رهایی از کارهای ناپسند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زیبایی، گرایش به خوبی، کارهای ناپسند، یاد خدا.
پرسش: چرا ما انسانها با اینکه خوبیها و زیباییها را دوست داریم، دست به کارهای ناپسند میزنیم؟
پاسخ: تنها کلید رهایی از بدیها و رسیدن به سرچشمه زیباییها،
یاد خدا ست و آنچه که ما را در رسیدن به این هدف مهم یاری میکند،
توسل و تضرع به درگاه
خدا و اولیای او یعنی
معصومین (علیهمالسّلام) است. خداوند دنبال دلشکسته میگردد و چه بهایی ارجمندتر از اینکه خودش فرموده «من نزد دلهای شکسته هستم». آنگاه که قطره اشکی از
انسان جاری شد، آنجا محل برآورده شدن حوائج است.
ما انسانها به صورت فطری و خدادادی خوبیها و زیباییها را دوست داریم؛ این موضوع گرچه نشان از لطافت و پاکی
روح و نقطه قوت بسیار خوبی برای
رشد و تعالی ماست، اما دو نکته مهم را نباید فراموش کنیم:
نکته اول: گاهی در تشخیص چیزهای خوب و زیبا به اشتباه میافتیم و برای رفع این اشتباه باید به امکاناتی که
خداوند در وجود ما قرار داده است، توجه کنیم:
بهترین نعمتی که خداوند متعال پس از نعمت حیات به ما ارزانی داشته «نعمت عقل» است که با آن میتوانیم آنچه برایمان مطلوب است را بشناسیم و برای تحصیل آن تلاش کنیم و از آنچه به حال ما زیان آور است دوری کنیم.
در روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) آمده است که خداوند خطاب به
عقل میگوید: «من هیچ آفریدهای را که نزد من دوست داشتنیتر از تو باشد،
خلق نکردهام».
اینکه انسان کار خطایی را انجام میدهد و بعد پشیمان میشود نشانه این است که خود او بوده که در مسیر بد قدم برداشته و کسی او را مجبور نکرده است.
بیشتر رفتارهایی که از
انسان سر میزند، نشاندهنده وجود نوعی میل و خواست درونی در اوست؛ به طور مثال میل به
غذا یا نوشیدن، انسان را به سمت غذا یا نوشیدنی خاصی میکشاند و همینطور امیالی چون خوابیدن،
ورزش، بازی، داشتن لباس شیک، خانه بزرگ، ماشین و از همه مهمتر لذتطلبی و قدرتطلبی در انسان، او را به سمت انجام کارهایی که پاسخگوی نیازهایش باشد، میکشاند. در کنار این امیال، میلهای دیگری نیز در انسان وجود دارد که از سنخ میلهای فوق نیست: وجود حقیقتطلبی،
عدالتخواهی، کمالجویی، میل فطری خداجویی و
خداشناسی و میل به ابدی زیستن از جمله این امیال هستند.
خاصیتی که امیال درونی ما دارند این است که:
راه صحیح ارضای آنها را خود، نمیتوانند پیدا کنند؛ مثلاً همه انسانها به دنبال رفع نقایص و کامل شدن هستند؛ اما در تشخیص اینکه چه اموری مایه
کمال و چه اموری مایه انحطاط و سقوط انساناند، به اشتباه میافتد.
این امیال چون افسارگسیخته هستند و سیریناپذیرند، ممکن است در مسیر ارضا شدن، انسان را به هلاکت بکشانند؛ بنابراین نیازمند راهنمایی
عقل و وحی هستند.
نکته دوم: برای تحقق کامل این
دوستی در صحنه زندگی و رسیدن به سرچشمه زیباییها باید از عوامل محرک و تقویتکننده و نیز از وجود موانع این دوستی آگاه بود.
این حالت که برون و درون ما هماهنگ باشند، با نسبتی که با یک شخص خوب و صفات او برقرار میکنیم، بستگی فراوانی به
اراده و خواست ما دارد؛ همانگونه که اگر فردی را واقعاً از صمیم
قلب دوست بداریم و حتی به او
عشق بورزیم. سعی میکنیم که نوع
پوشش و راه و روش و سلیقه و
اندیشه و کردار، خودمان را با او هماهنگ سازیم.آیا در دوستی صفات نیکو و در عشق به آفریدگار
زیبایی و عشق و
محبت نباید اینگونه بود؟ آیا نشانه صداقت ما این نیست که
محبت هر چیزی غیر او را از دل خود بیرون کنیم؟
آگاهی از آثار و تبعات گفتار، پندار و کردار نیکو.
