اخلاق پزشکی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:ایمان، اعتقادات، توکل، اخلاق پزشکی، ارتباط پزشک با بیمار.
پرسش :مبانی و بایستههای اخلاق پزشکی با توجه به
قرآن و روایات چیست؟
پاسخ :
یکی از مصادیق
اخلاق کاربردی در زمینه مشاغل، اخلاق پزشکی است.
در اینجا به طور خلاصه این موضوع بررسی میشود.
انسانها برای زندگی کردن در کنار یکدیگر و تداوم
حیات اجتماعی خود، نیاز به
اخلاق دارند و بدون آن، رو به انحطاط خواهند گرایید.
امام علی (علیه السلام) میفرماید:«اگر امیدی به
بهشت و
ثواب و بیمی از
دوزخ و
عقاب نداشته باشیم، باز شایسته است که در پی کسب
مکارم اخلاق باشیم؛ چون آنها راهنمای
راه نجات اند».
امّا آراسته شدن صاحبان برخی مشاغل به صفات نیک، شایستهتر است، چنانکه
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود:«
عدل ،
سخاوت ،
تقوا ،
صبر ،
توبه و
حیا -برای همگان- خوب است؛ ولی -در این میان- عدل برای زمامداران، سخاوت برای ثروتمندان، تقوا برای
عالمان دین ، صبر برای فقیران، توبه برای جوانان و حیا برای بانوان شایستهتر -از دیگران- است».
همچنین پرهیز از پارهای از
رذایل اخلاقی برای بعضی افراد ضرورت بیشتری دارد؛ آنگونه که امام علی(علیه السلام) در حدیثی؛
تنبلی پزشکان را زشتتر از تنبلی دیگران میداند.
بنابراین پارهای از ویژگیهای اخلاقی، علاوه بر کاربرد عمومی، برای جامعه پزشکی، ضرورت و اهمیت دو چندان دارد. برای اینگونه ویژگیها میتوان در روایات معصومین(علیهم السلام) ردّپایی یافت که در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره میشود.
منظور از «مبانی اخلاق پزشکی» عبارت است از:زیرساخت اعتقادی و فلسفی و نوع بینش نسبت به
مبدأ هستی و جهان و
انسان که نظام اخلاقی در حوزه پزشکی بر آن مبتنی است.
مبانی اخلاق پزشکی را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
بدون تردید، اخلاق پزشکی بر شناخت و
جهانبینی مبتنی است. تا انسان نداند از کجا آمده، برای چه آمده، به کجا میرود، رابطهاش با خود،
خدا و جهان چگونه باید باشد و تا نداند کیست و به طور خلاصه بودن و شدن او در ارتباط با جهان هستی چه مفهومی دارد، اخلاق معنا و شکل معتدل و منطقی نخواهد یافت. از منظر
جهانبینی اسلامی «
مبدأ »، «
معاد » و «
نبوت » شالوده اولیه اخلاق در همه عرصههای زندگی، از جمله عرصه پزشکی است. از دیدگاه
اسلام ، طبیب واقعی،
خداوند است؛
قرآن کریم ، از
ابراهیم خلیل (علیه السلام) نقل میکند که فرمود:«وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ»؛
و هنگامی که بیمار شوم -خداوند- مرا شفا میدهد. همچنین در روایتی نقل شده است:«وَ اللَّهُ الطَّبیبُ».
خداوند خواصّ درمانی را در داروها قرار داد و در
نظام آفرینش ، برای هر دردی دارویی آفریده و استعداد شناخت دردها و داروها و چگونگی درمان آنها را به انسان داده است؛ و از اینرو، پزشک مظهر دو نام خداوند -«طبیب» و «شافی»- است.
اخلاق پزشکی از منظر اسلام، افزون بر
ایمان به خدا و پیامبران، بر معاد و
نظام پاداش و کیفر مبتنی است؛ چون تقوا، تلاش و
خلوص در کار ، اخلاق و رفتار عالی، از
آثار و
برکات ایمان به نظام قانونمند و عادلانه پاداش و کیفر است.
فطرت ، نوع خاصی از آفرینش است که از یک طرف انسان را با انگیزه ذاتی به سمت
خداپرستی ، نیکی و
ارزشهای انسانی و
اخلاقی سوق میدهد و از طرف دیگر، زمینه گرایشهای ایمانی و اخلاقی است. این ویژگی را خداوند با الطاف خاص خود در سرشت بشر به ودیعت نهاده تا زمینه رشد کمالات و
فضایل انسانی باشد. قرآن کریم میفرماید:«پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده است».
