پاداش و کیفر الهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: عدل الهی ،
مجازات ،
کیفر ،
خداوند عادلپرسش: مگر خداوند عادل نیست، پس با وجود ظلمی که در جهان وجود دارد، چرا ظالمان را در دنیا مجازات نمیکند؟
پاسخ:
جواب را در چند محور پی میگیریم میکنیم:
پاداش و
کیفر الهی اختصاص به
زندگی دنیا ندارد و حیات پس از
مرگ (حیات برزخی و
قیامت کبری ) نیز عرصه
مجازات و پاداش (بلکه مجال اصلی آن) است؛ بنابراین به طور یقین انسان پاداش و کیفر اعمال خود را - هر چند کوچک باشد - خواهد دید؛ اما از آن جا که حیات انسان اختصاص به دنیا ندارد، اگر عدهای پاداش و کیفر خود را در دنیا نبینند، دلیل بر این نیست که پاداش و کیفری ندارند.
زندگی دنیا، مجال عمل و تلاش است و آنچه در دنیا انجام میشود حیات اخروی را شکل میدهد:«الدنیا مزرعةالاخرة» اما پس از مرگ فرصت عمل به پایان میرسد و حیات پس از آن، براساس آنچه در دنیا کسب شده رقم میخورد. پس مجال اصلی
پاداش و کیفر ،
حیات پس از مرگ است.
خداوند میفرماید: «فمن یعمل
مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره؛ پس هر کس هموزن ذرهای نیکی کند آن را خواهد دید و هر که هموزن ذرهای بدی کند آن را خواهد دید».(۱)
البته بدان معنا نیست که حیات دنیا خالی از پاداش و کیفر است. چه بسا کسانی پاداش و کیفر اعمال خود را در دنیا ببینند؛ اما پاداش و کیفر تمام اعمال نیست؛ در ضمن آزمونی است که چگونگی برخورد با آن نیز در زندگی اخروی موثر است.
اگر قرار باشد خداوند هر کسی را که مرتکب ظلم و ستمی شد، از روی زمین بردارد، در آن صورت عذاب میتوانست شامل همه شود و هیچ انسانی روی زمین نماند؛ زیرا همه در زندگی خود مرتکب نوعی ظلم و ستم هر چند کوچک شدهاند؛ با توجه به این که از نگاه آیات قرآن، گناه نیز نوعی ظلم به خویشتن است. خداوند در قرآن میفرماید::«ولو یؤاخذ اللّه الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابة ولکن یؤخرهم الی اجل مسمّی فاذا جاءاجلهم فان اللّه کان بعباده بصیرا؛ اگر خدا مردم را به آنچه میکنند مؤاخذه میکرد، هیچ جنبندهای را روی زمین باقی نمیگذاشت ولی مؤاخذه آنان را تا سرآمدی معیّن به تأخیر میاندازد؛ و چون سرآمدشان در رسد خدا به (کار) بندگانش بینااست»(۲).
نعمت بهرهمندی از موهبتهای دنیا - به عنوان
رحمت عام الهی - شامل همه موجودات میشود و کافران وظالمان به حکم این که مخلوقات خداوند رحمان هستند، از این نعمت بهرهمندند و عمل و عقیده زشت وپلید آنان، مانع از رحمت عام نمیشود.
آری رحمت خاص الهی - که کسب آن نیازمند تحصیل مقدماتی از سوی بندگان است - شامل حال آنان نمیشود. نوع نعمتهایی که ظالمان از آن برخوردارند، از نوع
رحمتهای عام الهی میباشد که مواهب دنیوی است.