دانستن کلیدهای جلب
محبت خداوند ما را در انتخابی زیبا بسیار کمک میکند؛ مانند «
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ» («خداوند انسانهای با
تقوا را دوست میدارد.» )،
«
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» («خداوند کسانی را که بسیار
توبه میکنند و در پاکی خود از زشتیها تلاش میکنند را دوست دارد.»)
و نظایر آن در
قرآن آمده است. اگر بدانیم که خداوند انسانهایی را که به سبب دوستی او خود را به زحمت میاندازند چهقدر خاطرشان را میخواهد و با آنها چه میکند یک لحظه هم توجه خود را از خدا قطع نمیکنیم؛ اما مشکل ما این است که از بدو تولد تاکنون که به رشد فکری رسیدهایم همواره به لذتها و محبتهای دنیایی مأنوس بودهایم و از لذت انس با خدا بیبهره ماندهایم؛ علتش هم این است که لذتها و زیباییهای حقیقی که به
روح ما مربوطاند خیلی ملموس نیستند و لذا حالت نسیه را دارند؛ اما لذتهای دنیایی نقد هستند و انسان هم عادتاً معامله به ظاهر نقد را بر معامله
نسیه ترجیح میدهد؛ اما اگر اندکی با تمرین به نفسمان فهماندیم که زیباییهای این
دنیا تمامشدنی است و آنچه که باقی میماند
اعمال و اخلاق زشت یا زیبای ما هستند که در سرای آخرت و تا ابد همراه ما هستند، قطعاً انتخاب دیگری خواهیم داشت.
از امور زیر نباید
غفلت کرد:
الف.
یاد خدا.
ب. مقصد حقیقی انسان و مسافر بودن او در این دنیا.
ج. حیلههای شیطان:
شیطان موجودی است که بر تمام حالات درونی ما تسلط دارد و به راحتی میتواند در وجود ما تصرف کند. او قسم خورده است که همه بندگان خدا را گمراه کند. یکی از ترفندهایی که در گمراهی انسان، از آن بهره میبرد، استفاده از نقطه ضعف انسان در لذتطلبی است؛ بدین صورت که کارهای زشت و منکر را در نظر ما بسیار زیبا جلوه میدهد.
یکی از اموری که به واسطه آن میتوانیم میزان گرایش به خوبیها را در خودمان بسنجیم،
نماز است؛ چراکه از ویژگیهای بارز آن، بازداری انسان از کارهای زشت و ناپسند است.
شیطان از آنجا که نقش سازنده نماز را میشناسد، تمام توانش را به کار میگیرد تا این پایگاه نیرومند معنوی را در
زندگی انسان بیرنگ یا متلاشی کند.
در
روایت داریم که شیطان پیوسته از انسانی که بر نمازهای پنجگانه مواظبت دارد، وحشت دارد؛ پس آن هنگام که نمازهایش را ضایع ساخت، بر او یورش میبرد و او را به
گناهان بزرگ میاندازد.
ز دام طبیعت پریدن خوش است ••• گـل از بـاغ لاهوت چیـدن خوش است
همــه شب بـه امید صبح وصال ••• چون نی ناله از دل کشیدن خوش است
تنها کلید رهایی از بدیها و رسیدن به سرچشمه زیباییها،
یاد خدا ست و آنچه که ما را در رسیدن به این هدف مهم یاری میکند،
توسل و
تضرع به درگاه خدا و اولیای او یعنی معصومین (علیهمالسّلام) است.
خداوند دنبال دلشکسته میگردد و چه بهایی ارجمندتر از اینکه خودش فرموده «من نزد دلهای شکسته هستم». آنگاه که قطره اشکی از
انسان جاری شد، آنجا محل برآورده شدن حوائج است؛ پس بکوش که همتت در این لحظات بالا و بالاتر باشد که شیطان در این لحظات از
طمع کردن به انسان مأیوس است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رهایی از کارهای ناپسند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۴/۲۸.