تفسیر آیاتی از قرآن توسط امام زمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن،
امام مهدی،
تفسیر قرآن،
سوره طه،
سوره مریم،
سوره اعراف،
سوره زخرف،
سوره انسان.
پرسش: آیا امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز آیاتی از قرآن را تفسیر فرمودهاند؟ چند نمونه میخواهم؟
پاسخ اجمالی: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
اهل بیت (علیهالسّلام) مفسّر قرآن کریم هستند که تا حد امکان، هر آیهای که معنایش برای
مسلمانان مبهم است را برایشان تبیین میکنند؛ از اینرو هرکدام از امامان معصوم (علیهالسّلام) در عصر خودشان مفسر قرآن کریم بودهاند و در زمان حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) هم این منصب به حضرتشان محوّل شده است. گرچه آنحضرت در زمان کودکی غیبت صغرایشان آغاز شده است، امّا در همان سن (و نیز در زمان غیبت) آیاتی از قرآن کریم از جمله آیه ۱۲ سوره طه؛ آیه کهیعص و آیه ۱۵۵ سوره اعراف و.. را تفسیر نمودهاند.
آیه: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ اِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی؛
کفشهایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدّس «
طوی» هستی!»
سعد بن عبدالله قمی میخواست از
امام حسن عسکری (علیهالسّلام) سؤالاتی بپرسد که آنحضرت به او فرمود: «از نور چشمم بپرس» و به پسر بچهای که در آن مجلس حضور داشت (یعنی حضرت مهدی)، اشاره کرد و آن پسر بچه فرمود: «از هر چه میخواهی سؤال کن»، سعد درباره معنای این آیه شریفه پرسید و گفت که فقهای فریقین میپندارند، نعلین او از پوست مردار بوده است؟ حضرت مهدی (علیهالسّلام) در پاسخ فرمود: «هر کسی چنین گوید به
حضرت موسی (علیهالسّلام) افترا بسته است و او را در نبوتش نادان دانسته؛ زیرا امر از دو حال بیرون نیست، یا
نماز موسی در آن صحیح بوده، یا صحیح نبوده؟ اگر نماز در آن صحیح بوده جایز است که با آن نعلین در آنجا پا نهد؛ هر چند آن بقعه مقدّس و مطهّر باشد؛ از نماز مقدستر و مطهرتر نبوده است و اگر نماز موسی (علیهالسّلام) در آن صحیح نبوده است، لازم میآید که موسی (علیهالسّلام)
حلال و
حرام را نداند که چه چیزی در نماز صحیح و چه چیزی غیر صحیح است، که این خود
کفر است». سعد گفت: پس مقصود از آن چیست؟ فرمود: «موسی (علیهالسّلام) در وادی مقدس با پروردگارش مناجات کرد؛ و گفت: بارالها! من خالصانه تو را دوست دارم و از هر چه غیر توست دل کندهام با آنکه اهل خود را بسیار دوست میداشت؛ خدای تعالی به او فرمود: نعلین خود را بیرون بیاور یعنی: اگر مرا، خالصانه دوست داری قلبت را از محبت اهل خود تهی ساز».
آیه «کهیعص».
در ادامه حدیث بالا سعد بن عبدالله میگوید: از فرزند امام عسکری (علیهالسّلام) از تفسیر آیه «کهیعص» پرسیدم و حضرت مهدی (علیهالسّلام) فرمود: «این حروف از اخبار غیبی است که
خداوند زکریّا را از آن مطّلع کرده است. و بعد از آن داستان آنرا به محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بازگفته است...»
آیه «وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً لِمیقاتِنا فَلَمَّا اَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ اَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ اِیَّایَ اَ تُهْلِکُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا اِنْ هِیَ اِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدی مَنْ تَشاءُ اَنْتَ وَلِیُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ اَنْتَ خَیْرُ الْغافِرین؛
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید؛ و هنگامی که زمینلرزه آنها را فرا گرفت
[
و هلاک شدند
]
، گفت: پروردگارا! اگر میخواستی، میتوانستی آنها و مرا پیش از این نیز هلاک کنی! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (
[
مجازات و
]
هلاک میکنی؟! این، جز
آزمایش تو، چیز دیگر نیست؛ که هر کس را بخواهی
[
و مستحق بدانی
]
، به وسیله آن گمراه میسازی؛ و هر کس را بخواهی
[
و شایسته ببینی
]
،
هدایت میکنی! تو
ولیّ مایی، و ما را بیامرز، بر ما رحم کن، و تو بهترین آمرزندگانی!.»
