری»
تفسیر شود و در نتیجه معنی آیه چنین خواهد شد: «اگر از
زنان دائم بهره گرفتید، مهر آنها را بپردازید».
در حالی که میدانیم پرداختن مهر در
ازدواج دائم مشروط به بهرهگیری از زنان نیست؛ بلکه تمام مهر بنا بر قول مشهور، یا حداقل نیمی از مهر، به مجرد عقد ازدواج دائم، واجب میشود.
بزرگان اصحاب و
تابعین مانند
ابن عباس،
ابی بن کعب،
جابر بن عبدالله،
عمران بن حصین،
سعید بن جبیر، مجاهد، قتاده، سدی و گروه زیادی از مفسران
اهل سنت و تمام مفسران
اهل بیت (علیهمالسلام) از آیه فوق، کلمه ازدواج موقت را استفاده کردهاند.
ائمه اطهار (علیهمالسلام) که به
اسرار وحی از همه آگاهترند، متفقاً آیه را به همین معنی تفسیر فرمودهاند. به عنوان نمونه به برخی روایات اشاره میشود:
از
امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: «حکم متعه در قرآن نازل شده و
سنت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر طبق آن جاری گردیده است».
و از
امام باقر (علیهالسلام) نیز نقل شده که در پاسخ سؤال ابوبصیر درباره متعه فرمود: «قرآن در این باره سخن گفته، آنجا که میفرماید: «فما استمتعتم....».
و روایات دیگری از امام باقر (علیهالسلام)
روایت شده که در پاسخ شخصی به نام
عبدالله بن عمر لیثی در مورد متعه فرمود: «خداوند آن را در قرآن و بر زبان پیامبرش حلال کرده است و آن تا روز قیامت حلال میباشد».
علاوه بر آنچه درباره دلالت آیه شریفه بر ازدواج موقت بیان شد، روایات نیز اتفاق دارند در اینکه متعه سنتی بوده که در عهد
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و به تجویز آن حضرت تا حدودی عملی شده و اسلام آن را امضا نموده است. و در بین
صحابه، افرادی به این سنت
عمل کردهاند که در حق آنها احتمال
زنا داده نمیشود؛ مانند
جابر بن عبدالله،
عبدالله بن مسعود،
زبیر بن عوام و
اسماء دختر
ابیبکر ـ که از طریق متعه،
عبدالله بن زبیر را به
دنیا آورد.
در مورد سؤال دوم باید گفت یکی از ایرادهایی که بر ازدواج موقت شده است، این است که پایه ازدواج باید بر دوام باشد، زوجین از اول که پیمان زناشویی میبندند، باید خود را برای همیشه متعلق به یکدیگر بدانند و
تصور جدایی در ذهن آنها خطور نکند. بنابراین
ازدواج موقت نمیتواند پیمان استواری میان
زوجین باشد.
پاسخ این اشکال به طور فشرده این است: اینکه پایه ازدواج باید بر دوام باشد، بسیار مطلب درستی است، ولی این ایراد وقتی وارد است که بخواهیم ازدواج موقت را جانشین
ازدواج دائم کنیم و ازدواج دائم را منسوخ نماییم.
بدون
شک هنگامی که طرفین قادر به ازدواج دائم هستند و اطمینان کامل نسبت به یکدیگر پیدا کردهاند و تصمیم دارند برای همیشه متعلق به یکدیگر باشند، پیمان ازدواج دائم میبندند.
ازدواج موقت از آن جهت
تشریع شده است که ازدواج دائم بهتنهایی قادر نبوده است در همه شرایط و احوال، احتیاجات بشر را رفع کند و انحصار به ازدواج دائم مستلزم این است که افراد یا به
رهبانیت موقت
مکلف گردند و یا در ورطة
کمونیسم جنسی غرق شوند. بدیهی است که هیچ پسر یا دختری آنجا که زمینه یک ازدواج دائم و همیشگی برایش فراهم است، خود را با یک امر موقتی سرگرم نمیکند.
۱. ابوالفتح حسینی جرجانی، تفسیر شاهی، تهران، آرمان، ۱۳۶۲، ج۲، ص۲۹۷ تا۲۹۹.
۲. سید علیاکبر قرشی، تفسیر احسن الحدیث، تهران، واحد تحقیقات اسلامی، چ اول، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۳۷.
۳. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا، ج۴، ص۲۸۹ـ۲۹۵.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «کادر رهبری انضباط نظامی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۰۴.