ارتباط تکالیف الهی با قدرت انسان در آیه ۲۸۶ سوره بقره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تکلیف،
گناه، توان، طاقت، فوق طاقت،
تکلیف به ما لایطاق،
سوره بقره.
پرسش: با آنکه در فرازی از
آیه ۲۸۶ سوره بقره تاکید شده که
خدا بیش از توان انسانها تکلیفی را مقرر نمیسازد، چرا براساس فراز دیگری از همان آیه، مؤمنان دوباره همین موضوع را از خدا خواستهاند؟
پاسخ اجمالی: واژه «اصر» به معنای تکلیف ممکن، اما دشوار است. برایناساس، منظور از «لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً» را نباید به معنای تکلیف توانفرسایی دانست که حکم «لا یکلف اللَّه...» آنرا برداشته، تا دیگر نیازی به دعا برای برداشتن آن نباشد، بلکه به قرینه
تشبیه «کما حملته عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا»، یا باید منظور
عذاب باشد، که در پی بعضی گناهان و یا بهانهجوییهایی باشد که گریبانگیر ملتهای گذشته شده است و یا کفارات و تعهدات و احکام سختی باشد که سبب آن خود انسان است؛ مانند کسی که در
ماه رمضان روزه واجب را عمداً باطل کند، باید
کفاره آنرا بپردازد.
برخی مفسران معتقدند این فراز آیه راز و نیازی است با خدا، اگرچه بدیهی است که خداوند تکلیف ما لایطاق نمیکند. برخی نیز از نگاه عرفانی به این موضوع نگریسته و میگویند «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً» یعنی پروردگارا در ذات و صفات و افعال ما سنگینی را تحمیل نکن تا این ثقل و سنگینی ما را از تو دور گرداند.
خدای متعال در قرآن کریم در ارتباط با تکالیف و وظایفی که متوجه بندگان کرده، میفرماید: «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا اِلاَّ وُسْعَهَا... ؛
؛ خداوند هیچکس را جز به اندازه توانش تکلیف نمیکند.»
بخش اول آیه، جمله مستقلی بوده و نشانگر آن است که خداوند بندگانش را به اندازه
وسع و توانشان به طاعت و بندگی تکلیف نموده است.
در ادامه آیه به نقل از
مؤمنان میخوانیم: «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا... ؛
پروردگارا، بر دوش ما بار گران مگذار چنانکه بر دوش پیشینیان ما نهادی... پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آنرا نداریم، بر ما مقرّر مدار!»
واژه «اصر» در لغتنامهها به معنای «
تکلیف به محال» و یا «تکلیف افزون بر طاقت» نبوده، بلکه به معنای تکلیف ممکن، اما دشوار است.
بر این اساس، منظور از «لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً»، را نباید به معنای تکلیف توانفرسایی دانست که حکم «لا یکلف اللَّه...» آنرا برداشته، تا دیگر نیازی به دعا برای برداشتن آن نباشد، بلکه به قرینه تشبیه «کما حملته عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا»، یا باید منظور عذاب باشد، که در پی بعضی گناهان و یا بهانهجوییهایی باشد که گریبانگیر ملتهای گذشته؛ مانند
اهل کتاب، بویژه
یهود شده است.
و یا کفارات و تعهدات و احکام سختی باشد که سبب آن خود انسان است؛ مانند کسی که در ماه رمضان روزه واجب را عمداً باطل کند، باید کفاره آنرا که شصت روز، روزه است، بهجا آورد.
البته برخی نیز معتقدند این راز و نیازی است با خدا، اگرچه بدیهی است که خداوند این چنین تکلیف نمیکند.
مراد از «ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ» نیز تکلیفهای ابتدایی طاقتفرسا نیست؛ (زیرا با توجه به اینکه خدای تعالی هرگز چنین تکالیفی به بندگان خود نمیکند؛ چون هم
عقل آنرا تجویز نمیکند، و هم کلام خود خدای تعالی که در مقام حکایت گفتار مؤمنان فرمود: «سَمِعْنا وَ اَطَعْنا»، بر خلاف آن دلالت دارد) بلکه منظور
جزا و
کیفر بدیهایی است که ممکن است، به صورت تکالیف دشوار (نظیر آنچه در
بنی اسرائیل واقع شد)،
یا به صورت عذابهایی که ممکن است نازل شود، و... به مؤمنان برسد.
به بیان دیگر؛ چون این دعاء (لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ) مانند دعاهای قبل، پس از خبر «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً اِلَّا وُسْعَها» آمده، نباید تکرار مفهوم آن باشد، بلکه باید نظر به آثار و لوازم ترک تکلیف و پیشرفت در
گناه باشد؛ چون هیئت تحمیل، حمل تدریجی را میرساند، پس «و لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ»،
دعا و درخواست عاجزانهای است تا به لطف ربوبیتش آثار و عذاب تدریجی آنگونه گناهان و غفلتهایی که به تدریج متراکم و طاقت فرسا میشود، بردارد و یا چنان هشیار گرداند و
توفیق توبه دهد، تا گناه ثبات و بقا نیابد و به صورت
عادات و
ملکات در نیاید، تا عذابش در
دنیا و
آخرت دائمی و طاقتفرسا نگردد. از آنجا که ایمان آورندگان به خدا،
فرشتگان،
کتاب و
رسالت، «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِه».
آفاق دیدشان بازتر و
خیر و شر و نیک و بد برایشان مشخصتر میگردد و با همه وجودشان «سمعنا و اطعنا» میگویند، باید پیوسته نگران انجام کامل تکالیف و مسئولیتها باشند؛ نگران از غفلتها و فراموشیها و از تعهدات و عقاب و از سنگینی گناهانی که از تحرک و رسیدن به کمال باز میدارد و مکلف را سنگین بار میگرداند.
برخی از مفسران اما از نگاه عرفانی به این موضوع نگریسته و میگویند «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا اِصْراً» یعنی پروردگارا تحمیل نکن در ذات و صفات و افعال ما سنگینی را، تا این ثقل و سنگینی ما را از تو مهجور گرداند؛ چرا که هیچ سنگینیای سنگینتر از این نیست، چنانکه بر گذشتگان قرار دادی. آنانکه ظواهر اعمال یا باطن صفات حجابشان شده است. «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ»، یعنی
جلال تو سبب سنگینی هجران و محرومیت از وصال و مشاهده جمال ربوبی نشود.
در نهایت بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که برخی از متکلمانی که تکلیف به فوق طاقت را روا میدانند، این آیه را دلیلی برای مجاز بودن تکلیف بما لا یطاق دانسته و گفتهاند اگر تکلیف به فوق طاقت و توان جایز نبود، درخواست خلاصی از آن
محال بود!
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ارتباط تکالیف الهی با قدرت انسان»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۱/۲۳.