تفاوت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تبعیض، تفاوت.
پرسش: فرق تبعیض با تفاوت چیست؟
قرآن کریم و
احادیث در این باره چه میفرمایند؟
پاسخ: فرق تبعیض با تفاوت آن است که در
تبعیض ، چند موجود قرار دارند که همه شایستگی و
حق یکسان دارند، اما به یکی داده میشود و به دیگری داده نمیشود یا کمتر داده میشود، ولی تفاوت این است که در شرایط نامساوی، براساس همان شرایط نامساوی فرق گذاشته شود. به عبارت دیگر، تبعیض از ناحیه دهنده است و تفاوت مربوط به گیرنده. آنچه در جهان وجود دارد، تفاوت است، نه تبعیض و آنچه که مخالف
عدالت است، تبعیض است، نه
تفاوت .
کلمه «تفاوت» از ماده «فوت» به معنای دور شدن چیزی است از انسان؛ بهطوری که دست یافتن به آن دشوار باشد. تفاوت که مصدر باب «تفاعل» از ماده «فوت» است، به معنای اختلاف دو چیز در اوصاف و خصوصیات است، گویا این از آن دور و آن از این دور است، خصوصیات این در آن نیست و خصوصیات آن در این نیست.
«تبعیض» از ماده «بعض»، تقسیم و جدا کردن بعضی را از بعضی؛ بعضی را بر بعضی برتری دادن.
پاره پاره کردن، ترجیح بعض کسان بر بعض دیگر بدون مجوز مشروع و قانونی.
فرق تبعیض با تفاوت آن است که در تبعیض، چند موجود قرار دارند که همه شایستگی و حق یکسان دارند؛ اما به یکی داده میشود و به دیگری داده نمیشود یا کمتر داده میشود؛ ولی تفاوت این است که در شرایط نامساوی، براساس همان شرایط نامساوی فرق گذاشته شود. به عبارت دیگر، تبعیض از ناحیه دهنده است و تفاوت مربوط به گیرنده؛ برای مثال، اگر دو ظرف را که هر کدام ظرفیت ده لیتر
آب دارند در مقابل شیر آب قرار دهیم، در یکی ده لیتر آب بریزیم و در دیگری پنج لیتر، در اینجا تبعیضی صورت گرفته است؛ منشأ اختلاف، نیرویی است که آب را خالی میکند؛ اما اگر دو ظرف داشته باشیم، یکی با ظرفیت ده لیتر و دیگری با ظرفیت پنج لیتر و هر دو را در آب فرو بریم، باز هم اختلاف هست؛ اما منشأ اختلاف، تفاوتی است که خود آن دو ظرف از نظر گنجایش و استعداد دارند، نه آب و نیروی فشار آب... اگر یک معلم به تمام دانش آموزانی که همه در یک درجه هستند و کار آنها یکسان است، نمرههای مختلفی بدهد، تبعیض است؛ ولی اگر معلم همه را به یک دید بنگرد و همه را یک جور
تعلیم دهد و یکگونه امتحان کند و سؤالات امتحانی که طرح میکند، برای همه یکسان باشد؛ اما برخی از شاگردان به جهت
هوش کم یا کوشا نبودن، از عهده امتحان بهخوبی یا اصلاً برنیایند، ولی برخی دیگر از شاگردان به علت استعداد قوی و کار خوب، سؤالات را کاملاً جواب دهند و معلم به هر کدام طبق جواب نمره دهد که قهراً مختلف خواهد بود، در اینجا تفاوت رخ داده، نه تبعیض.
اگر همه موجودات از هر نظر مساوی و مشابه
خلق شوند، هرگز
آفرینش یک
جهان نظاممند ـ که اجزای آن دارای روابط حساب شده و در
حرکت بهسوی هدف معینی باشند ـ ممکن نیست؛ مثلاً اگر شما صدها تُن مواد ساختمانی کاملاً مشابه و یکسان داشته باشید و در مصرف بخواهید بهگونهای از آن استفاده کنید که منزل کاملاً مساوی داشته باشید، هیچ ساختمانی را نمیتوانید بسازید.
اگر صدها نیروی انسانی با تحصیلات، توانمندی و قابلیتهای کاملاً یکسان وجود داشته باشند و در پُستدهی و به کارگماری بخواهید کاملاً مساوی عمل کنید، هرگز یک نظام اداری موفق نخواهید داشت؛ زیرا اگر یکی رئیس باشد، باید همه رئیس باشند، آنهم در یک
حوزه با اختیارات و قدرت واحد. بنابراین ایجاد هر نظامی ـ اعم از اعتباری و تکوینی ـ مستلزم وجود تفاوت است؛ اما در نظامهای اعتباری؛ مانند سیستمهای اجتماعی و سیاسی، تفاوتها وضعی و قراردادی است؛ ولی در نظامهای تکوینی مانند جهان
خلقت ، تفاوتها ذاتی و طبیعی است.
قرآن کریم در این باره میفرماید:«
وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمین »؛
و از نشانههای (قدرت) او آفرینش آسمانها و
زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگهای شماست. قطعاً در این (امر نیز) برای دانشوران نشانههایی است.
«
إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهاروَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُون »؛
در آفرینش آسمانها و زمین و در آمد و شد شب و
روز ، و در کشتیهایی که در دریا میروند و مایه سود مردمند و در بارانی که خدا از آسمان فرو میفرستد تا زمین مرده را بدان زنده سازد و جنبندگان را در آن پراکنده کند و در حرکت بادها و ابرهای مسخر میان زمین و
آسمان برای خردمندانی که درمییابند، نشانههاست.
گذشته از اینکه تفاوت موجودات، ذاتی آنها بوده و لازمه نظام علت و معلول است؛ مثلاً فردی که از شخصی «الف» متولد میشود، از جهاتی تابع اوضاع داخلی و خارجی او خواهد بود؛ مانند کیفیت ژنها و وراثت، آب و هوا و محیط
زندگی ، نحوه
آمیزش و زمان و مکان، کیفیت
غذا ها و هزاران عامل دیگر. فرزندی که از «ب» متولد میشود، به همین سان است. در اینگونه موارد فرق گذاشتن عین
عدالت و مساوات و فرق نگذاشتن عین
تبعیض و
ظلم است.
البته خداوند به کمبودهایی که از طرف شخص نبوده؛ بلکه از عوامل دیگر ایجاد شده، توجه نموده و آنها را بهگونهای جبران مینماید. هر انسانی به اندازه توان دارای مسئولیت بوده و خداوند به او
تکلیف مینماید و جهان هستی منحصر در
دنیا نمیشود.
آنچه در این مقال تذکر آن ضروری به نظر میرسد، این است که در قرآن کریم واژه «تفاوت» یک بار آمده است: «
... ما تَری فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ »؛
هرگز در آفرینش خدای رحمان (از نظر زیبایی، استواری و اتقان صنع) تفاوت و ناهمگونی نمیبینی.
این کلمه(تفاوت) در قرآن به این معناست که در
خلقت خدا چیزی که از مقتضای
حکمت خارج باشد، وجود ندارد.
بدیهی است که آنچه را که منظور از نبودن تفاوت در خلقت آمده با تفاوت که قرین تبعیض است، فرق میکند. منظور از نبودن تفاوت در
خلق ، این است که
تدبیر الهی در سراسر
جهان زنجیروار متصل به هم است و موجودات بعضی به بعض دیگر مرتبطاند. به این معنا که نتایج حاصله از هر موجودی عاید موجود دیگر میشود. در نتیجه دادنش وابسته به موجوداتی دیگر است؛ لذا اصطکاک اسباب مختلف در
عالم خلقت و برخوردشان نظیر برخورد دو کفه ترازو است که در سبکی و سنگینی دائماً در حال مقابلهاند، این میخواهد سبکی کند او نمیگذارد، او میخواهد سنگینی کند این نمیگذارد، این میخواهد بلند شود او نمیگذارد، او میخواهد بلند شود این مانع میشود و نتیجه این کشمکش، آن است که ترازودار بهرهمند میشود. پس دو کفه ترازو در عین اختلافشان در به دست آمدن غرض ترازودار اتفاق دارند. به عبارت دیگر، اختلاف آنهاست که باعث میشود ترازودار جنس کشیدنی خود را بکشد و وزن آن را معلوم کند.
پس منظور از نبودن تفاوت در خلق این است که خدای ـ عزوجل ـ اجزای عالم
خلقت را طوری آفریده که هر موجودی بتواند به آن هدف و غرضی که برای آن خلق شده برسد و این از به مقصد رسیدن آن دیگری مانع نشود یا باعث فوت آن صفتی که برای رسیدنش به هدف نیازمند است، نگردد.
پایگاه اسلام کوئست.