آنچه در این آیه، فطری شمرده شده، تنها مسئله
توحید و
یکتاپرستی نیست، بلکه دین با تمام ریشهها و شاخ و برگش فطری به شمار رفته است.
پس اخلاق و رفتار انسان در تمامی عرصههای زندگی مانند حوزه پزشکی بر
فطرت الهی مبتنی است.
از دیدگاه اسلام، انسان از
کرامت و شرافت ذاتی برخوردار است.
قرآن کریم میفرماید:«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ».
پزشکان مؤمن و متعهد از کرامت برخوردارند و خویشتن را گرامی و عزیز میدارند، چنانکه
امام علی (علیه السلام) فرمود:«
انسان کریم ، کسی است که از حرامها دوری گزیند و از عیبها -رذایل و
اخلاق نکوهیده - پاک باشد».
و «شخص کریم، کارهای نیکوی خود را بدهیای بر خویش میبیند که باید قضایش کند».
از دیگر مبانی اخلاق پزشکی، تعهّد پزشکان به پیمانی است که با خداوند متعال میبندند. این پیمان، به طور معمول، در قالب سوگندنامههای پزشکی تنظیم شده است که به وسیله آن با خداوند پیمان میبندند که در طبابت خویش، اصول اخلاقی و انسانی را مراعات کنند. قرآن کریم،
پایبندی به عهد و پیمان را از ویژگیهای مؤمنان شمرده است:«وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ».
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) میفرماید:«وفای به عهد و پیمان از نشانههای مردم متدیّن است».
بایستههای اخلاقی حرفه پزشکی در محورهای زیر بررسی میشود:
برخی از مهمترین بایستههای اخلاقی در ارتباط پزشک با خداوند چنین است:
رُهاوی در «ادب الطبیب»
- که کهنترین اثر در زمینه اخلاق پزشکی در اسلام است-
ایمان را نخستین بایسته در اخلاق پزشکی شمرده است:«نخست، پزشک باید باور کند و به خدا ایمان داشته باشد. او باید خود را با تمام خِرد، جان و اراده آزاد، وقف پروردگار کند».
پس از
ایمان به خداوند ،
توکّل ، از دیگر فضیلتهایی است که در رابطه پزشک با خدا ظهور و بروز دارد و در تشخیص و
درمان بیماری بسیار تأثیر میگذارد. پزشک مؤمن حتّی اگر تمام امکانات لازم برای تشخیص و درمان بیماری را در اختیار داشته باشد، اعتمادش را از خدا قطع نمیکند؛ بلکه
اعتمادش به خداوند از تکیه به ابزار و امکانات بیشتر است. امام علی(علیه السلام) میفرماید:«ایمان بنده راست نمیشود، مگر اینکه اطمینان او به آنچه در دست خداوند سبحان است از اعتمادش به آنچه نزد خود اوست بیشتر باشد».
پزشک مؤمن با اعتقاد به اینکه خداوند میتواند او را در تشخیص و درمان بیماری کمک کند، خود را به طبیب واقعی سپرده، در جمیع مراحل درمان از او یاری میجوید.
پزشک باید به شغل خویش
رنگ الهی بدهد.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به ابوذر فرمود:«ای
ابوذر ! در هر کاری حتی در خوردن و خوابیدن، آهنگ خدا کن».
امام خمینی به پزشکان سفارش میکند:«از جمله شغلهای بسیار مقدس پزشکی است؛ شغلی است که اگر پزشکها به تکالیف خودشان،
تکالیف انسانی خودشان عمل بکنند. این شغل بسیار شریف و یک عبادتی است...در تراز عبادتهای درجه اول».
و «پزشکها همچو نباشند که برای جمعآوری مال و منال این خدمت را انجام بدهند. خدمت بکنند، خدمت بکنند و نظرشان خدمت به انسانها که
بندگان خدا هستند باشد تا این شغل،
عبادت بشود. آن منافعی هم که پیدا میشود، منافعی است که از این عبادت برایشان پیدا شده است».
امام علی(علیه السلام) میفرماید:«هر کس طبابت را پیشه خود ساخت، باید با تقوا باشد، برای مردم
خیرخواهی کند و -در تحصیل، تشخیص و درمان بیماری- کوشش کند».
