نعمتهای سلیمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نعمت، حضرت سلیمان علیهالسلام، خانواده، آلداوود، امت.
پرسش: تفسیر آیات ۱۲ و ۱۳ سوره سبأ چیست؟ و مقصود از «آلداوود» چه کسانی هستند؟
پاسخ: موضوع این آیات نعمتهایی است که
پروردگار به سلیمان پیامبر ـ علیهالسلام ـ داده است. استفاده از قدرت بادها جهت طی نمودن مسیری طولانی در مدتی کوتاه، و تسخیر گروه زیادی از جنیان. همچنین
خدای تعالی از آلداوود؛ یعنی
خانواده و
اهل بیت و یا امت حضرت داوود ـ علیهالسلام ـ میخواهد که خدای تعالی را شکر کنند.
در
قرآن کریم درباره
نعمتهایی که خدا به حضرت سلیمان ـ علیهالسلام ـ داده است، میخوانیم:
«
وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِیرِ • یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ وَ جِفانٍ کَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِیاتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ».
در این آیات شریفه در مورد حضرت
سلیمان علیهالسلام از سه موهبت بزرگ بحث میشود:
«
وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ»؛ «ما باد را مسخر سلیمان قرار دادیم که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصرگاهان مسیر یک ماه».
جالب اینکه گاه اجسام خشن و فوقالعاده محکمی چون آهن و مس مسخر پیامبران الهی شده و گاه مخلوقات بسیار لطیفی چون باد، ولی هر دو سازنده و اعجازآمیزند و مفید! لطافت باد هرگز مانع از آن نیست که
اعمال مهمی را انجام دهد، بادها هستند که کشتیهای عظیم را بر سطح اقیانوسها به حرکت در میآورند، سنگهای سنگین آسیا را میچرخانند، و بالنها را بر فراز
آسمان به حرکت در میآورند. آری خداوند این جسم لطیف را با این قدرت خیرهکننده در
اختیار سلیمان قرار داد.
در اینکه باد چهگونه دستگاه سلیمان (کرسی یا فرش او را) به حرکت درمیآورد، بر ما روشن نیست، همینقدر میدانیم هیچچیز در برابر
قدرت خدا مشکل و پیچیده نمیباشد، جایی که
انسان بتواند با قدرت ناچیزش بالنها و هواپیماهای بزرگ را با صدها مسافر و حجم سنگینی از بار در اوج آسمانها به حرکت در آورد، چهگونه حرکت دادن بساط سلیمان بهوسیله باد برای
خداوند مشکل است؟
«غُدُوّ» به معنای طرف صبح و مابین نماز صبح و طلوع خورشید است،
در مقابل «رواح» که طرف غروب را میگویند،
ولی از قرائن برمیآید که در
آیه مورد بحث «غُدو» به معنای نیم اول روز است، و «رواح» نیم دوم، و مفهوم آیه این است که سلیمان از صبح تا به ظهر با این مرکب راهوار به اندازه یک ماه مسافران آن زمان راه میرفت و نیم دوم روز نیز به همین مقدار راه میپیمود.
سپس به دومین موهبت الهی نسبت به سلیمان اشاره شده:
«
وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ »؛ «و برای او چشمه مس (مذاب) را روان ساختیم»!
«اسلنا» از
ماده «سیلان» به معنای جاری ساختن است،
و «قطر» به معنای مس میباشد
و منظور این است که ما این فلز را برای او ذوب کردیم و همچون چشمه
آب روان گردید!
و بالآخره به بیان سومین موهبت پروردگار نسبت به سلیمان، یعنی تسخیر گروه عظیمی از
جن پرداخته میشود:
«
وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ»؛ «و گروهی از جن پیش روی او به
اذن پروردگار برایش کار میکردند».
«
وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِیرِ»؛ «و هرگاه کسی از آنها از فرمان ما سرپیچی میکرد، او را با
آتش سوزان
مجازات میکردیم».
«جن» چنانکه از نامش نیز پیداست موجودی است پوشیده و پنهان از حس، دارای عقل و قدرت و چنانکه از
آیات قرآن استفاده میشود، مکلف به تکالیف الهی است. درباره «جن» افسانهها و داستانهای خرافی بسیار ساختهاند؛ ولی اگر این
خرافات را حذف کنیم، اصل وجود آن و صفات ویژهای که در قرآن برای جن آمده است، مطلبی است که هرگز با
علم و
عقل مخالف نیست. از تعبیر آیه فوق استفاده میشود که تسخیر این نیروی عظیم نیز به فرمان پروردگار بوده، و هرگاه از انجام وظایفشان سر باز میزدند، مجازات میشدند.
برخی مفسران گفتهاند منظور از «
عَذابِ السَّعِیرِ» در اینجا مجازات
روز قیامت است؛
درحالیکه ظاهر آیه نظر به مجازات متخلفین در دنیا دارد.
از آیات دیگری نیز بهخوبی استفاده میشود که خداوند گروهی از
شیاطین را در اختیار او قرار داده بود که برای او کارهای عمرانی مهمی انجام میدادند، و هرگاه تخلف میکردند، آنها را به زنجیر میافکند.
در آیه بعد به بخشی از کارهای مهم گروه جن که به فرمان سلیمان انجام میدادند، اشاره شده است:
«
یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ وَ جِفانٍ کَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِیاتٍ»؛ «سلیمان هرچه میخواست از معبدها، تمثالها، و ظرفهای بزرگ غذا که همچون حوضهای بزرگ بود، و دیگهای عظیم ثابت برای او تهیه میکردند».