یکی از
سنتهای الهی ،
امتحان و آزمایش انسانها و
تکامل اختیاری آنها است و این در زمانی است که راه خیر و شر باز باشد و انسانها بتوانند با
اختیار خود انتخاب کنند. حال اگر قرار باشد که هر ظالم و ستمگری با انجام
ظلم و ستم در دنیا مجازات شود، هیچ کس مرتکب آن نمی شود و کمال انسانها اختیاری نخواهد بود. صحنه زندگی و نعمتهای آن، آزمایشی است برای انسانهای ظالم و ستمگر که چگونه
نعمتهای الهی را پایمال میکنند و در راه ظلم و ستم بهره میگیرند، نیز برای انسانهای مومن که چگونه از آن بهره میگیرند، و آیا در مقابل ستمگران ایستادگی میکنند، یا تن به ستم میدهند؟
خداوند
سرنوشت انسانها را تغییر نمیدهد تا انسانها خود آن را تغییر دهند. پس باید انسانهای مظلوم، خود برای رفع ظلم تلاش و مبارزه کنند.
چنانچه لحظهای که انسان قصد ظلم میکرد به هلاکت میرسید،
صبر و مقاومت در برابر ناملایمات و مبارزه با آن معنی نداشت و مومن در آزمون سخت مبارزه با ستم قرار نمی گرفت. از این راه کمالی برای کسی فراهم نمیشد.
بسیاری از افراد از طریق تلاش و مقاومت در برابر مشکلات و مبارزه با ظلم، مشمول رحمت ویژه خداوند میشوند و خدا آنان را از مواهب و الطاف خاص خویش برخوردار میسازد.
«
امهال » و «
استدراج » سنتی است که خداوند در زندگی ظالمان مقرر نموده و بر اساس این سنتها، وجود آنان در دنیا و باقی نهادن آنها ضروری است. همچنین رفاه پی در پی و مهلت دادن برای گناه کیفر اعمال آنان است که کیفر اخروی را نیز به دنبال دارد.
استدراج، یعنی امداد اهل باطل در جهت باطل و سرازیر کردن نعمتهای دنیا بر آنان تا قدم به قدم و درجه به درجه بر کیفر و ظلم خود بیفزایند و استحقاق عذاب الهی را بیابند.
پارهای از آیات بر این سنت دلالت دارد:«فلما نسوا ما ذکّروا به فتحنا علیهم ابواب کل شیء حتی اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتة فاذاهم مبلسون فقطع دابرالقوم الذین ظلموا؛ همین که آنچه را به یادشان آورده بودیم به فراموشی سپردند، درهای همه چیز را بر آنان گشودیم و چون به آنچه یافته بودند شادمان شدند، ناگهان آنها را بگرفتیم و یکباره درمانده و نومید شدند و گروهی که ستم میکردندریشهکن شدند».(۳)
نیز فرمود:«ولولا ان یکون الناس امّة واحدة لجعلنا لمن یکفر بالرحمن لبیوتهم سقفا من فضّة و معارج علیها یظهرون ولبیوتهم ابوابا و سررا علیها یتکؤون و زخرفا و ان کل ذلک لمّا متاع الحیاة الدنیا والاخرة عند ربک للمتقین؛ اگر همه مردم در انکار خداوند امتی واحد نمیشدند (همه کافر میشدند) قطعا برای خانههای آنان که به خدای رحمان کفر میورزیدند، سقفها ونردبانهایی از نقره که با آنها بالا روند قرار میدادیم و برای خانههایشان نیز درها و تختهایی که بر آنها تکیه زنند و زر و زیورهای دیگر نیز قرارمیدادیم. همه اینها جز متاع زندگی دنیا نیست و آخرت پیش پروردگار تو برای پرهیزگاران است». (۴)
استدراج نتیجه رفتار کافران و ظالمان است. حالت طبیعی گرایش به دنیا وجمع و تصاحب دنیا است. پس در واقع استدراج دامی است که برای خود پهن کرده و در آن به تدریج گرفتار میشوند.
برخی از کفار و ظالمان لیاقت سعادت اخروی را به کلی از دست دادهاند:«والاخرة عند ربک للمتقین؛ آخرت پیش پروردگار تو برای پرهیزگاران است»(۵).
اینان اگر در دنیا عمل نیکی انجام دهند، به آنها مهلت زندگی داده و پاداش عمل نیک در دنیا داده میشود تا ظلمی متوجه آنان نشده باشد. اما بهره آنها از رحمت الهی، فقط در دنیای فانی است؛ چرا که لیاقت سعادت اخروی را از دست دادهاند.
مهلت دادن به
کافران امتحان محسوب میشود؛ هم برای کافران و ظالمانی که گرفتار استدراج میشوند و هم امتحان برای مؤمنانی که نعمتهای دنیوی کافران را مشاهده میکنند و شک به دل راه نمیدهند.
امهال، یعنی
مهلت دادن . خدا برای رعایت مصالحی، در عقوبت
اهل باطل شتاب نمیکند؛ بلکه به آنان فرصت و مهلت می دهد.
اموری را میتوان به عنوان حکمت امهال نام برد:
خداوند میفرماید:«ولایحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین؛ کسانی که کفر ورزیدند مپندارند مهلتی که به آنان میدهیم، برایشان خوب است.فقط مهلتشان میدهیم تا گناهشان بیشتر شود و عذابی خوارکننده دارند»(۶).
اگر خداوند در
عذاب ظالمان شتاب کند و فرصت توبه و اصلاح به آنان ندهد، اولاً انسانی باقی نمیماند که از عقوبت دنیوی سالم بماند. ثانیا با نبود فرصت توبه، روح ناامیدی بر مردم حاکم میشد.
نکته دیگر: سنت الهی دیگری نیز بر جوامع و زندگی بشر جاری است که نباید با استدراج اشتباه شود و آن سنت افزایش نعمت به واسطه شکر است.
خداوند میفرماید:«لان شکرتم لازیدنّکم؛ اگر سپاس(نعمتها) را به جای آورید، به یقین افزونتان دهم».(۷)
نیز میفرماید:«ولو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماءوالارض؛ اگر اهل قریهها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میکردند، برکاتی از آسمان و زمین بر آنان میگشودیم»(۸).
پس چنین نیست که ازدیاد نعمت همواره استدراج باشد. سنتهای الهی هر یک راه خود را دارد.
شاید بتوان در جمع سنتها گفت که حالت اوّلی این است که نعمتها در اثر شکر افزون شود و از انسان گرفته نشود اما در صورت کفران و ناسپاسی و ظلم چنین نیست که نعمت حتما گرفته شود. خداوند در ادامه آیه شکر میفرماید:«لان کفرتم ان عذابی لشدید؛ اگر ناسپاسی کنید عذاب من بسیار سخت است». این تعبیرنمیرساند که در صورت کفران حتما نعمتها کاسته میشود؛ بلکه میگوید عذاب الهی سخت است. ممکن است سنت الهی دیگری (مانند
امهال و
استدراج ) نعمتها را باقی نگهدارد که در واقع مقدمه
عذاب سخت الهی است و یا مهلت داده شده، سبب
توبه و بازگشت باشد که باز بقای نعمت را به دنبال دارد.
پینوشتها:
۱ زلزله(۹۹) آیه ۷ و ۸.
۲ فاطر(۳۵) آیه ۴۵
۳ انعام(۶) آیه ۴۴ و ۴۵
۴ زخرف(۴۳) آیه ۳۵ – ۳۳. برای مطالعه بیشتر ر.ک:اعراف(۷) آیات ۹۵، ۱۸۲ و ۱۸۳؛ رعد(۱۳) آیه ۳۲؛ قلم(۶۸) آیات ۴۴ و۴۵
۵ زخرف، آیه ۳۵
۶ سوره آل عمران(۳) آیه ۱۷۸
۷ ابراهیم(۱۴) آیه ۷
۸ اعراف، آیه ۹۶. برای آگاهی بیشتر ر.ک:مائده(۵) آیه ۶۶؛ هود(۱۱) آیات ۲ و ۳؛ نوح(۷۱) آیات ۱۰ – ۱۲؛ جن( ) آیه ۱۶.
سایت:مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی