اخنس بن شریق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اخنس بن شریق،
جنگ بدر، اهالی مکه، مؤلفه قلوبهم، مغیرة بن أخنس.
پرسش: «اخنس بن شریق» که بود؟ چه نقشی در مقابل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ایفا میکرد؟ چه آیاتی در مورد او نازل شد؟
پاسخ: اخنس بن شریق، از بزرگان و افراد صاحب نفوذ شهر مکه بود. او در
مکه و قبل از
هجرت به اقداماتی نه چندان خشونتآمیز علیه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دست یازید و بعد از هجرت و در جنگ بدر، به دلیل رهایی
اموال از دست
مسلمانان،
جنگ را ترک کرده و برخی قبایل نیز از او پیروی کردند؛ اما او در
جنگ احد در سپاه
کفار بوده، فرزندش نیز در همان جنگ کشته شد. در نهایت اخنس، با
فتح مکه مسلمان شده، از «مؤلّفه قلوبهم» قرار گرفته و حتی در
جنگ حنین نیز در کنار مسلمانان حضور یافت. اخنس در سالهای ابتدایی
خلافت عمر درگذشت.
اخنس بن شریق بن عمرو ثقفی
که نام اصلی او
ابی بن شریق است؛
از بزرگان
مکه و دارای نفوذ بسیاری میان برخی گروهها مانند قبیله
بنیزهره بود.
اخنس از جمله سران
قریش بود که نزد
ابوطالب رفت و با وساطت او، به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پیشنهادهایی دادند که اخنس در آنجا گفت: «ما و خدایان ما را رها کن، ما نیز تو و پروردگارت را رها میکنیم».
همچنین زمانی که
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از
طائف باز میگشت، به دنبال فرد با نفوذی بود که در سایه حمایت او وارد مکه شود؛ ابتدا به دنبال اخنس فرستاد و این پیشنهاد را به او داد؛ ولی اخنس با این عذر که همپیمان قریش است و یک همپیمان نمیتواند فردی را در مقابل همپیمانانش در پناه بگیرد، از این امر سر باز زد.
البته همین که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از او چنین درخواستی داشت، نشان میدهد که انصاف و مردانگی او بیش از دیگران بود و به همین جهت در
تاریخ، اذیت و آزار خاصی از جانب او نسبت به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل نشده است.
نقل شده است که اخنس،
ابوسفیان و
ابوجهل بدون اطلاع همدیگر از خانه خود بیرون آمده و در اطراف خانه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، پنهان شدند تا به قرآنی که حضرت در
نماز شب میخواند، گوش فرا دهند، هیچکدام از جای دیگری
خبر نداشت. زمانی که صبح شد و
خورشید طلوع کرد، متفرق شدند و به صورت اتفاقی در راه همدیگر را دیده و زمانی که از مکان و منظور یکدیگر مطلع شدند، همدیگر را ملامت کرده، گفتند: از این پس به چنین کاری دست نزنید؛ زیرا اگر سفها و جاهلان از کار ما اطلاع پیدا کنند، ممکن است تصور اشتباهی برایشان به وجود آید.
شب بعد، دوباره هر کدام بهجای دیشب آمده و تا صبح در آنجا نشستند و به
قرآن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گوش فرا دادند و چون صبح شد متفرق شدند و دوباره در راه همدیگر را دیدند و همان سخنان دیروز را تکرار کردند. شب سوم شد باز همچنان هر یک در اطراف خانه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده و در جایی پنهان شدند و تا صبح ماندند و چون صبح شد دوباره در راه به هم برخوردند و این بار با همپیمان بستند که از این پس دست به چنین کاری نزنند.
در همین ایام بود که اخنس بن شریق و ابوجهل با هم ملاقات کردند. اخنس پرسید یا ابا الحکم! اینجا کسی نیست، به من بگو آیا
محمد راستگوست، یا دروغگو؟ ابوجهل گفت: به
خدا محمد راستگوست و هرگز
دروغ نگفت؛ اما اگر بر منصب علمداری و
سقایت و
پردهداری و
دارالندوة که اولاد
قصی بن کلاب دارند،
نبوت نیز افزوده شود، برای قبیلههای دیگر قریش چه میماند؟ و
خداوند در ارتباط با این ماجرا، این
آیه را نازل کرد: «به
یقین، میدانیم که آنچه میگویند تو را سخت غمگین میکند. در واقع آنان تو را
تکذیب نمیکنند؛ ولی ستمکاران
آیات خدا را
انکار میکنند».
بر اساس برخی نقلها، آیات دیگری نیز در شأن اخنس نازل شده است که در این زمینه میتوانید به
تفاسیر شیعه و
اهل سنتمراجعه کنید.
بعد از
هجرت، اخنس با اهالی مکه برای جنگ بدر نیز همراه شد؛ اما زمانی که کاروان تجاری مکه رهایی یافت، اختلافی به وجود آمد که با وجود رهایی کاروان، به سمت
مدینه رفته و بجنگند یا اینکه به
مکه برگردند. ابوجهل گفت: به
خدا سوگند! باز نمیگردیم تا بر سر
آب بدر برسیم و سه روز در آنجا درنگ کنیم و زمانی که چنین کنیم، ترس از ما همواره در دل
عرب خواهد افتاد. اخنس گفت: شما آمدید تا اموالتان را نجات دهید، اکنون
اموال شما نجات یافت. پس اخنس با همه بنیزهره بازگشتند و بنیعدی نیز از اینان
تبعیت کردند.
با این حال اخنس در
جنگ احد حضور پیدا کرد
و فرزندش ابوالحکم نیز در همان
جنگ کشته شد.
پس از
صلح حدیبیه، افرادی از مکه
مسلمان شدند و به مدینه فرار کردند. بنا بر صلح حدیبیه، پیامبر باید آنها را باز میگرداند. اخنس نامهای برای پیامبر نوشته و آن را همراه یک فرد از
بنیعامر و غلام خود پیش
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرستاد.<
اخنس، با
فتح مکه مسلمان شد و از «مؤلّفة قلوبهم» قرار گرفت و حتی در
جنگ حنین نیز حضور یافت.
در نهایت، اخنس در سالهای ابتدایی
خلافت عمر درگذشت.
مهمترین فرزند او، مغیره نام داشت که در دوران
خلافت عثمان از مهمترین هواداران او بود تا اندازهای که در ماجرای محاصره کردن خانه عثمان (یومالدار)، برای محافظت از او از مکه به
مدینه آمد
و در همان واقعه نیز کشته شد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اخنس بن شریق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۲۵.