بخشی از آنها مربوط به مسائل معنوی و عبادی بود، و بخشی با نیازهای جسمانی انسانها که با جمعیت زیاد لشکریان و کارگزارانش تناسب داشت. این کارکنان فعال سلیمان، معابد بزرگ و باشکوهی که درخور حکومت الهی و مذهبی او بود، برای او ترتیب میدادند، تا مردم بتوانند بهراحتی به وظایف عبادی خود
قیام کنند.
«محاریب» جمع «محراب»؛ در لغت به معنای «پیشگاه مجلس و شریفترین موضع آن»، «صدر و شریفترین جا در مسجد»،
است. آنچه امروزه به آن محراب میگویند که همان محل امام جماعت است، در حقیقت تعبیر و معنای تازهای است که از ریشه اصلی گرفته شده است.
از آنجا که این واژه از ماده «حرب» به معنای
جنگ است، علت نامگذاری عبادتگاه را به «محراب» این دانستهاند که محل محاربه و
جنگ با
شیطان و
هوای نفس است. و یا از «حرب» به معنای لباس است که در میدان جنگ از تن دشمن گرفته میشود، چرا که
انسان در محراب
عبادت باید
پوشش افکار دنیوی و پراکندگی خاطر را از خود برگیرد.
«تماثیل» جمع «تمثال» به معنای نقش، عکس و مجسمه است.
در اینکه این مجسمهها یا نقشها صورتهای چه موجوداتی بودند، و به چه منظور سلیمان دستور تهیه آنها را میداد، تفسیرهای مختلفی شده است؛ ممکن است اینها جنبه تزیینی داشته؛ همانگونه که در بناهای مهم قدیم بلکه جدید ما نیز دیده میشود. یا برای افزودن ابهت به تشکیلات او بوده است؛ چراکه نقش پارهای از
حیوانات چون شیر در افکار بسیاری از مردم ابهتآفرین است.
آیا مجسمهسازی موجودات دارای
روح در
شریعت سلیمان ـ علیهالسلام ـ جایز بوده، هرچند در
اسلام ممنوع است؟ یا اینکه مجسمههایی که برای سلیمان میساختند، از جانداران دارای روح نبوده، بلکه تمثالهای درختان و کوهها و خورشید و ماه و
ستارگان بوده است؟ یا فقط برای او نقشونگار بر دیوارها میزدند که در ظریف کاریهای آثار باستانی بسیار دیده میشود و میدانیم نقش و نگار هرچه باشد، برخلاف مجسمه حرام نیست. همه اینها محتمل است؛ چراکه ممکن است تحریم مجسمهسازی در اسلام به منظور مبارزه شدید با مسئله
بتپرستی و ریشهکن کردن آن بوده و این ضرورت در زمان سلیمان تا این اندازه وجود نداشته و این
حکم در شریعت او نبوده است.
امام صادق علیهالسلام در
تفسیر این آیه چنین میفرماید: «به خدا سوگند! تمثالهای مورد در خواست سلیمان مجسمه
مردان و
زنان نبوده، بلکه تمثال درخت و مانند آن بوده است».
مطابق این
روایت مجسمهسازی ذیروح در شریعت وی نیز حرام بوده است.
«جفان» جمع «جفنه»، به معنای ظرفهای غذاخوری است.
و «جواب» جمع «جابیه» به معنای حوض
آب است.
از این تعبیر استفاده میشود که ظرفهای بسیار بزرگ غذاخوری که هرکدام همچون حوضی بود برای سلیمان تهیه میدیدند تا گروه زیادی بتوانند اطراف آن بنشینند و از آن
غذا بخورند.
«قدور» جمع «قِدر» به معنای ظرفی است که غذا در آن طبخ میشود
و «راسیات» جمع «راسیه» به معنای پا بر جا و ثابت است
و در اینجا منظور دیگهایی است که از عظمت آن را از جا تکان نمیدادند.
بعد از
ذکر این مواهب، خداوند به دودمان حضرت
داوود خطاب کرده میفرماید:
«
اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً»؛ «ای آلداوود!
شکرگزاری کنید».
مقصود از آلداوود،
خانواده و
اهل بیت او
که از جمله سلیمان پیامبر ـ علیهالسلام ـ است. برخی گفتهاند علاوه بر اینها، خطاب شامل امت حضرت داوود هم میشود.
خدا در ادامه میفرماید:
«
وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ»؛ «اما عده کمی از بندگان من شکرگزارند!».
بدیهی است اگر منظور از شکرگزاری تنها
شکر با
زبان باشد، مسئله مشکلی نیست تا عاملان به آن کم بوده باشند؛ بلکه منظور «شکر در عمل» است؛ یعنی استفاده از مواهب در مسیر همان اهدافی که به جهت آن آفریده شدهاند، و مسلّم است کسانی که مواهب الهی را عموماً در جای خود بهکار گیرند، اندکی بیش نیستند. این تعبیر در آیه، ممکن است برای بیان عظمت
مقام این گروه باشد که افراد نمونهای هستند، و یا به این منظور که شما کوشش کنید و در زمره آنان درآیید تا بر جمع شاکران افزوده شود.
پایگاه اسلام کوئست.