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:«مردم هیچ آبادیای از سه گروه بینیاز نیستند، تا در کار دنیا و آخرت خویش به آنها پناه برند، به گونهای که اگر آنان را نداشته باشند امورشان مختل خواهد شد:۱.
فقیه دانشمند و پرهیزکار؛ ۲. حاکم مقتدر و نیکوکار؛ ۳. طبیب آگاه و مورد اعتماد».
از این روایت، افزون بر ضرورت و ارزش وجودی این سه دسته برای جامعه، بایستههای اخلاقی آنان در ارتباط با مردم فهمیده میشود. فقیه مسئولیت ارشاد و
هدایت دینی ، معنوی و اخلاقی مردم را بر عهده دارد، حاکم موظّف به تأمین امنیت در اجتماع است، طبیب مسئول بهداشت و سلامت جامعه است.
فقیه باید دانا و پارسا باشد تا بتواند مسئولیتش را در ارتباط با هدایت مردم به شایستگی انجام دهد. حاکم باید مقتدر و نیکوکار باشد تا بتواند امنیت را برای مردم به ارمغان آورد و به مردم ستم نورزد، طبیب نیز باید متخصص و مورد اعتماد باشد تا
سلامت جسم و
روح مردم را فراهم سازد.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میفرماید:«کسی که بدون -تخصص و- سابقهای در درمان، به طبابت بپردازد، -شرعاً- ضامن است».
مسئولیتپذیری در برابر بیماران،
خوشرفتاری ، خیرخواهی،
مهربانی ، و اجتناب از
حرصورزی در
کسب ثروت ، از جمله بایستههای اخلاقی روابط پزشک و بیمار شمرده میشوند که بسیاری از اینگونه امور در سوگندنامههای پزشکی به بهترین وجه بیان شده است.
امام صادق(علیه السلام) از قول
حضرت عیسی (علیه السلام) درباره مسئولیت پزشک میفرماید:«کسی که به درمان مجروحی اقدام نکند در واقع شریک جرم کسی است که او را مجروح کرده است؛ چون ضربه زننده، تباهی مجروح را خواسته و نفر دوم با رها کردن درمان و بهبودی مجروح، در واقع به تباهی او کمک کرده است».
این سخن، متکی بر منطق روشنی است که نه تنها
پیروان اسلام و
مسیحیت ، بلکه هیچ پزشک با وجدانی نمیتواند آنرا انکار کند.
امام علی(علیه السلام) با تبیین رابطه مهربانانه پزشک با بیمار، دیگران را به چنین رابطهای در میان خودشان سفارش میکند:«همچون طبیبی رفیق و مهربان باش؛ همان طبیبی که بیمارش را با دوایی سودمند معالجه میکند».
پزشک باید نگاه امیدبخش به بیمار داشته باشد؛ چرا که روح حساس و لطیف بیمار، تمام کنشها و واکنشهای اطراف خویش را دریافت میکند و تحتنظر دارد. نگاهی که از روی نشاط و خشنودی است به بیمار امید میبخشد و نگاه تند و تأثرآمیز، روح امید را از بیمار میستاند که هر یک از این دو در بهبود و یا شدت بیماری او تأثیر بسزایی دارند. از اینرو باید به کیفیت نگاه توجه نمود و از نگاههای طولانی به بیمار، پرهیز کرد.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) میفرماید:«از نگاههای پیوسته به مبتلایان و
جذامیان پرهیز کنید؛ چرا که موجب
اندوه و
نگرانی آنان میشود».
در زمینه
ایجاد آرامش در بیمار از سوی پزشک،
امام صادق (علیه السلام) فرمود:«
موسی بن عمران از
خدا پرسید:خدایا! درد از کیست؟ فرمود:از من، گفت:دوا از کیست؟ فرمود:از من. گفت:پس بندگان تو با معالجه چه کار دارند؟ خدا فرمود:به وسیله آنها دلهای بیماران را پاکیزه و خرسند میسازد و به همین خاطر معالج را طبیب نامیدند».
پزشکان، پرستاران و دیگر کسانی که در درمان بیماران نقش ایفا میکنند، مسئولیتها و اهدافی مشترک و مقدس دارند. برخی از بایستههای اخلاقی روابط پزشکان با یکدیگر و دیگر همکارانشان که آنان را در رسیدن به این اهداف مقدس کمک میکند، عبارت است از:
صمیمیت ،
احترام متقابل ،
همکاری و پرهیز از آفتهای اخلاقی.
پایگاه اسلام کوئست