• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زناکار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: زنا، آثار گناه، زناکار، غیرت، عفت، فحشا، هفت نسل.

پرسش: حضرت امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «هرکس زنا کند با او زنا خواهد شد، اگرچه در نسل‌های بعد از او باشد»، آیا این یعنی مثلاً گناه مردی زناکار را باید هفت نسل بعدش، در خانواده‌ای پاک، مرد دیگری از امتداد این نسل پس بدهد؟ منطق من نمی‌تواند این را بپذیرد.

پاسخ: این روایت در بعضی منابع روایی شیعه آمده است. منتهی این روایت از دو نگاه قابل دقت و بررسی است. یکی از جهت سند، دیگری از جنبه دلالت. اما از جهت سند این روایت به دلیل وجود «ابی‌المقدام ثابت بن هرمز» در سلسله روات آن، ضعیف ارزیابی می‌شود.
بر فرض پذیرش روایت، این روایت از دو جهت قابل توجیه است:

۱. طبق آن‌چه که ابن ابی‌الحدید می‌گوید: انسان اگر مرتکب زنا شود، بر اثر تکرار، قبحش از بین می‌رود و برای شخص زناکار عادی می‌شود، این‌جاست که غیرت این فرد از بین می‌رود و دیگر نسبت به عیال و خانواده، آن حمیت و غیرت را ندارد؛ ازاین‌رو عمل ناشایست زنا در میان آنان رواج پیدا می‌کند.

۲. روایت اشاره دارد به این‌که گناه اگر در جامعه فراگیر شود، در نهایت دامن‌گیر خود انسان گناهکار هم خواهد شد؛ برای نمونه، اگر فرض کنیم کسی را که مواد مخدر در جامعه پخش می‌کند، به‌طور طبیعی آثار آن دامن توزیع‌کننده را نیز خواهد گرفت، این‌گونه است دیگر مفاسد اجتماعی، نظیر فحشا، پس کسی که فحشا را ترویج کند، سرانجام دامن او و خانواده و فرزندانش را خواهد گرفت.



این روایت در بعضی منابع روایی شیعه آمده است:

«وَ رَوَی عَمْرُو بْنُ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ـ علیه‌السلام ـ قَالَ: کَانَ فِیمَا أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ ـ علیه‌السلام ـ یَا مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ مَنْ زَنَی زُنِیَ بِهِ وَ لَوْ فِی الْعَقِبِ مِنْ بَعْدِهِ یَا مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عِفَّ تَعِفَّ أَهْلُکَ یَا مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ یَکْثُرَ خَیْرُ أَهْلِ بَیْتِکَ فَإِیَّاکَ وَ الزِّنَا یَا مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ کَمَا تَدِینُ تُدَانُ»؛

ابوالمقدام می‌گوید: امام باقر علیه‌السلام فرمود: «در آن مطالبی که خداوند متعال به موسی وحی فرستاد، یکی این بود که ای موسی! هرکس زنا کند، با وی همان کار را دیگران انجام دهند؛ هرچند در فرزندان نسل او باشد، ای موسی! عفت را پیشه خود کن تا در مورد محارمت دیگران عفت ورزند. ای موسی! هرطور عمل کنی همان‌طور جزا بینی».

این روایت را صاحب وسائل و صاحب مستدرک با همین سند، نیز ذکر کرده‌اند.


ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه از امام علی ـ علیه‌السلام ـ شبیه همین مطلب را نقل کرده است: «هرکسی کاری را بسیار انجام دهد، به آن معروف می‌شود؛ مردم او را به آن می‌شناسند و به یک‌دیگر می‌شناسانند. پس آدمی باید رعایت کند، کاری را که بسیار انجام می‌دهد، کار خوبی باشد تا به آن مشهور و معروف گردد و کار بدی نباشد که به بدی معروف شود».


این روایت از دو نگاه قابل دقت و بررسی است. یکی از جهت سند، و دیگری از جنبه دلالت.

۳.۱ - أ. از جهت سند

از جهت سند باید گفت: معروف این است که شیخ صدوق این روایت را از عمرو بن ابی‌مقدام از پدرش نقل کرده است. این نقل صدوق تا خود عمرو بن ابی‌مقدام صحیح است؛ چنان‌که آیت الله خویی ـ رحمة‌الله ـ می‌گوید. اما اشکال در پدر عمرو یعنی؛ «ابی‌المقدام ثابت بن هرمز» است که او از بتریه زیدیه است و کسی است که نه‌تنها توثیقی در‌باره‌اش وارد نشده، بلکه روایاتی در مذمت او نیز وجود دارد؛ ازاین‌رو روایاتی که او در سلسله سند آنها باشد، آن روایت ضعیف است. همین‌طور است نقلی که ابن ابی‌الحدید آورده است. علاوه بر این‌که روایت ابن ابی‌الحدید مرسل است و سند مشخصی هم ندارد.

