• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارتباط اخلاق و توکل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اخلاق، توکل، ارتباط اخلاق و توکل، عوامل توکل.

پرسش: چه ارتباطی بین اخلاق و توکل وجود دارد؟

پاسخ: خلق ممکن است خلق مثبت باشد که به آن «فضیلت» می گوئیم و ممکن است خلق منفی باشد که به آن«رذیلت» می‌گوئیم. باید توجه داشت که خلق و اخلاق، از مقولۀ هیئت و حالت نفسانی است؛ نه از مقولۀ عمل و رفتار؛ زیرا اخلاق آن حالت و قدرت درونی انسان است که رفتارهای خوب یا بد از آن تولید می‌شود و رفتارها زائیده اخلاق هستند نه خود اخلاق.
ولی توکل بر خدا و استمداد از نیروی غیبی، شاخه‌ای از توحید در افعال است که توکل کننده، مؤثر حقیقی را در هر مقام و مکانی، خدا می‌داند.




اخلاق در لغت، جمع «خُلُق» و «خُلق» است. این دو به معنای صفتی است که در نفس انسان به صورت « ملکه » در آمده است و ملکه به صفتی اطلاق می‌شود که در روح و جان انسان چنان نفوذ کرده و راسخ شده است که افعال و آثار و رفتار مناسب با آن صفت، خودبخود و بدون تأمل و درنگ از انسان صادر می شود. مثلاً وقتی صفت تواضع و فروتنی در شخصی به حد ملکه می‌رسد، خودبخود و به صورت اتوماتیک در جای مناسب، تواضع می‌کند.
خلق ممکن است خلق مثبت باشد که به آن «فضیلت» می گوئیم و ممکن است خلق منفی باشد که به آن«رذیلت» می‌گوئیم.
بنابراین، اخلاق به معنای جمیع صفات پسندیده (فضائل) و ناپسند (رذائل) است که در انسان به صورت ملکه درآمده است.
باید توجه داشت که خلق و اخلاق، از مقولۀ هیئت و حالت نفسانی است؛ نه از مقولۀ عمل و رفتار؛ زیرا اخلاق آن حالت و قدرت درونی انسان است که رفتارهای خوب یا بد از آن تولید می‌شود و رفتارها زائیده اخلاق هستند نه خود اخلاق؛ به همین دلیل اگر کسی ملکه سخاوت را داشته باشد، اما به دلائلی همچون فقر یا موانع دیگر، قدرت بذل و بخشش نداشته باشد باز هم سخاوتمند تلقی می‌شود، همچنانکه به افرادی که روح بخشندگی ندارند اما برای ریاکاری و مانند آن مالی را می‌بخشند سخی گفته نمی‌شود.
اساساً به حالت‌های خوب یا بد اتفاقی که به موجب آنها فعلی از انسان صادر می‌شود، خلق گفته نمی‌شود، بلکه به حالتی که در روح نفوذ کرده و از حالت‌های ثابت انسان شده است، خلق گویند.
[۲] نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ج۱، ص۲۸، انتشارات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر، چاپخانه شریعت، قم، ۱۳۸۵.



یکی از مفاهیم عام در اخلاق اسلامی که ناظر به صفتی نفسانی و بیانگر رابطه‌ای خاص میان انسان و خداوند است، مفهوم «توکل» است. توکل، منزلی از منازل سالکین الی الله و مقامی از مقامات موحدین است و از بالاترین درجات اهل یقین است.
[۳] نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ج۱، ص۲۸، انتشارات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر، چاپخانه شریعت، قم، ۱۳۸۵.

توکل، عبارت است از اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا، و حواله کردن همۀ کارهای خود را به او و تکیه بر حول و قوۀ الهی نمودن.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:«از جبرئیل (علیه‌السلام) پرسیدم: توکل چیست ؟ پاسخ داد: آگاهی به این واقعیت که مخلوق، نه زیان می رساند و نه عطا و منعی دارد، و اینکه چشم از دست و سرمایه مردم برداری؛ هنگامی که بنده‌ای چنین شد جز برای خدا کار نمی‌کند و به غیر او امیدی ندارد. و اینها همگی حقیقت و مرز توکل‌اند.»
این صفت با ارزش در صورتی حاصل می‌شود که انسان همۀ کارهایی را که در عالم هستی انجام می‌گیرد، از جانب پروردگار بداند و هیچ قدرتی را جز او مؤثر نداند و معتقد باشد که حول و قوه‌ای نیست مگر به واسطۀ او. اگر کسی واقعا چنین اعتقادی داشته باشد، در دل به خدا اعتماد پیدا کرده و بر او تکیه می‌کند.


البته این بالا‌ترین مرتبه توکل است ولی توکل دارای مراتبی است که عبارتند از:
الف: ضعیف‌ترین درجات توکل اینکه انسان اعتمادش به خدا مانند اعتماد به وکیل در دعاوی باشد. در این مرتبه عمدۀ نظر به حل شدن کار است؛
ب: حالت متوسط: غیر خدا را نشناسد و به جز او به کسی پناه نبرد؛ مانند وابستگی طفل به مادرش؛
ج: عالی‌ترین درجه توکل حالتی است که فرد خود را صد در صد وابسته به خدا می‌بیند، مانند میت در نزد غسال.
نکته قابل توجه این است که توکل بر خدا مانع از توسل به اسباب نیست؛ زیرا جهان طبیعت، جهان اسباب و مسببات است، هر بود و نبودی به دنبال وجود و عدمِ علت‌های طبیعی خود است ولی همۀ این علت‌ها به علت و مبدأ اول بازگشت می‌کنند و همۀ این علل و اسباب به فرمان او و طبق اراده و خواست او انجام وظیفه می‌نمایند.
در بحث توحید، یک قسم از توحید، توحید در افعال است به معنای این که انسان موحد، در کل هستی فقط به یک موجود مؤثر مستقل که به نام خدا وجود دارد و تأثیر علل و اسباب دیگر، مربوط به اوست، معتقد گردد.
توکل بر خدا و استمداد از نیروی غیبی، شاخه‌ای از توحید در افعال است که توکل کننده، مؤثر حقیقی را در هر مقام و مکانی، خدا می‌داند.


توکل به عنوان یک ویژگی پسندیده در آیات و روایات زیادی مطرح شده است که به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:
« وَ عَلیَ اللَّهِ فَتَوَکلَُّواْ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ؛ اگر ایمان دارید بر خدا توکل نمایید »
«إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُتَوَکلِِّین‌؛ خدا صاحبان توکل را دوست دارد»
«وَ مَن یتَوَکلَ‌ْ عَلیَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‌؛ هر که توکل بر خدا کند، خدا او را کفایت می کند.»
امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: «کسی که بر خدا توکل کند مغلوب نمی‌گردد و هر که به خدا پناه آورد، شکست نمی‌خورد.»
حضرت علی (علیه‌السلام): «توکل بر خداوند، مایه نجات از هر بدی و محفوظ ماندن از هر دشمنی است.»
از آنچه بیان شد روشن می شود که: «توکل » یکی از فضیلت‌های اخلاقی و یکی از مصادیق آن است و این است ارتباط بین اخلاق و توکل.


۱. محسن غرویان، فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، ص۲۵.    
۲. نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ج۱، ص۲۸، انتشارات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر، چاپخانه شریعت، قم، ۱۳۸۵.
۳. نیلی پور، مهدی، بهشت اخلاق، ج۱، ص۲۸، انتشارات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر، چاپخانه شریعت، قم، ۱۳۸۵.
۴. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص۷۸۶، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، قم، ۱۳۸۱ شمسی.    
۵. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص۷۷۹، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، قم، ۱۳۸۱ شمسی با اندکی تصرف.    
۶. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص۷۸۶، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، قم، ۱۳۸۱ شمسی.    
۷. مائده(۵) آیه ۲۳.    
۸. آل عمران(۳) آیه ۱۵۹.    
۹. طلاق(۶۵) آیه ۳.    
۱۰. سبزواری، محمد، جامع الأخبار، ص۳۲۲.    
۱۱. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۷۸، ص۷۹، ح۵۶.    




پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ارتباط اخلاق و توکل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱۷.    




رده‌های این صفحه : اخلاق | توکل | فضائل اخلاقی




جعبه ابزار