رهبری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ولایت فقیه، مجلس خبرگان، ولی فقیه، رهبری.
پرسش: با توجه به این نکته که ولی فقیه منتخب مردم یک عصر است و مردم نیز معصوم نیستند و نمیتوانند در عصری برای خود ولی انتخاب کنند همانطوری که نمیتوانستند جوامع گذشته رسولان را انتخاب کنند و باید ولی را نیز خدا انتخاب میکرد، به چه دلیل واجب است از اوامر ولی فقیه اطاعت کرد؟
پاسخ: همه
هدایت و رشد و تعالی جوامع بشری، مرهون داشتن رهبری شایسته و اطاعت از اوست. از دیدگاه شیعه رهبری جامعه در عصر غیبت امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ که دست همگان از دامان آن امام معصوم ـ علیهالسلام ـ کوتاه است، بر عهده فقیهان
عادل و جامع الشرایط گذاشته شده است. آنان باید واجد شرایطی از قبیل ایمان،
عدالت، تقوا، فقیه و اسلامشناس، آگاه به مسائل زمان، توانایی، حسن
تدبیر باشند و از صفات زشتی چون: حرص، بخل، طمع، جاهدوستی، سازشکاری و سسترأیی منزه باشند. انتخاب چنین فردی برای منصب بسیار مهم رهبری و ولایت جامعه اسلامی امری بس دشوار است که از عهده هر کسی برنمیآید. بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این وظیفه برعهده کارشناسان و متخصصان با
تقوا گذاشته شده است که توسط مردم و با رأی اکثریت انتخاب شدهاند. در حقیقت این انتخاب با یک واسطه انتخاب توسط مردم است؛ زیرا مردم خبرگان را با رأی اکثریت و خبرگان نیز رهبر را با رأی اکثریت انتخاب میکنند.
یکی از ضروریات همه جوامع انسانی داشتن رهبری شایسته و لایق و اطاعت و فرمانبرداری از اوست که همه عقلا بر آن اتفاق و اعتراف دارند؛ زیرا بدون رهبر نه تنها هیچگونه نظم،
اتحاد و یکرنگی در جامعه برقرار نخواهد شد که هرگونه
پیشرفت و
سعادت نیز از جامعه رخت برخواهد بست.
از دیدگاه
شیعه رهبری جامعه در درجه اول بر عهده رهبران الهی (
پیامبر و امامان معصوم) است که از طرف
خداوند برای این مسئولیت مهم برگزیده شدهاند؛ اما در عصر
غیبت که دست همه از دامان
امام معصوم کوتاه است، این مسئولیت را بر عهده فقیهان عادل جامع الشرایط گذاشته شده است.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرمودند: هرگاه (فقیه) براساس حکم ما حکم نماید، هرکس از او پیروی نکند،
حکم خدا را سبک شمرده است و مخالفت با ما کرده است و مخالفت با ما، مخالفت با خداست که در حد
شرک است.
شیخ صدوق، با سند معتبر از اسحاق بن یعقوب
روایت کرده که میگوید: از محمد بن عثمان عمری (دومین نائب خاص امام عصر ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ در
غیبت صغرا) خواستم تا نامهای را که در آن برخی مسائل مشکل را پرسیده بودم، به
امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف برساند. در پاسخ من این توقیع با خط مولای ما
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف آمده بود که از جمله در آن آمده است: "... و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیکم..."،
اما درباره رویدادهایی که پیش میآید، به
راویان حدیث ما مراجعه کنید که ایشان حجت من بر شما هستند و من
حجت خداوند بر شما هستم.
بنابراین با عدم دسترسی به رهبر معصوم این فقیه جامع الشرایط است که بهعنوان ولی فقیه در عصر غیبت عهدهدار منصب ولایت و رهبری و اداره امور جامعه اسلامی است. از آنجا که کثرت مراکز تصمیمگیری در آن موجب اغتشاش در امور میشود و مسئله رهبری و اداره جامعه اسلامی بر پایه
نظم و انضباط است،
عقل اقتضا میکند که یک نفر رهبر باشد. بر این اساس اطاعت از
ولی فقیه بر همگان، حتی سایر فقها
واجب است.