در ادامه حدیث بالا؛ سعد بن عبدالله میگوید: از امام مهدی (علیهالسّلام) سؤال کردمای مولای من علت چیست که مردم از برگزیدن امام برای خویشتن ممنوع شدهاند؟ فرمود: «امام مصلح برگزینند یا امام مُفسد؟» گفتم: امام مصلح. فرمود: «آیا امکان ندارد که برگزیده آنها مفسد باشد؟ چون کسی از درون دیگری که صالح است یا فاسد مطلع نیست». گفتم: آری امکان دارد. فرمود: «علت همین است و برای تو دلیل دیگری بیاورم که عقلت آنرا بپذیرد». فرمود: «رسولان الهی که، خدای تعالی آنها را، برگزید و بر آنها کتاب فرستاد چگونهاند؟ آیا مثل موسی (علیهالسّلام) و
عیسی (علیهالسّلام) که پیشوایان امت هستند و بر برگزیدن شایستهترند و عقلشان بیشتر و عملشان کاملتر آیا ممکن است
منافق را به جای
مؤمن برگزینند؟». گفتم: خیر. فرمود: «امّا همین موسی کلیم الله، با وجود
عقل فراوان و کمال علمش و نزول
وحی بر او، از میان بزرگان قومش و سران لشکرش هفتاد مرد را برای میعاد پروردگارش برگزید که در
ایمان و
اخلاص آنان تردید نداشت؛ ولی در میان آنان، منافقان هم انتخاب شدند؛ خدای تعالی میفرماید: "وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً..." تا آیه "لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَةً"
«ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد؛ مگر اینکه خدا را آشکارا
[
با چشم خود
]
ببینیم». و تا آنجا که فرمود: «فَاَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ؛
و بخاطر این
ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت». پس حال که دیدیم انتخاب کسی که خداوند، او را برای پیغمبری برگزیده بود، به افسد تعلّق گرفت و نه اصلح، در حالی که به گمان خودش اصلح بودند و نه افسد، در مییابیم که انتخاب، تنها، حقّ کسی است که از آنچه سینهها پنهانش میدارند آگاه است و باطن مردم بر او آشکار است و میدانیم که برگزیدن
مهاجر و
انصار هیچ ارزشی ندارد در صورتی که انتساب پیغمبران بر اهل فساد اصابت میکند با آنکه مقصودشان انتخاب افراد صالح بوده است».
«وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْاَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْاَعْیُن؛
و در آن (
بهشت) آنچه دلها میخواهد و چشمها از آن لذت میبرد موجود است.»
در
احتجاج طبرسی (رحمةاللهعلیه) آمده است از حضرت حجت (علیهالسّلام) سؤال شد از اهل بهشت که آیا آنها وقتی که وارد بهشت شدند بچهدار میشوند یا خیر؟ آنحضرت جواب داد: «در بهشت زنان حامله نمیشوند و تولید مثل صورت نمیگیرد و نه
حیض و نه
نفاس هیچکدام وجود ندارد و نه مشکلات بچهداری. چنانچه خداوند فرمود: در بهشت آنچه افراد بخواهند و چشم لذت ببرد وجود دارد. وقتی فردی دلش فرزندی خواست خداوند تعالی برای او خلق میکند بدون حاملگی و متولد شدن به همان صورت که او بخواهد چنانچه
حضرت آدم را خلق کرد».
«وَ ما تَشاؤُنَ اِلاَّ اَنْ یَشاءَ الله؛
و شما هیچ چیز را نمیخواهید مگر اینکه
خدا بخواهد.»
در حدیثی طولانی چنین نقل شده است که؛ حضرت مهدی (علیهالسّلام) به
کامل بن ابراهیم مدنی میفرماید: «آمدهای از سخن
مفوّضه(مفوضّه کسانی بودند که اعتقاد داشتند خداوند کارهایش را واگذار کرده به ائمّه (علیهالسّلام)) سؤال کنی؟ آنها
دروغ بستهاند بر ما، دلهای ما ظرف مشیت خداوند عزّ و جلّ است، هر وقت او بخواهد ما هم میخواهیم؛ خداوند میفرماید: وَ ما تَشاؤُنَ اِلاَّ اَنْ یَشاءَ الله».
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تفسیر آیاتی از قرآن توسط امام زمان»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۷/۷.