۳.۲ - ب. از جهت دلالت

بر فرض پذیرش روایت، دو توجیه می‌توان برایش ارائه کرد:

۳.۳ - وجه اول

طبق آن‌چه که ابن ابی‌الحدید می‌گوید: انسان اگر مرتکب زنا شود، بر اثر تکرار این عمل خلاف شرع، قبحش از بین می‌رود و برای شخص زناکار عادی تلقی می‌شود، این‌جاست که غیرت این فرد از بین می‌رود و دیگر نسبت به عیال و خانواده‌اش آن حمیت و غیرت را ندارد؛ ازاین‌رو عمل ناشایست زنا در میان آنان رواج پیدا می‌کند. پس سخن امام درست است؛ زیرا کسی که عمل زنا برایش عادی شده و بدون هیچ ترس و ابایی دست به چنین عمل شنیعی می‌زند، گویی که کار مباحی را مرتکب می‌شود؛ چراکه عادت کردن به یک گناه قُبح آن‌ را نزد گناه‌کار از بین می‌برد. وقتی چنین شد که گناه پیش او چیز عادی شد، اگر خانواده‌اش هم چنین گناهی را مرتکب شد، برایش مهم نیست؛ چراکه غیرت این شخص از بین رفته است.

۳.۴ - وجه دوم

البته این توجیه درباره کلام امام علیه‌السلام قابل پذیرش نیست؛ زیرا چه‌بسا کسانی هستند که خود اهل زنا هستند، اما هرگز حاضر نیستند که خانواده آنها چنین عملی را مرتکب شوند. لذا به نظر می‌رسد توجیه صحیح‌تر این باشد که روایت اشاره دارد به این مطلب که گناه اگر در جامعه فراگیر شود، در نهایت دامن‌گیر خود انسان گناه‌کار خواهد شد. به‌عنوان مثال، کسی که مواد مخدر در جامعه پخش می‌کند، به‌طور طبیعی آثار آن دامن توزیع‌کننده را نیز خواهد گرفت. این‌گونه است دیگر مفاسد اجتماعی (نظیر فحشا) پس کسی که اشاعه فحشاء کند، سرانجام دامن او و خانواده و فرزندانش را خواهد گرفت. به‌ویژه اگر انسان با دقت در جمله آخر روایت (ای موسی! عفت پیشه خود کن تا در مورد محارمت دیگران عفت ورزند) نگاه کند، خواهد یافت که بین پاکدامنی و فسق مرد و عفت و فسق خانواده وی، ارتباط وجود دارد.


نکته‌ای که در پایان لازم است به آن توجه شود این است که؛ این عالم، عالم اسباب و مسببات است، بر این اساس عواملی باعث خواهد شد که نسل انسان دچار مشکلاتی شود؛ حتی اگر آنان از این جهت مقصر نباشند؛ لذا برای این‌که نسل انسان از آن تأثیرات در امان باشد، نباید عوامل آن در گذشته توسط گذشتگان فراهم شود؛ مثلاً بمب اتمی که در هیروشیما انداخته شد، آثارش را روی نسل‌های بعدی گذاشته است با این‌که نسل‌های بعدی در این جهت مقصر نبودند.
[۷] ترخان، قاسم، مِهر ماه (نگرشی نو به نقش هدایتگری اهل بیت (ع))، ص ۱۲۵ - ۱۳۲، انتشارات چلچراغ، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.




۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، ج ۴، ص ۲۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۲. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، «بَابُ وُجُوبِ الْعِفَّةِ وَ الْوَرَعِ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ حِفْظِ الْفَرْجِ»، ج ۲۰، ص ۳۵۵، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۳. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۴، ص ۳۲۹، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۴. ابن أبی‌الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح:ابراهیم، محمد ابوالفضل،‌ ج ۲۰، ص ۳۲۳، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.    
۵. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۴، ص ۳۰۶، مرکز نشر آثار شیعه، قم، ۱۴۱۰ق.    
۶. ابن أبی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح:ابراهیم، محمد ابوالفضل،‌ ج ۲۰، ص ۳۲۳، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.    
۷. ترخان، قاسم، مِهر ماه (نگرشی نو به نقش هدایتگری اهل بیت (ع))، ص ۱۲۵ - ۱۳۲، انتشارات چلچراغ، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار