نفس امّاره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نفس اماره، جهاد اکبر، جهاد اصغر،
شمشیر.
پرسش: در
قرآن کریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟ و آیا جهادی بالاتر از جهاد با شمشیر وجود دارد؟
پاسخ: نفس اماره همان نفس سرکش است که
انسان را به
گناه فرمان میدهد و به هر سو میکشاند. لذا به او اماره گفتهاند.
دانشمندان علم اخلاق، برای نفس سه مرحله قائلاند که در قرآن در این زمینه آیاتی وجود دارد:
نفس اماره همان نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان میدهد و به هر سو میکشاند. لذا به او اماره گفتهاند. در این مرحله
عقل و
ایمان آن
قدرت را ندارد که این نفس را رام سازد؛ بلکه در موارد زیادی
تسلیم او میشود: «و ما ابری نفسی ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم؛
پس هرگز نفس خویش را تبرئه نمیکنم که نفس بسیار به بدیها امر میکند مگر آنچه که پروردگارم
رحم کند، پروردگارم
غفور و
رحیم است».
این
آیه اشاره دارد که تمام بدیها از نفس سرکش است، لذا
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «و انها لا تزال تنزع الی معصیة فی هویً؛
نفس پیوسته خواهان
نافرمانی و
معصیت است.»
برخی ویژگیهای نفس اماره، عبارتاند از:
شیطان عمل بدش را برای او
زینت داده و بر
قلب او پردهای کشیده که
خیر و
شر را تشخیص نمیدهد و همیشه مانند انسانهای
جاهل و نادان فکر میکند: «ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الانفس؛
آنان جز از گمانهای بیاساس و از
هوای نفس پیروی نمیکنند.»
گاهی آن چنان مطیع نفس اماره هستند که عقل هیچ کاره میشود و تمام امور به دست هوی و هوس و نفس اماره است. لذا
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «کم من عقل اسیرٌ تحت هویً امیر؛
پس بسیار عقلها و خردها که
شهوات بر آنها حکومت میکند».
گاهی اطاعت انسان از نفس اماره از این هم بالاتر میرود و تابع خواستهای نفس افسار گسیخته میشود که هوی و هوس او معبودش میشود. «افرأیت من اتخذ الهه هواه؛
آیا دیدی کسی را که هوسهای خود را خدای خود قرار داده است.»
در جریان
قتل هابیل به دست
قابیل خداوند میفرماید: «فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله؛
نفس سرکش کم کم او را به کشتن برادرش
ترغیب کرد و (سرانجام) او را کشت».
تشبیه فرمان بر نفس به سگ: «...و اتبع هواه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث؛
او از هوای نفس پیروی نمود سرگذشت او همانند
داستان سگ است که اگر به آن حمله کنی زبان از دهان بیرون میآورد و اگر رهایش نمایی باز زبانش را خارج میسازد.»
اگر انسان دنبال هوی و هوس و نفس اماره برود و از
خدا غفلت کند از اوج تکامل الهی سقوط میکند چنان که
بلعم با عورا که این
آیه درباره او نازل شده است گرفتار هوای نفس شد و از آن مقام والا تنزل کرد به طوری که
خداوند او را به
سگ تشبیه نموده است. او به جای این که از
علم و
دانش خویش برای
رشد استفاده کند به پستی گرایید و بر اثر پیروی هوی و هوس مراحل سقوط را طی کرد خداوند هم او را به سگ
تشبیه میکند که اگر به او حمله کنی دهانش باز و زبانش بیرون است و اگر او را به حال خود واگذاری باز چنین است، او بر اثر شدت
هوا پرستی یک حالت عطش نامحدود به خود گرفته که همواره به دنبال
دنیاپرستی میرود.
مولانا هم نفس پلید و اماره را به سگ تشبیه میکند و میگوید:
نفس خود بر خود مگردان چیره تو زود او را بازگیر از شیر تو
طفل جان از شیر
شیطان باز کن بعد از
آتش با
ملک انباز کن
هین سگ نفس ترا زنده مخواه کاو عدوّ جان تست از دیرگاه
پیامبر درباره تشبیه نفس اماره میفرماید: «و مثل النفس کمثل النعامة تاکل الکثیر و اذا حمل علیها لا نظیر و مثل الدّفلی لونه حسن و طعمه مرّ؛
مثل نفس مثل
شترمرغ است که زیاد میخورد، ولی وقتی که چیزی روی او گذاشتی پرواز نمیکند و مثل خر زهره است که رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است.»
در
روایات،
جهاد به اعتباری بر دو قسم تقسیم شده است؛
جهاد اکبر و
جهاد اصغر.
مراد از جهاد اصغر جنگ با
شمشیر و
اسلحه است که در مقابل دشمنان صورت میگیرد. و خداوند متعال در این باره میفرماید: «اِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْاِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛
خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش)
بهشت برای آنان باشد، (به اینگونه که) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند، این وعده حقّی است بر او که در
تورات و
انجیل و
قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!.»
اما مراد از جهاد اکبر، بنا بر فرمایش
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جهاد و نبرد با نفس است؛ زیرا نفس، انسان را به کارهای زشت، همواره فرا میخواند، و به زشتی و شهوتها تمایل دارد، و از انجام کارهای خیر کوتاهی میکند، آرزوهایش بلند، و عظمت
قیامت را از یاد میبرد، ریاست را دوست دارد، و راحتی را میطلبد، چنانکه خداوند فرموده است: «اِنَّ النَّفْسَ لَاَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ اِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی؛
همانا نفس همیشه به زشتی دعوت میکند، مگر آنکه
خدا مهر ورزد و به او کمک کند.»
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گروهی از مسلمانان را به جنگی فرستاد، وقتی بازگشتند به آنان فرمود: «مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْاَصْغَرَ وَ بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهَادُ الْاَکْبَرُ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْاَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ؛
آفرین بر گروهی که جهاد کوچکتر را انجام دادهاند، و جهاد بزرگترشان باقی مانده، شخصی پرسید: ای
رسول خدا جهاد بزرگتر چیست؟ فرمود: جهاد با هوای نفس».
در روایت دیگری آنحضرت فرمودند: «اَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ؛
بهترین جهاد از کسی است که با
نفس خود که میان دو پهلو دارد بجنگد.»
این مرحله پس از
تعلیم و
تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء مییابد، در این مرحله ممکن است انسان بر اثر طغیان غرایز گاهی مرتکب خطاء شود، اما فوراً پشیمان میشود و به
ملامت و
سرزنش خویش میپردازد، و تصمیم بر جبران
گناه میگیرد و
توبه میکند، «لا اقسم بیوم القیامه و لا اقسم بالنفس اللوامة؛
سوگند به
روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنشگر».
این همان مرحلهای است که انسان با آن به جایی میرسد که غرایز سرکش در برابر او رام میشوند، زیرا
عقل و
ایمان آن چنان قوی هستند که
غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد که این همان مرحله
آرامش و سکینه است. البته این مرحله و مقام ویژه
پیامبران و
پیشوایان و پیروان راستین آنها است.
«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی؛
تو ای
روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی و در
بهشتم وارد شو.»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نفس اماره»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۲۲. پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نفس اماره»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۳۰.