ادله خاتمیت پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آیه،
قرآن،
حدیث،
خاتمیت.
پرسش: چه دلایلی از قرآن و حدیث در مورد خاتمیت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وجود دارد؟
یک آیه و چند روایت را تقدیم میکنیم:
«مَا کَانَ مُحَمَّدٌ اَبَا اَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لَکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کَانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیما؛
محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، بلکه فرستاده
خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر همه چیز داناست».
«ایُّها النّاسُ، (انّهُ) لا نَبیَّ بَعدی، و لا سُنّةَ بَعدَ سُنَّتی، فمَنِ ادَّعی ذلکَ فدَعواهُ و بِدعَتُهُ فی النّارِ، و مَنِ ادَّعی ذلکَ فاقتُلوهُ؛
ای مردم! بعد از من پیامبری نیست و پس از
سنّت (قانونِ) من سنّتی وجود ندارد. پس هرکه
ادّعای نبوّت کند، ادّعا و
بدعت او در
آتش خواهد بود. هرکه چنین ادعایی کرد، بکشیدش.»
«مَثَلی فی النَّبیِّینَ کمَثَلِ رجُلٍ بَنی داراً فاحسَنَها و اکمَلَها و اجمَلَها و تَرَکَ فیها مَوضِعَ لَبِنَةٍ لَم یَضَعْها، فجَعَلَ النّاسُ یَطوفونَ بالبُنیانِ و یَعجَبونَ مِنهُ و یَقولونَ: لَو تَمَّ مَوضِعُ هذهِ اللَّبِنَةِ! فانا فی النَّبیِّینَ مَوضِعُ تلکَ اللَّبِنَةِ؛
حکایت من در میان پیامبران، حکایت مردی است که خانهای ساخته و آن را خوب و کامل و زیبا درست کرده باشد و فقط جای یک خشت در آن باقی گذاشته باشد. مردم دور آن خانه میچرخند و از آن خوششان میآید و میگویند: کاش جای همین یک خشت هم تکمیل میشد. آری من در میان پیامبران جای آن خشت هستم.»
«انّما بُعِثتُ فاتِحا و خاتِما؛
من فاتح (از نامهای
پیامبر) و خاتم مبعوث شدم.»
«اوّلُ الرُّسُلِ آدَمُ، و آخِرُهُم مُحمّدٌ؛
نخستینِ فرستادگان
[
الهی
]
آدم است و آخرینشان محمّد.»
«انّهُ سیَکونُ فی امَّتی کَذّابونَ ثَلاثونَ کُلُّهُم یَزعُمُ انّهُ نَبیٌّ، و انا خاتَمُ النَّبیِّینَ لا نَبیَّ بَعدی؛
به زودی در میان
امّت من سی دروغگو پیدا خواهند شد که همگی ادّعای پیامبری میکنند، در حالی که من خاتم پیامبران هستم و بعد از من هیچ پیامبری نیست.»
«انا العاقِبُ الّذی لَیسَ بَعدَهُ نَبیٌّ؛
من عاقِب هستم، یعنی کسی که پس از او پیامبری نیست.»
«انا خاتَمُ النَّبیِّینَ، و علِیٌّ خاتَم الوَصیِّینَ؛
من خاتم
انبیا هستم و علی خاتم اوصیا.»
حدیثنت، برگرفته از مقاله «ادله خاتمیت پیامبر» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۶/۱۷.