حضرت رقیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت رقیه سلاماللهعلیها.
پرسش: آیا امام حسین ـ علیهالسلام ـ دختری به نام
حضرت رقیه سلاماللهعلیها داشته است؟
پاسخ:
در واقعهای همانند
کربلا که پر از ایثار و تلألو کمالات انسانی بود، به برخی چهرهها که احیاناً
سن و سال کمتری داشتند، به دقت پرداخته نشده است. زندگینامه حضرت رقیه ـ سلاماللهعلیها ـ در شعاع نورانی انواری همانند پدر و عمو و عموزادگان بزرگوارش و ...، تحت الشعاع قرار گرفته است. به همین علت در کتابهای تاریخی، اسمی از دختری به نام رقیه که دختر خردسال امام حسین ـ علیهالسلام ـ باشد، نیامده است.
در برخی
مقاتل، کلامی از
امام حسین علیهالسلام ذکر شده است که میفرماید: "یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً"؛
یعنی، "خواهرم،
امکلثوم و تو ای
زینب ! تو ای رقیه و
فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید (و به یاد داشته باشید) هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نکنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید."
با توجه به نحوه خطاب و مفاد کلام که میفرماید: "هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نکنید و صورت نخراشید." بعید است که حضرت دختری سه، چهارساله را به اینگونه مورد خطاب قرار دهد.
در کلام دیگری که از امام حسین ـ علیهالسلام ـ نقل شده است، حضرت چنین میفرماید: "اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ"؛
یعنی: "ای زینب، ای
سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی میماند؟ ای رقیه و ای امکلثوم! شما امانتهای خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد من فرا رسیده است.
با توجه به سیاق کلام و مفاد آن، بعید نیست که منظور
امام علیهالسلام از رقیه، حضرت رقیه، دختر سه ساله ایشان باشد.
از طرفی قدیمیترین منبعی که در آن از دختر سه، چهار ساله امام حسین ـ علیهالسلام ـ یاد شده است، کتاب "کامل بهایی" اثر عمادالدین
طبری است.
در این
کتاب آمده است: امام دختری چهار ساله داشت و بسیار بهانه بابا میگرفت، شبی در
عالم خواب دید که کنار پدر نشسته است؛ چون از
خواب بیدار شد، گفت: بابا کجاست که دیگر طاقت ندارم؟ از او پرسیدند: چه دیدی؟ گفت دیدم که در کنار پدر نشسته و او مرا در کنار گرفت.
یزید چون این واقعه را شنید گفت: بروید و سر بابایش را به او نشان دهید. چون مندیل را از روی طبق برداشتند، سر پدر را دید و آهی کشید و جان داد.
اما
علما با توجه به برخی قرائن، وجود چنین دختری را برای امام حسین ـ علیهالسلام ـ ثابت میدانند.
در کتاب
شخصیت امام حسین علیهالسلام، نویسنده در این باره از رجالی و تاریخدان بزرگ معاصر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی در این باره استفسار میکند که ایشان میگوید: "اگرچه مدارک معتبر از وجود چنین دختری ساکت است، لکن با وجود این همه شهرت نمیشود انکار کرد."
ماهنامه بینالمللی
زائر وابسته به آستان قدس رضوی در شماره ۱۳۵، اسفند ۱۳۸۴ جریان جالبی از مقبره حضرت رقیه ـ سلاماللهعلیها ـ میآورد که با اندکی تلخیص آورده میشود.
در این ماهنامه آمده است: " آیت الله میرزا هاشم خراسانی میگوید: عالم جلیل شیخ محمدعلی شامی از علما و محصلین نجف به من فرمود: جد مادری ما آقا سید ابراهیم دمشقی که متجاوز از ۹۰ سال عمر کرد و نسبش به سید مرتضی میرسد تنها ۳ دختر داشت. شبی دختر بزرگ در خواب حضرت رقیه را دید که به او میفرمایند: به پدرت بگو به والی شهر اطلاع دهد که قبر مرا
آب گرفته است و به تعمیر نیاز دارد. دختر این خواب را میگوید؛ ولی پدر به خاطر عواقب آن ( زیرا حکومت دست سنیان بوده است) اطلاع نمیدهد. تا سه
شب این خواب تکرار میشود؛ ولی پدر اهمیتی نمیدهد تا اینکه شب چهارم خودش در خواب میبیند که حضرت با تندی به او میفرمایند: چرا والی شهر را خبر نمیکنی تا
قبر را تعمیر کنند؟ سید فردای آن
روز نزد فرماندار شهر میرود و جریان خوابهای دیده شده را به او شرح میدهد.
والی بزرگان
اهل سنت و
شیعه را جمع میکند و از همه میخواهد که روز بعد
غسل کرده، برای باز کردن قفل جمع شوند؛ و پیشنهاد داد قفل به دست هر کس باز شود، او نبش قبر کند و جسد مطهر را برای تعمیر بیرون آورد؛ اما قفل به دست کسی جز سید ابراهیم باز نشد. بله آب به قبر وارد شده بود.
سید ابراهیم سه روز بدن مطهر را روی زانو گذاشت و
گریه و زاری میکرد. در هنگام نماز پیکر را روی پارچه نظیفی قرار میداد و سپس جسد را در دامن قرار میداد. در این سه روز که تعمیر طول کشید، سید هیچ نیازی به
طعام و آب پیدا نکرد و حتی خواب بر او مستولی نشد. پس از سه
روز بدن را در قبر آماده شده قرار دادند.
در سال ۱۳۲۳ قبر حضرت توسط حاج میرزا علی اصغر اتابک امین السلطان، صدراعظم ایران مرمت شد و در
تاریخ ۲۳ ربیع الثانی ۱۴۰۵ کلنگ بنای جدید توسط دکتر محمد الخطیب، وزیر اوقاف سوریه، زده شد و در سال ۱۴۱۹ق کلیه تزئینات به پایان رسید. تمام مواد تزئین آن از ایران به شام حمل شد و به دست هنرمندان ایرانی بنا گذاشته شد.
پایگاه اسلام کوئست.