و زمانی که یکی از آنان اقدام به تشکیل حکومت کرد و رهبری را بر عهده گرفت، فقیهان دیگر، ملزم به اطاعت از او هستند و دیگر جایز نیست که در امور مربوط به حکومت مداخله کنند.
اما اینکه چنین رهبری بالاخره یک
انسان عادی است و احتمال اشتباه و خطا و
انحراف و سوء استفاده از قدرت و منصب و.... درباره او وجود دارد، چه باید کرد؟
اسلام تمهیداتی حکیمانهای اندیشیده است تا ضرر ناشی از این خطرات را به حداقل برساند؛ مثل اینکه برای تصدی این مقام شرایط ویژهای قرار داده است؛ مانند اینکه: ۱.
مؤمن،
عادل، متقی باشد؛ ۲. فقیه اسلامشناس و آگاه به مسائل زمان باشد؛ ۳. توانایی و حسن تدبیر داشته باشد؛ ۴. از صفات زشتی چون: حرص، بخل، طمع، جاهدوستی، سازشکاری و سسترأیی منزه باشد و...،که از بین واجدین شرایط باید بهترین و قویترین رهبر انتخاب شود.
حال برای انتخاب چه باید کرد و بهترین راه برای این کار چیست؟
با توجه به این که بنا نیست در زمان [[|غیبت امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ]] مستقماً کسی را به این مقام نصب کنند، به نظر میرسد که بهترین راه برای رسیدن انتخاب صحیح، انتخاب توسط اکثریت مردم است؛ زیرا اگر چه تکتک مردم مصون از اشتباه و خطا نیستند و نیز اکثریت ممکن است اشتباه کنند، اما وقتی اکثریت مردم آگاهانه و آزادانه چیزی را انتخاب کنند، خطایشان کمتر است. این روش امروزه در جوامع پیشرفته
دنیا مورد توجه و
عمل است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برای انتخاب رهبر ولی فقیه این روش تعیین شده است. در قانون اساسی است: " پس از مرجع عالیقدر
تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانی
اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتاللهالعظمی
امام خمینی «قدس سرهالشریف» که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان است که با رأی اکثریت مردم انتخاب میشوند. خبرگان رهبری درباره همه فقها واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت میکنند. هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند، او را به رهبری انتخاب میکنند."
اعضای مجلس خبرگان رهبری نیز از بین افراد کارشناس، متخصص، با تقوا و مورد
اعتماد مردم، با رأی مستقیم اکثریت ملت انتخاب میشوند. پس با توجه به اینکه رهبر و
ولی فقیه منتخب خبرگان ملت و خبرگان نیز منتخب مردم هستند، این انتخاب بسیار به واقع نزدیک و از ضریب اطمینان بالایی برخوردار است تا زمام امور جامعه اسلامی به دست بهترین فردی که واجد همه شرایط در حد اعلا برای این منصب خطیر باشد، سپرده شود. علاوه بر این وظیفه، خبرگان وظیفه نظارت بر دارا بودن شرایط رهبری، عملکرد و انجام وظیفه صحیح رهبر و ولی فقیه را نیز بر عهده دارند و هر زمان تشخیص دهند که رهبر شرایط خود را از دست داده است، او را عزل خواهند کرد و فرد مناسب دیگری را جایگزین خواهند کرد.
با توجه به آنچه بیان شد، به نظر میرسد فرآیند انتخاب
رهبری در جمهوری اسلامی بهترین فرآیند ممکن و قابل اجراست. درعینحال اگر احتمال میدهید که روش بهتری که از قابلیت اجرا نیز برخوردار است وجود دارد، ما را از نظر خود آگاه فرمایید، تا پیرامون آن به بحث بپردازیم.
پایگاه اسلام کوئست.