اراده خداوند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اراده، صفات خداوند.
پرسش: با توجه به آیه «
انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» الف: آیا اراده کردن در حق تعالی موجب تغییر در ذات الهی نمیشود؟ ب: آیا حق تعالی برای ایجاد کردن، کلمه «کن» را تلفظ میکند؟ ج: مطابق آیه شیئی که حق تعالی اراده
خلق آن را نموده باید قبلاً بهوجود باشد تا بتواند مورد خطاب «کن» قرار بگیرد؟
پاسخ:
صفات خداوند به دو قسمت ذیل تقسیم شده است:
یعنی هرگونه مفهومی که دلالت بر نوعی
نقص و محدودیت و نیاز، داشته باشد،از
خدای متعال، نفی میشود؛ مثل جسم بودن، احتیاج، محل و جهت
یعنی صفاتی که در
خداوند متعال وجود دارند که خود دو دستهاند:
صفات ذات، صفات و مفاهیمی هستند که با توجه به نوعی از
کمال، از ذات الهی انتزاع میشوند؛ مثل
علم،
قدرت، حیّ و ...؛
صفات و مفاهیمی هستتد که از نوعی رابطه بین خدای متعال و مخلوقاتش انتزاع میشوند؛ مثل
رحمت، اراده،
خالقیت و ...
که از مقام فعل انتزاع میشوند و جزء
صفات فعلیه به شمار میروند.
صفت «
اراده» به معنای تصمیم گرفتن بر انجام کار، بدون شک از صفات فعلیه میباشد که به لحاظ تعلق به امور
حادث، مقید به قیود زمانی میگردد؛ چنانکه در استعمالات قرآنی ملاحظه میشود؛ مانند: «
انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون».
ولی باید توجه داشت که اتصاف خدای متعال به صفات فعلیه، به این معنی نیست که تغیری در
ذات الهی حاصل شود یا عَرضی در آن پدید آید؛ بلکه بدین معنی است که اضافه و نسبتی بین ذات الهی و مخلوقاتش از دیدگاه خاص و در شرایط معینی لحاظ میشود و مفهوم اضافی ویژهای بهعنوان یکی از صفات فعلیه، انتزاع میشود.
در مورد «اراده» این رابطه در نظر گرفته میشود که هر مخلوقی از آن جهت که دارای کمال و
خیر و مصلحتی بوده، آفریده شده است. پس وجود آن در زمان و مکان خاص و یا کیفیت خاص، متعلق علم و
محبت الهی قرار گرفته و به خواست خودش آن را آفریده است، نه اینکه کسی او را مجبور کرده باشد. ملاحظه این رابطه، موجب انتزاع مفهوم اضافی، به نام «اراده» میگردد که از نظر تعلق به شئ محدود و مقید، دارای حدود و قیودی خواهد بود، و همین مفهوم اضافی است که متصف به
حدوث و
کثرت میشود؛ زیرا اضافه، تابع طرفین است و حدوث و کثرت یکی از طرفین، کافی است که این اوصاف به اضافه هم سرایت کند.
از طرف دیگر در میان
علت تامه و
معلول، هیچگاه فاصله زمانی وجود ندارد، و لذا در اصطلاح فلاسفه، تقدم علت بر معلول را تقدم رتبی میدانند، و در مورد
اراده خداوند، نسبت به امر ایجاد و
خلقت که روشنترین مصداقِ علت تامه، یا مصداق منحصر به فرد علت تامه است، این معنی روشنتر است؛ لذا اگر آیه «
و ما أمرنا إلّا واحدة» یعنی «امر ما یک کلمه بیش نیست» را به کلمه «کُنْ»
تفسیر کردهاند، از تنگی بیان است و الّا کلمه «کُنْ» نیز ترکیبی است از کاف و نون و نیاز به زمان دارد و حتی «فاء» در «فیکون» که معمولاً بیانگر نوعی زمان است از ضیغ تعبیر اینگونه بیان میشود.
با توجه به این مقدمه، به جواب سؤال پرداخته میشود.
معنای اینکه خداوند متعال فرمود: «
اذا اراد شیئا» این است که: «إذا أراد ایجادَ شیءٍ؛ وقتی اراده کند ایجاد چیزی را» و این معنا از سیاق آیه استفاده میشود. و در عدهای از آیات دیگر که متعرض این حقیقتند، بهجای «اراده» کلمه «قضاء» آمده؛ مانند آیه «
إذا قضی اَمراً فانّما یقول له کن فیکون» و هیچ منافاتی هم ندارد، برای اینکه قضا به معنی حکم است و
حکم و قضا و اراده در خدای تعالی، یک چیز است. برای اینکه اراده از صفات فعل و خارج از ذات خدای تعالی است و از مقام فعل او انتزاع میشود و معنایش اینست که:
هر چیز موجود را که در رابطه با اراده خدای سبحان فرض کنیم، طوری است که هیچ چارهای جز هست شدن ندارد. (پس چیزی که قابل وجود یافتن باشد، متعلق اراده خدای تعالی قرار میگیرد، نه چیزی که قابلیت هست شدن را نداشته باشد و همچنین این شئ، قبلاً لباس وجود را به تن نکرده و با اراده خدای تعالی است که لباس وجود و هستی یافتن را به تن میکند).
منظور از جمله «کُن فیکون» این نیست که خداوند یک فرمان لفظی با معنی «موجود باش» صادر میکند.
وگرنه
تسلسل لازم میآید، برای اینکه خود لفظ، هم چیزی است که بعد از اراده کردن، تلفظ دیگری میخواهد، باز آن تلفظ هم چیزی از چیزها است که محتاج به اراده و تلفظ دیگری است و نیز در این میان، مخاطبی هم که دارای
گوش باشد، و خطاب را با دو گوش خود، بشنود، و از در امتثال، موجود شود، در کار نیست. برای اینکه اگر
[۹] ، وجود داشته باشد، دیگر احتیاج به ایجاد ندارد. پس کلام در
آیه مورد بحث، کلامی تمثیلی است. میخواهد بفرماید:
افاضه وجود، از ناحیه خدا به هر چیزی که موجود میشود، جز به ذات متعالی خدا، به هیچ چیز دیگر، احتیاج نیست و چون ذاتِ خداوندی، هستی آن را اراده کند، بدون
تخلف و درنگ، موجود میشود. و جمله «فیکون» بیانگر اطاعت آن شئ است که مورد اراده خدا قرار گرفته، میخواهد بفرماید: همین که هست شدن چیزی مورد
اراده خدا قرار گرفت، بدون درنگ، لباس هستی میپوشد (پس قبلاً وجود نیافته و موجود نبوده، و الآن که هست شدن و وجود یافتن آن مورد اراده خداوند قرار گرفته، موجود میشود).
۱.
محاضرات فی الالهیات، علی ربانی گلپایگانی.
۲.
محاضرات بدایة المعارف الإلهیة، سید محسن خرازی.
۳.
نهایة الحکمة، علامه محمدحسین طباطبایی.
۴.
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، خوجه نصیرالدین طوسی.
۵.
سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، عبدالرزاق لاهیجی.
۶.
ترجمه و شرح اعتقادات دین اسلام، سید باقر نجفی یزدی (شرح اعتقادات علامه مجلسی).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اراده خداوند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۳.