علاقهمند کردن کودکان به نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نماز، کودکان، علاقه.
پرسش: برای اینکه کودکان نماز را با علاقه و بدون فشار بزرگترها بخوانند، چه باید کرد؟
پاسخ: بزرگترها آیینه رفتار کودکاناند و کودکان مقلدان محکم والدین خود هستند. بر این اساس با خوب بودن و جذاب بودن این الگوها، رفتارهای خوشآیند آن و استفاده از تکنیکهای مختلف نمازآموزی،
کودکان را بدون اعمال زور و فشار میتوان نمازخوان و مذهبی تربیت کرد.
همه انسانها به طور فطری خداجو هستند. این را هنگام تولد با خود دارد. به عبارت دیگر، کودکان به دنبال
خدا هستند؛ اما همیشه با زبان منطق و استدلال نمیتوان این استعداد فطری را بیدار نگاه داشت و پرورش داد. به جای آن در کودکان
احساسات و
عواطف و خمیرمایه اولیه گرایشهای مذهبی وجود دارد و از این طریق میتوان با آنها رفتار کرد.
در هر مرحله از سن کودکان ـ و حتی
نوجوانان و
جوانان ـ باید از موقعیت رشد جسمی و عقلی آنها اطلاع داشته باشیم. باید بدانیم در سن کودکی تا چه حد کودک میتواند به استدلال و
تفکر بپردازد و مطالب ما را بفهمد. آنچه روشن است، کامل نبودن قوه استدلال آنها میباشد، از طرفی هم باید به عنوان یک
مسلمان آموزههای دینی را یاد بگیرد و به کار بندد تا در بزرگسالی به صورت ملکه خود انجام دهد.
اکنون که میدانیم کودک رشد
شناخت و فهم و استدلال برای درک آموزههای دینی و فراحسی ندارد، از چه راه یا راههایی باید وارد شد و این مسئله را حل کرد. انتخاب راه و روش خیلی مهم است؛ چراکه اگر درست برخورد نشود، باعث دلزدگی، فرار و یک عمر نفرت از
دین و
دینداری میشود. بنابراین همانطور که خود اشاره کردید، باید از راهی رفت که نیازی به فشار و اعمال زور نباشد. در این مبحث ما راههای انتقال آموزههای دینی را بیان میکنیم.
برخی راههای انتقال آموزههای دینی، عبارتاند از:
کودک در خانواده چشم میگشاید و از همان لحظه میبیند و میشنود و یاد میگیرد؛ یعنی والدین و اطرافیان منابع آموزشی و یادگیری کودک به شمار میآیند و آنچه در آغاز تولد مهم جلوه میکند، یادگیری به غیر از
زبان یعنی از طریق رفتار است. بزرگترها رفتار خود را به نمایش میگذارند و کودک هم ثبت و ضبط میکند تا به موقع آنها را تحویل بدهد. بنابراین
خانواده مهمترین کانون
آموزش نماز و سایر اعمال مذهبی است.
هر قدر الگوهای بزرگسالان برای کودکان مطلوبتر و محبوبتر باشند، میزان تأثیرپذیریشان بیشتر و پایدارتر میشود؛ ازاینرو اگر والدین و حتی معلمان میخواهند که فرزندان و شاگردانشان باورها و رفتارهای مطلوبشان مورد توجه قرار گیرد، باید در درجه اول سعی در تسخیر قلوب کودکان آن هم با رفتار محبتآمیز داشته باشند و به پند و اندرز و
موعظه مستقیم نیازی نیست؛ زیرا هر چه پیوند قویتر باشد، همانندسازی بیشتر میشود.
زمانی که نوجوانان و کودکان الگوهای رفتاری مطلوب خویش را در شرایط مختلف (مثل
وضو گرفتن و
نماز خواندن و ...) مشاهده میکنند، احساس خوشآیندی سراسر وجودشان را فرا گرفته، نسبت به رفتار آنها عمیقاً کنجکاو میشوند و در مرحله اول به طور تقلیدی و پس از آن با سؤال به
نماز میایستد.
اساس اولیه رفتار کودک،
تقلید و یادگیری است. بنابراین باید رفتار والدین و دیگران برای کودک گیرا و جذاب و خوشآیند باشد. در مرحله بعد کودک رفتار الگوها را به صورت رمزیِ کلامی و تجسمی به خاطر میسپارد و هر چه الگو محبوبتر باشد، یادسپاری رفتار او آسانتر است. پس از این مرحله کودک میخواهد آنچه دیده و یاد گرفته و به خاطر سپرده است، عملی سازد که والدین باید این فرصت را به کودک بدهند و با برخورد صحیح سعی کنند نماز برای او از همان ابتدا خوشآیند باشد و مورد تشویق قرار گیرد تا این
عمل تکرار شود و پس از تکرار و انجام مداوم به صورت ملکه یا
عادت درآید. (تشویق رفتارهای مثبت کودک)
اگر بزرگترها برای ارزشها و شعائر مذهبی احترام قائل شوند و در این اندیشه ثابتقدم بمانند، کودکان نسبت به نماز و اهمیت آن احساس و نگرشی خاص پیدا میکنند. وقتی آنها میبینند در هر زمانی و هر مکانی و در هر موقعیتی نماز والدین ترک نمیشود و آنها نماز را تکریم میکنند، خودشان هم آن را مورد تکریم و تعظیم قرار میدهند.
با توجه به ویژگی
رشد شناختی کودکان و نیز علاقهمندی به شنیدن قصهها، بزرگترها میتوانند از راه بیان قصهها، پیام آموزشی خود را به کودکان انتقال دهند. هنر به تصویر کشیدن مسائل و موارد انتزاعی در ایجاد تصویر روشن و خوب و خوشآیند از نماز و سایر موارد مذهبی بسیار سودمند میباشد.
گاهی مواقع
هدیه دادن وسایلی مانند
تسبیح،
عطر،
سجاده یا
کتاب در رابطه با نماز، اثر بسیار مثبت و فراموشنشدنی بر کودک میگذارد.
اگر کودک را به مراکز دینی و
مساجد ببریم، آنجا همسالان خود را میبیند و نسبت به آن مرکز علاقهمند میشود. بزرگترها باید دقت کنند که در این مراکز باید خیلی با احتیاط با کودکان برخورد کرد. گاهی برخورد تند یک بزرگتر یا تذکر در جمع میتواند به کودک ضربه بزند؛ اما اگر در همان مرکز کودکی تشویق شود، یا هدیهای دریافت کند، به آن محیط دینی و
شعائر آن علاقهمند میشود.
نماز خواندن باید با تمرینهای تدریجی و غیر تحمیلی انجام شود؛ مثلاً اول بدون وضو، بعد خواندن برخی نمازها و ...، (البته این تمرینها پیش از
بلوغ شرعی باید شروع شده باشد).
بزرگترها آیینه رفتار کودکان میباشند، کودکان مقلدان محکم والدین خود هستند و بر این اساس با خوب بودن و جذاب بودن این الگوها، رفتارهای خوشآیند آن و استفاده از تکنیکهای مختلف نمازآموزی، کودکان را بدون اعمال زور و فشار میتوان نمازخوان و مذهبی تربیت کرد.
۱. قائمی، علی، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، انتشارات امیری، چ ۶، ۱۳۷۶ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علاقهمند کردن کودکان به نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۹/۰۵.