• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عقل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پرسش: از دیدگاه قرآن عقل به چه معناست و دارای چه منزلت و جایگاهی است؟



پاسخ:
خصوص واژة «عقل» در قرآن به کار نرفته است ولی مشتقاتی از واژه عقل مانند تعقلون و یعقلون حدود پنجاه بار دراین کتاب مقدس به کار رفته است افزون بر این، قرآن کریم گاه از عقل با واژه‌هایی چون «حجر» و «نهی» یاد کرده است و صاحبان خرد را «ذی حجر»، «اولوالالباب»، «اولوالابصار» و «اولوالنهی» خوانده است. آثار ارزشمند تعقل و آثار سوء به کار نبردن عقل، در کتاب خداوند بسیار به چشم می‌خورد و از این طریق می‌توان ماهیت عقل را از دیدگاه قرآن شناخت.
[۱] علی‌دوست، ابوالقاسم، فقه و عقل، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی، ۱۳۸۱، ص۳۰ـ۲۹.



مرحوم علامه طباطبایی نیز از همین طریق یعنی بررسی آیات مشتمل به تعقل و واژه‌های نزدیک به آن در تعریف عقل از دیدگاه قرآن می‌گوید: مراد از عقل در کلام خدای متعال ادراکی است که با سلامت فطرت انسانی حاصل می‌شود به عبارت دیگر عقل یعنی علمی که انسان مستقلاً به آن دست می‌یابد بر خلاف سمع که در قرآن به معنای ادراکی است که انسان با کمک غیر به آن دست پیدا می‌کند البته در هر دو صورت سلامت فطرت شرط است و آنچه بیان شد در حقیقت بیان دو آیة شریفه است «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها» ترجمه: آیا آنان در زمین سیر نکردند تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را برای کسی درک کنند، یا گوشهای شنوایی که با آن بشنوند.
و نیز آیة شریفة «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» ترجمه: این چنین خداوند نشانههای خود را بر شما شرح میدهد بلکه اندیشه کنید.مرحوم علامه در ادامه می‌فرمایند علم مقدمة عقل و وسیله‌ای به سوی عقل است،
چنانکه خداوند فرمود: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» ترجمه: اینها مثالهایی است که ما برای مردم میزنیم و جز دانایان کسی اینها را درک نمیکند.


اینک جهت تبیین بیشتر معنای عقل در قرآن به بررسی برخی آیات می‌پردازیم.
ـ «وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ»(اگر گوش شنوا داشتیم و یا می‌ا‌ندیشیدیم در میان جهنمیان نبودیم) در اینجا خداوند عقل را به فایده‌اش معرفی نموده است یعنی عقل چیزی است که انسان در دینش از آن بهره می‌برد و با سوار شدن بر آن به سوی معارف حقه و اعمال صالحه هدایت می‌شود.
ـ «وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ» (از آئین ابراهیم جز سفیه روگردان نمی‌شود) این آیه به منزلة عکس نقیض روایتی است که امام ـ علیه السلام ـ فرمود: «العقل ماعبد به الرحمن» یعنی عقل آن است که مایة عبادت خدای رحمان می‌شود و آن که چنین نیست غیر عاقل و سفیه است.
ـ «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(ای پیامبر مژده ده به بندگانی که به سخنان، گوش فرا می‌دهند و بهترین سخن را پیروی می‌کنند آنان هدایت یافتگان الهی و صاحبان خرد هستند) امام کاظم ـ علیه السلام ـ «اولوالاباب» را به صاحبان عقل و فهم تفسیر نموده‌اند.
ـ «إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ»(در این «عذاب پیشینیان» تذکری است برای آن‌کس که عقل دارد یا گوش دل فرا دهد در حالی که حاضر باشد) امام باقر ـ علیه السلام ـ قلب در این آیه را به عقل معنا نمودند.
ـ «لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ»(ما به لقمان حکمت دادیم) امام باقر ـ علیه السلام ـ حکمت در این آیه را به فهم و عقل تفسیر کرده‌اند.
از بررسی برخی آیات روشن شد که در قرآن عقل به تعابیر مختلفی به کار رفته است و در همة آنها سلامت فطرت نهفته بود ولی گاه انسان در اثر غلبة شهوت یا غضب از اعتدال خارج می‌گردد و سلامت فطرت را از دست می‌دهد و در این صورت قضاوت صحیح انجام نمی‌دهد و در چنین مواردی اطلاق عقل گرچه مسامحه است و در حقیقت عقلی در کار نیست زیرا در این موارد انسان از سلامت فطرت خارج شده است و لذا قرآن عقل را به نجات دهندگی از جهنم معرفی کرده است و فرموده: کافران در قیامت می‌گویند « لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ» (الملک، ۱۰) اگر گوش فرا می‌دادیم یا می‌اندیشیدیم جزو اصحاب جهنم نبودیم.
[۱۵] میزان المحکمه، همان، ج۴،



خلاصه آنکه عقل و جایگاه آن از دیدگاه قرآن به اختصار عبارت است از: نیرویی سالم و به دور از شهوت و غضب که با درک حقایق و نیکی‌ها و زشتی‌ها، انسان را به سوی نجات از جهنم و نیل به عبودیت و بهشت هدایت می‌کند.


۱ـ بهمن‌پور، محمد سعید، فراز و نشیب عقلانیت، انتشارات نوادر، چاپ اول، ۱۳۷۹، فصل ششم (درآمدی بر عقلانیت دینی).
۲ـ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (قرآن شناسی، انسان شناسی و اخلاق در قرآن) واژه عقل، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره).
۳ـ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (راهنماشناسی) قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره).


۱. علی‌دوست، ابوالقاسم، فقه و عقل، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی، ۱۳۸۱، ص۳۰ـ۲۹.
۲. حج/سوره۲۲، ایه۴۶.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴۲.    
۴. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۵۰۲۴۷.    
۵. میزان المحکمه، ج۳، ص۲۰۴۲.    
۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۳.    
۷. ملک/سوره۶۷، آیه۱۰.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۳۰.    
۹. زمر/سوره۳۹، آیه۱۸-۱۷.    
۱۰. میزان المحکمه، ج۴، ص۳۵۹۱.    
۱۱. ق/سوره۵۰، آیه۳۷.    
۱۲. میزان المحکمه، ج۴، ص۳۵۹۴.    
۱۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۲.    
۱۴. میزان المحکمه، ج۴، ص۳۵۹۴.    
۱۵. میزان المحکمه، همان، ج۴،



اندیشه قم.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار